کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

نه شاه نه شیخ نه آسمان، با دست خود گیریم آزادی در پیکار بی امان

علی خامنه‌ای، در سالگرد مرگ خمینی به اظهارات رضا پهلوی که روزِ قبل از آن با پوشش خبری گستردهِ رسانه های فارسی زبان پخش شده بود واکنش نشان داد. وی نسبت به امکان بازگشت حکومت پهلوی به ایران هشدار داد. علی خامنه‌ای در این سخنرانی با مرتجع خواندن طرفداران سلطنت گفت: «در دوران پهلوی سبک زندگی غربی حاکم بود. انقلاب آن را پس زد. هر کسی که به سمت زندگی و فرهنگ غربی برود مرتجع است. نگذارید کشورتان به سمت ارتجاع برود.»  به دنبال این جنگ لفظی بین « شاه» و «شیخ »، طی روزهای گذشته مطبوعات و رسانه های وابسته به رژیم در داخل کشور، کمپین تبلیغی گسترده در تائید سخنان خامنه ای به راه انداخته اند و  از سوی دیگر رسانه های طرفدار رضا پهلوی این جدال را باد می زنند و تا می توانند آنرا بزرگنمائی می کنند.

جدالی که در روزهای اخیر صحنه رسانه ای جدی تر و علنی تر شده است در واقع  جدال بین نظام کهن و ساقط شده سلطنت و مدافعین بازگشت آن از یک سو و حکومت اسلامی ایران از سوی دیگر است. جنگ لفظی این دو نیرو بر سر  بهبود شرایط زندگی و معیشت مردم نیست، به رعایت موازین حقوق بشر و کرامت انسانی، رفاه و معیشت مردم، آزادی‌های سیاسی، لغو شکنجه و اعدام، تامین حقوق اقلیت های ملی و مذهبی، برابری زن و مرد، جدایی دین و حکومت و غیره ربطی  ندارد.

 جنگ بر سر دو روایت است که کدام یک کمتر شکنجه کرده و یا اعدام کرده، کدام یک بیشتر غارت کرده، در کدام دوره بیشترین فساد سیاسی، اداری و اجتماعی بوده و در یک کلام جنگ دو روایت بد و بدتر است.

حکومت اسلامی در طول چهار دهه آنچنان فقر و فلاکت، سرکوب و استبداد ، فساد و فروپاشی اجتماعی را بوجود آورده که هواداران سلطنت با آنکه میدانند چرا اکثریت قریب به اتفاق مردم علیه سلطنت فاسد و مستبد پادشاهی قیام کردند، با اینکه می دانند ساواک شاه چه بلایی بر سر مخالفین سیاسی می آورد، شانه بالا می اندازند و به راحتی میگویند درست است فساد و سرکوب بود، حقیقت دارد که زندانی سیاسی و شکنجه وجود داشت،  اما فساد و استبداد  به اندازه دوره جمهوری اسلامی نبود و بهمین دلیل ما خواهان بازگشت به چهل و چند سال پیش و احیای نظام سلطنتی هستیم.

اما روایت سومی هم وجود دارد که نشان می‌دهد جدال سلطنت و جمهوری اسلامی ربطی به رفاه و سعادت مردم ایران ندارد. آنها می گویند شاه و شیخ در عصر جدید حدود یک قرن فرصت داشتند تا روایت خود از حکومت داری را به مردم نشان بدهند،  اما  آنچه که در نتیجه حاکمیت آنها عاید توده های وسیع مردم گشت، استثمار شدید تر، سرکوب ، زندان ، شکنجه ، اعدام ، بیکاری ، تبعیض و گرسنگی بود .

روایت  چهارمی هم می گوید هر دو نظام سلطنتی و اسلامی  فجایع بسیاری را بوجود آوردند ، روایت سوم ، روایت نه شاه و نه شیخ از نقد و نفی دو نظام استبدادی سلطنتی و اسلامی برخاسته است . هیچ میزان از پوشش تبلیغاتی و تحریف تاریخ زنده ایران نمی تواند  فریب سلطنتی و خدعه اسلامی را از چشم مردم آگاه بپوشاند.

مردم ایران از انقلاب مشروطه  تا امروز برای آزادی مبارزه کرده و سلطنت و روحانیت دو عامل و فاکتور اصلی عقب افتادگی اقتصادی و استبداد سیاسی در این یک قرن بوده اند. روحانیت و سلطنت در یک قرن اخیر دست در دست هم در استثمار طبقه کارگر و سرکوب مردم سهیم بوده اند. شباهتها و اشتراکات نظام سلطنتی و اسلامی انکار ناپذیر است .

مردم شریف و آگاه از تجارب مبارزه علیه سلطنت و جمهوری اسلامی در جهت پایه گذاری نظامی سیاسی بر پایه آزادی، برابری و رفاه  و حاکمیت مردم استفاده خواهند کرد و با عاملان فقر  و فلاکت مردم در بیش از یک قرن که همانا سلطنت و روحانیت است تصفیه حساب نهایی را خواهند کرد .

برقراری آزادیهای دموکراتیک بدون قید و شرط، کوتاه کردن دست روحانیت و دستگاه دین از  آموزش و پرورش و از حکومت و اداره امور ، ملغی کردن مذهب رسمی ، به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت ملتهای ساکن ایران، برابری زن و مرد در خانواده و در همه عرصه های سیاسی و اجتماعی، قانون کار دموکراتیک، تحصیل مجانی در تمام سطوح، بیمه های کامل اجتماعی و خدمات انسانی شایسته برای پیران و سالخوردگان و غیره، تلاش برای تحقق چنین دستآوردهائی پاسخ روشن و قاطع مردم به دو نظام فلاکت زا و استبدادی سلطنتی و اسلامی و حرکت به سوی جامعه انسانهای  آزاد و برابر و مرفه فردا خواهد بود .