فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای اسلامی کار اعلام کرد: اکنون خط فقر نسبی خانوارها در ایران به ۱۸ میلیون و ۲۹۰ هزار تومان رسیده است و بدنه جامعه کارگری ایران از منظر معیشت مانند بیماری است که با ۱۰ درصد قلبش زندگی می‌کند.
به گزارش روزنامه اقتصاد، با توجه به این آمار، نیمی از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند. این در حاکی است که شورای عالی کار حداقل دستمزد در سال جاری را ۴ میلیون و ۱۷۹هزار و۷۵۰ تومان تعیین کرده است. این واقعیت وقتی تکان دهنده تر می شود که بدانیم بنا به آمارهای رسمی حکومتی، نزدیک به ۱۵درصد از کارگران در ایران، بدون برخورداری از هیچ حق بیمه ای بیکار هستند و همین حقوق ناچیز را هم دریافت نمی کنند. آمار واقعی در این مورد و بویژه در مورد جوانان تحصیل کرده بسیار بیش از این رقم است.
بر اساس آمارهای دولتی تا فروردین ۱۴۰۱ قیمت مواد غذایی در ایران نسبت به سال قبل ۴۳ درصد افزایش یافته است. گرانی، بیکاری و فقر در ایران بیداد می‌کند. دکتر حسینی استاد دانشگاه تهران در یک برنامه که از تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی پخش شد می گوید که هفت دهک از جمعیت هشتاد و چهار میلیونی ایران با فقر و محرومیت زندگی می کنند .این وضعیت فلاکت بار در حالی است که میلیاردها دلار از بودجه کشور صرف سرکوب در داخل و تروریسم در خارج می شود. میلیاردها دلار هزینه نهادهای مذهبی و حدود نیم میلیون آخوند و طلبه است. برای نمونه طبق گزارش صنعت و تجارت :بودجه “گشت ارشاد” در سال ۱۴۰۱ معادل ۱۰۰۰ میلیارد تومان بوده و این رقم معادل “۲.۵ برابر بودجه اورژانس کشور، ۲ برابر بودجه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ۱.۵ برابر بودجه دانشگاه صنعتی شریف” است.
هزار میلیارد تومان خرج گشت ارشاد می شود که اراذل و اوباش اسلامی را به جان زنان و مردان، بویژه جوانان بیندازد. گشت ارشاد به ماشین شکنجه و کشتار تبدیل شده و میلیونها نفر از زنان و مردان کشور خواهان برچیدن قوانین اسلامی و محاکمه حاکمان فاسد جمهوری اسلامی ایران هستند.
حکومت اسلامی، روحانیون دولتی، نهادهای نظامی و امنیتی که اقتصاد کشور را در قبضه خود دارند مسئول مستقیم گرانی، بیکاری و بالا رفتن میزان خط فقر هستند. هنگامی که خط فقر به بیش از هیجده میلیون تومان رسیده و تنها در جریان قطع اینترنت بیش از ده میلیون نفر با بیکاری و یا مشکلات جدی اقتصادی روبرو هستند، در آمد و بیمه ای ندارند، آن وقت می فهمیم که این مردم با چه دشواری‌های کمرشکنی روبرو هستند و چرا این چنین سینه خود را آماج گلوله های رژیم در خیابانها می کنند. مردم کارگر و زحمتکش و ستمدیده ایران برای نجات از این وضعیت فلاکت بار چاره ای جز انقلاب و در هم پیچیدن رژیم فاسد و غارتگر حاکم ندارند.
مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه است برای بیرون آوردن هفتاد درصد مردم جامعه از فقر و بیکاری، از محرومیت و بی مسکنی، از گرانی و دهها معضل کوچک و بزرگ اجتماعی دیگر .