خبرگزاری ها در روز چهارشنبه سیزدهم دیماه گزارش هائی از فسادی دیگر در جمهوری اسلامی در صفحات اصلی خود را منتشر کردند. آنها نوشتند رمضان امینی، مشاور شهردار شیراز، با همکاری خانواده خود با تاسیس یک شرکت صوری به نام ” به آیین آتیه مهر پارس” مردم را به سرمایهگذاری در این شرکت به بهانه صادرات خشکبار به عمان و قطر و اروپا دعوت کرده است. او و اعضای خانواده اش مبالغی بالغ بر ۱۵۰ میلیارد تومان را از مردم چند شهر شیراز کلاهبرداری کرده است.
کلاه برداری مذکور در حالی برملا میشود که هنوز سه هفته از افشای اختلاس سه ملیارد و هفتصد میلیون دلاری، برابر با 140 هزار میلیارد تومان،”چای دبش”نگذشته است. بعضی از کارشناسان این دزدی را، که یک فرمانده سپاه در آن نقش کلیدی داشته و نشریه آن نیرو خواهان سکوت در مقابل آن گردیده بزرگترین اختلاس در تاریخ جمهوری اسلامی خوانده اند. اما آنها فراموش کرده اند که بزرگترین اختلاس ها در زمان احمدی نژاد انجام گرفت. در دوره ریاست جمهوری شخص یاد شده ۱۷۷میلیارد دلارحیف و میل گردید.
نباید فراموش کرد که ساختار حکومت اسلامی با وجود یک امپراطوری عظیم اقتصادی تحت کنترل سپاه پاسداران، که نزدیک به 70 درصد کل اقتصاد ایران را در کنترل دارد،زاینده اصلی فساد است. اما امر فساد در این حکومت رو به سقوط یک وسیله سیاسی نیز می باشد. در واقع در جمهوری اسلامی فساد نوعی “فساد راهبردی” است که رأس قدرت آگاهانه از آن به عنوان ابزار تداوم حکمرانی استفاده میکند.کاهش چشمگیر روحیه آرمانگرایی و مسائل اعتقادی در نسل جدید نیروهای رژیم و ریزش پایگاه اجتماعی آن راهی برای راس قدرت در درون نیروهایش باقی نمانده جز اینکه زمینه فساد مالی و ثروتمند کردن در میان آنها و بویژه اشخاص کلیدی را در سطحی وسیع فراهم سازد. کارفرماها نیز بویژه بعد از پایان جنگ با عراق و ریاست جمهوری رفسنجانی استدلال می کردند که فساد بد نیست و روغن چرخ توسعه می باشد. آنها با این استدلال، که مقبول کابینه رفسنجانی بود، از هر وسیله ای برای اخراج کارگران معترض و ارزان کردن نیروی کار استفاده کردند.
شیوه فاسد کردن مقامات سیاسی و اقتصادی قرنهاست که در سیستم استعماری و سرمایه داری مورد استفاده صاحبان قدرت قرار گرفته است. برای نمونه دولت استعمارگر انگلیسی در میان سلاطین قاجار، دو سلطان پهلوی و کارگزاران آنها از فاسد کردن مقامات دولتی در سطحی گسترده استفاده کرده است. این دولت همیشه در میان آخوند های دانه درشت و حتی میانی هم با دادن پولهای کلان و حمایت سیاسی جای پای محکمی برای خود درست کرده بود. آنها از این فساد انگیزی برای تسلط بیشتر بر مملکت و نیروی کار و منابعش استفاده کرده و هر مخالفی را خلع می نمودند. مورخین نوشته اند وقتی سفیر انگلیس نتوانست قائم مقام فراهانی، معروف به امیر کبیر صدراعظم محمد شاه قاجار، را بخرد، پول کلانی به امام جمعه تهران داد و او در خطبه نماز جمعه قائم مقام را خارج از دین خواند و بهانه بدست شاه داد تا حکم خفه کردن او را صادر کند.
طبیعی و قابل فهم است که آلوده شدن به مفاسد اقتصادی باعث میشود افراد از ترس رسوا شدن کاملا در اختیار حکومت ها قرار گرفته و خواستهای مورد نظر آنها را عملی کنند. این ویژگی دلیل دیگر افزایش و گسترش فساد در درون هیئت حاکمه رژیم اسلامی است تا کنترل خود را افزایش داده و کارگزاران در سطوح ارشد و میانی را در اختیار داشته و اگر پا را از محدوده ترسیمشده فراتر بگذارند، مهار شوند.بخش عمدهای از نیروهای بسیج در سالیان گذشته با انگیزه برخورداری از امتیازات و فرصتهای مادی جذب این نهاد شدهاند.
واقعیت این است که نظام سرمایه داری بدون درصدی از فساد قادر به ادامه حیات نیست، اما فساد گسترده هم برای کارکرد آن مناسب نیست. به همین جهت مبارزه برای کنترل فساد وسیع در دستور حکومت های توسعه یافته سرمایه داری و نهاد های آن نظیر سازمان شفافیت بین الملل قرار گرفته و میگیرد. فساد در بعضی کشورها زیاد و در برخی کمتر است.بیشتر فشار فساد و زیانهایش متوجه کارگران، زحمتکشان، زنان، کودکان و اقشار محروم از قدرت و ثروت می باشد. میزان کوه آسای فساد در ایران ناشی از حکومت اسلامی سرمایه است. بنابراین غلبه بر این مصیبت تنها از طریق برانداختن این رژیم و استقرار حکومت کارگران و زحمتکشان ممکن است.