کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

مقاومت کارگران مبارز معدن طلای روستای آق دره و ساکنان آن ادامه دارد

6931

سه‌شنبه نوزدهم دی ماه ۱۴۰۲ برای بار دوم دادگاهی بر اساس پرونده سازی از جانب سپاه برای اهالی و جوانان جویای کار و بازداشت شده ی آق دره وسطی برگزار شد. کارگران و اهالی معترض روستا در روز هشتم مرداد 1402 توسط نیروهای تحت امر سپاه پاسداران، که بر معادن طلای کردستان سیطره دارد، مورد حمله مسلحانه و جنایتکارانه قرار گرفتند که منجر به زخمی شدن سه جوان گردید. مردم به اعتراض تا تاریک شدن هوا تجمع کردند . در نیمه‌شب نهم مرداد و درحالی‌که به نظر می رسید درگیری خاتمه یافته ماموران اهالی روستا را در خانه ها غافلگیر کرده و از طریق تیراتدازی 10 نفر دیگر را زخمی کرده و 50 نفر را دستگیر نمودند.آنها علاوه بر ضرب و شتم و خشونت در برابر مردم منازل را تخریب و به خودروهای مردم آسیب رسانده و خسارات مالی زیادی به آن‌ها وارد کردند. مقامات همزمان خطوط تلفن و اینترنت در روستای آق‌دره با اختلال روبرو نمودند

روستای آق دره و روستاهای زرخیز اطراف بنا به وضعیت واقعی جزء خطه جغرافیائی کردستان بوده و بدلایل شونیستی در نقشه آذربایجان غربی گنجانده شده اند. آنها دو معدن بزرگ طلای کشور را در خود جای داده اند. اهالی و کارگران کرد معادن در سالهای گذشته مورد تبعیض و تحقیر شدید بوده و لاجرم در چند سال گذشته اکسیون های اعتراضی متعددی را برگزار کرده اند. مطالبه شغل و امکانات رفاهی برای اهالی آق‌دره و روستاهای اطراف که بخش بزرگی از محیط زیست و زمینه‌های سنتی امرار معاش خود را در نتیجه فعالیت معادن از دست داده‌اند، نه‌تنها یک مطالبه اقتصادی و رفاهی که خواسته‌ای برای ادامه حیات است. مدیران برای استخدام در معدن «تخصص» را بهانه می‌کنند، در‌حالی‌که در برخی از بخش‌های معدن که نیازمند نیروی متخصص و ماهر نیست هم نیروهای بومی استخدام نشده اند. صاحبان معادن که محیط زیست را تخریب کرده و کسب و کار و تندرستی ساکنان را به خطر انداخته اند حاضر نیستند مسئولیتی، در حد دادن کار به اهالی منطقه، را بپذیرند. بر عکس آنهاآن کارگران ساکن روستا را نیز اخراج کرده اند که از ابتدای دایر شدن معدن در سال 1375 استخدام شده بودند.

اعتراضات اهالی و کارگران آق دره از سال 1382 شروع شده و تا کنون ادامه دارد. همانطور که گفته شد اعتراضات مذکور عمدتا نسبت به تبعیضاتی جریان داشته که مدیران و کارفرما بین استخدام اهالی و خویشاوندانِ خود و یا افراد معرفی شده توسط صاحبان منصب و قدرت،قائل شده اند. اما در کنار مورد ذکر شده اعتراض نسبت به شرایط کاری هم وجود داشته است. برای نمونه روز دوشنبه 19 اسفند ماه 1399 شماری از کارگران معدن طلای آق دره در اعتراض به نبود امکانات پیشگیری از بیماری کرونا دست به تجمع زدند.کارگران،که شش روز‌ در هفته کار می‌کنند،در آن زمان از دریافت مواد ضدعفونی کننده و ماسک جهت جلوگیری از شیوع کرونا محروم بودند. این کارگران در آن هنگام گفتند کارفرمای معدن به‌جای کاهش ساعات کاری همکاران و توزیع مواد و وسایل بهداشتی در بین آنان وعده‌ی غذایی آنان را نیز حذف کرد. در نمونه ی دیگر کارگران فصلی معدن طلای آق‌دره، روز یکشنبه 18 آبانماه همان سال در اعتراض به نبود امنیت شغلی و زمزمه های اخراج شماری از همکارانشان دست به تجمع زدند.بنا به گفته کارگران، در معدن طلای آق‌دره حدود ۵۴۰ کارگر مشغول کار هستند که قرارداد کاری حدود ۳۰۰ نفر از آنها فصلی است و با شروع فصل زمستان، دیگر قراردادشان تمدید نمی‌شود. کارفرما ها و مدیران با وجود درآمدهای کلانی که داشته اند نه تنها از برآورده کردن حداقل مطالبات آنان خودداری کرده‌اند، بلکه با سوء استفاده از ارتباطشان با سپاه موجبات دستگیری و سرکوب شدید کارگران و اهالی معترض توسط ماموران و یا قوه قضائی گوش به فرمان و فاسد را فراهم کرده اند.

منطقه تکاب، که سه روستای آق دره بالا، وسطی و سفلا، از توابع آنند، بیشترین طلای استخراج شده در ایران را تامین میکنند. 40 درصد از طلای کشور در دو معدن آق دره و زرشوران تولید میشود. معدن زرشوران ابتدا از راههای مصنوعی به طرف ورشکستگی رانده شده و با قیمتی نازل به افراد وابسته به سپاه واگذار گردید.

گذشته از آن دو معدن خلیقی، مدیرکل صنعت، معدن و تجارت کردستان،از معدن طلای ساریگونی هم نام برده و گفته آن معدن با تولید سالانه ۵ تن طلای خالص بزرگترین تولید کننده طلای ایران است.

کارگران مبارز معدن طلا و اهالی روستای آق دره جزو کارگران معترض بوده و همیشه مورد حمایت فعالین کارگری قرار گرفته اند. برای نمونه رضا شهابی، فعال کارگری مشهور، در نامه ای که ششم مهر با عنوان “من هم کارگر آق دره هستم” از زندان اوین فرستاد نوشت:

هربار که به داستان کارگران آق دره، و‌ سرگذشت هزاران کارگر دیگر که طی این سالیان به احکام شلاق و‌ حبس محکوم شده اند، فکر می‌کنم، احساس نفرت دوچندانی از بی‌عدالتی، و ثابت‌قدمی ده‌چندان برای پیگیری کرامت انسانی و زندگی شایسته برای تمام هم‌طبقه‌ای‌ها و فرودستان این جامعه می‌کنم.

وقتی شنیدم بار دیگر عده‌ ای از این کارگران به اتهام‌های امنیتی محاکمه شدند، با خود گفتم این بیدادگاهی است برای سرکوب تمام کارگران و‌ حمایت از سرمایه داران و‌ چپاولگران منابع عمومی کشور که از قبل کار، زحمت و استثمار ما و‌ تخریب محیط زیست به ثروت های نجومی رسیده اند.من هم خود را در کنار کارگران آق‌دره و تمام زحمتکشان مورد ستم و سرکوب می بینم. کلیه اتهامات واهی علیه این کارگران لغو باید گردند. اعتراض، اعتصاب و ‌تشکل از حقوق ابتدایی همه ما کارگران باید باشد.”دور نیست روزی که تمام کارگران و زحمتکشان در صفوف متحد و متشکل عدالت را به این سرزمین بازگردانند و فردایی بهتر برای فرزندانمان رقم بزنند.