کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

“زندانی سیاسی آزاد باید گردد!” در سرلوحه شعار ها

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در روز 21 اردیبهشت اعلام کرد که دو تبعه فرانسوی را دستگیر کرده است. این دو تن، خانم “کوهلر” و پارتنر او “ژاک پاری”، اعضای اتحادیه معلمان، به نام “نیروی کارگری” در فرانسه هستند و به عنوان توریست به ایران آمده بودند. “نیروی کارگری” عضو “فدراسیون آموزش بین الملل” می باشد که با 383 اتحادیه همبسته در 178 کشور و 32 میلیون عضو بزرگترین تشکل معلمین جهان می باشد. خانم کوهلر عضو ارشد این فدراسیون و مسئول یکی از ارگان های آنست. او به عنوان متخصص سازمان دادن کارگران آموزشی شناخته شده و دارای نوشته معتبر می باشد.

سران جمهوری مستاصلِ اسلامی، که با امواج شکننده مبارزات توده ای مواجه اند، با دیدن آن دو گردشگر فرانسوی به فکر یک توطئه قدیمی و رسوا  افتاده اند. مخصوصا که آنها با رضا شهابی عضو هیئت رئیسه سندیکای شرکت واحد، که او را در پاریس ملاقات کرده بودند، دیدار کرده و شماری از فعالین معلمین به عنوان هم اتحادیه را هم دیده بودند.

ماموران فاسد اطلاعات بلافاصله در روز 22 اردیبهشت رضا شهابی را بازداشت کرده و بدنبال آن عده ای از فعالین کارگری و معلمین را دستگیر نمودند. بقیه به اسارت رفتگان عبارتند از  آنیشا اسداللهی، ریحانه انصاری‌نژاد  و کیوان مهتدی، از فعالان کارگری و همچنین معلمان فعال بازداشتی از جمله رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، شعبان محمدی، اسکندر لطفی، محمد حبیبی و محسن عمرانی.

همچنین هنوز تکلیف فعالان کارگری و مدنی بازداشت شده شهر بانه فاتح مجیدی،  پروین عبدالله‌پور، حسن عزتی، سعید محمدی، عمر سلیمانی و افشین رحیمی نامعلوم است. این در حالی است که فاتح مجیدی، در اعتراض به ادامه بازداشت خود و عدم دسترسی به خدمات درمانی دست به اعتصاب غذا زده است.

این دستگیری ها در دل یک برآمد توده ای بر علیه رژیم جمهوری اسلامی روی داده است. موج جدید خیزش کنونی، که از خوزستان به دنبال فروریختن برج متروپل شروع شده، به شهرهای استان های دیگر هم سرایت کرده است. جمهوری مرتجع اسلامی که این مبارزات، دچار تفرقه شدیدِ درونیش نموده از فرط دستپاچگی به تاکتیکی رسوا  یعنی پرونده سازی و پاپوش دوزیی بازگشته ، روشی که از ابتدای سرِ کار آمدنش تا هم اکنون به کار بسته است. قوه قضاییهِ سراپا فاسد برای حفظ و بقای رژیم بحران زده اسلامی در چهار دهه گذشته و بویژه در دهه شصت هزاران جوان زن و مرد را بعد از شکنجه های هولناک به پای چوبه های دار فرستاد. اما امروز آن تناسب، که بعد از سرکوب خونین و بیرحمانه انقلاب 57 به نفع ارتجاع اسلامی بدست آمده بود، به طور نسبی به نفع مردم تغییر کرده است. از این گذشته این بار رژیم بر عکس دفعات پیش اعضای فرانسوی یک فدراسیون قدرتمند را دستگیر و به دنبال آن فرزندان پیشرو و دلاور جنبش کارگری (شامل معلمین) را گرفته است.

فدراسیون آموزش بین الملل فعلاً امیدوار است از طریق دیپلماتیک و فرستادن اسناد مربوط به دو عضو معتبر خود برای اقناع قضات جمهوری اسلامی موجبات آزادی خانم کوهلر و پارتنرش را فراهم کند. اما فعالان کارگری و مبارزان ایرانی بدلیل شناختی که از رژیم داشته و دلایل بازداشت سندیکالیست های فرانسوی را میدانند دچار هیچگونه توهمی نسبت به اداره اطلاعات، قوه قضائیه و سران حکومت اسلامی سرمایه ندارند و با نشان دادن مشت های گره کرده خود در اکسیون ها خواستار آزادی به اسارت گرفته شدگان هستند. تشکل های مستقل کارگری (شامل شورای معلمان) از طریق بیانیه ها و با شعارِ “زندانی ازاد باید گردد” در آزادی هم طبقه های خود کوشیده اند. مردم مبارز نیز برای نمونه در مریوان، سنندج و شهرهای دیگر ایران شعار “معلم زندانی آزاد باید گردد” را سرلوحه شعارهای خود قرار داده و به این ترتیب نشان دادند  که قصد دارند با اتکا به نیروی جمعی و مبارزاتی خویش اداره اطلاعات را وادارند دست از توطئه چینی بر داشته و فرزندان خوشنام و مجبوب مردم در ایران و فرانسه را به آغوش همراهان، همرزمان و خانواده هایشان برگرداند.

باید کوشید مبارزه برای به شکست کشاندن توطئه گری و پرونده سازی های رژیم و ارگان های فاسد و رسوای آن علیه فعالین کارگری و معلمین را به امواجی در دل مبارزات کنونی توده ای تبدیل کرد. شعار ” زندانی سیاسی آزاد باید گردد” بایستی پرچم امواج هدفداری بوده و برفراز تمام اکسیون ها به اهنزاز درآید.

اساساً حکومت های دیکتاتوری در دوره رکود اقتصادی و ضعف سیاسی همیشه متکی به زندان، شکنجه و اعدام بوده اند. این امر برای جمهوری اسلامی که به جز بحران های متعدد سیاسی و مشروعیتی و بویژه اقتصادی شاهد هیچگونه رونق و پیشرفتی نبوده به درجات بالایی صادق است. اما در دوره فعلی که تناسب قوا بین مردم و رژیم تغییر کرده است، می توان با پیگیری شعار “زندانی سیاسی آزاد باید” موجبات آزادی فعالین کارگری و مدنی به همراه دو فرنسوی فعال سندیکائی را فراهم کرد .