کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

مردم نه فقط علیه گرانی، بلکه خواهان کسب همه حقوق پایمال شده خود هستند

گرانی و کمبود مایحتاج اولیه کارد را به استخوان مردم رسانده است. کار به جائی رسیده است که بخش‌های از مردم حتی ناتوان از تهیه نان خشک و خالی شده و ماکارونی به کالای لوکس تبدیل شده و گوشت و ماهی مدتها است از سفره های مردم محروم حذف شده اند. مردم  بطور طبیعی به حق بە این فقر برنامه ریزی شده معترض هستند و اعتراض خود را در شکل تظاهرات خیابانی ابراز می دارند .

از زمان آغاز دور تازه اعتراض‌های ضد حکومتی در ایران دستکم چهار نفر به دست نیروهای امنیتی کشته شده‌اند و صدها نفر نیز بازداشت شده اند.  ، اینترنت در ۸ استان فارس، اردبیل، زنجان، چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه، لرستان، کردستان و اصفهان قطع یا کند و همراه با اختلال روبرو است و در استان خوزستان نیز از حدود ۱۰ روز گذشته همچنان قطع است. حمله مسلحانه مزدوران رژیم به صف  تظاهرات مردم معترض و قطع کانالهای ارتباطی مردم عملی جنایتکارانه و محکوم است.

اما این همه آن چیزی نیست که در زیر پوست این جامعه در جریان است. اعتراضاتی که در روزهای اخیر در نقاط مختلف ایران شاهد آن هستیم، بدون ارتباط با مبارزات بخشهای مختلف جامعه  در سالهای اخیر و در اشکال دیگر نیست. آنها که خیزشهای مردمی در این یا آن شهر را ناشی از خشم آنی مردم در مقابل گرانی افسارگسیخته می دانند، یا آنگونه که گفته می شود به عنوان “شورش گرسنگان” از آن نام می برند، در بهترین حالت و اگر ریگی به کفش نداشته باشند، تنها درک سطحی خود را از شرایط کنونی جامعه ایران نشان می دهند. تقلیل مبارزات گسترده مردم معترض به بربریت حکومت اسلامی به شورش گرسنگان اگر برای محدود کردن شرکت مردم در مبارزه نبوده باشد ، حداقل نشان از عدم درک عمق و گستردگی و تنوع مبارزات و جنبشهای جاری در جامعه ایران دارد.  معلمان، بازنشستگان، کارگران، زنان، دانشجویان، مردم ستمدیده کردستان و دیگر اقلیت های ملی و مذهبی، جوانان، بیکاران، خانواده های جانباختگان و زندانیان سیاسی در اشکال مختلف سالهاست با این رژیم به مبارزه و مخالفت برخاسته اند. جنبش کارگران، معلمان، بازنشستگان و دیگر اقشار مردم ناراضی در شکل اعتصاب و تجمع های مدنی، روز به روز سازمان یافته تر شده اند و رهبران خود را به جامعه شناسانده اند. این تنها اعتراض به گران شدن بنزین نبود که در آبان 98 مردم را در 150 شهر ایران به خیابانها کشاند. مردم به ستوه آمده از حاکمیت این رژیم خواهان برخورداری از یک زندگی شایسته انسان، خواهان بر قراری جامعه ای متشکل از انسانهای آزاد و برابر و مرفه هستند .

اعتراضات به گرانی در روزهای اخیر، جدا از مبارزات کارگران نفت جنوب ، راه آهن و هفت تپه و فولاد و غیره، جدا از جنبش پردوام و گسترده معلمان و بازنشستگان، جدا از جنبش پیشرو دانشجوئی نیست.  محدود کردن نارضایتی های جاری   به مردم گرسنه نشانه درک سطحی و نادرست از جوهر و دینامیسم این مبارزات است.  آنچه که مردم خواستار آن هستند، لیست بلند بالائی از نیازهای حیاتی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را در بر می گیرد.

گرانی، بیکاری، سقوط توان خرید مردم عدم وجود خدمات اجتماعی و در راس آنها بیمه بیکاری، درمانی و تامین هزینه مسکن، فشار سنگین و غیر قابل تحملی را بر شانه های توده های ملیونی کارگر و زحمتکش و اقشار میانی جامعه انداخته است . نا کافی بودن آب آشامیدنی، کمبود برق، هزینه چند برابر شده دارو و دکتر، عدم وجود امنیت، آزادی عمل اراذل و اوباش ” آتش به اختیار” حکومتی در خیابانها  همه اینها کارد را به استخوان مردم رسانده است.

هم زمان و همسو با اعتراضات و نا رضایتی علیه بیکاری و گرانی ، شعارهای مطالبات مردم شامل آزادی های سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض و ستم بر زنان، رفع ستم بر اقلیت های ملی و مذهبی ، رفع محدودیت بر روزنامه نگاران و نویسندگان، برچیدن سانسور، پایان دادن به زندانی کردن معلمان و فعالین اجتماعی، آزادی همه زندانیان سیاسی، خاتمه دادن به تروریسم در خارج کشور، کوتاه کردن دست آخوندها و دستگاه مذهب شیعه از حکومت و جلوگیری از غارت ثروت عمومی توسط مقامات حکومتی و مذهبی در تمامی این مبارزات روشن و آشکار خود را نشان می‌دهند . آزادی، برابری و رفاه، جدایی دین از دولت و جدایی دین و مذهب از آموزش و پرورش، لغو شکنجه و اعدام، آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی را نمی توان از مبارزه مردم بر علیه گرانی جدا کرد.  مردمی که امروز به تبعیض و فقر برنامه ریزی شده  اعتراض می کنند در همان حال خواهان بدست آوردن حقوق خود در همه این زمینه ها هستند.