کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

از تغییر فرماندهان سرکوبگر هم کاری ساخته نیست

سران و کاربدستان اصلی جمهوری اسلامی در تمام عرصه ها بر میزان و شدت سرکوب افزوده اند، اما آنها بیشتر زیان دیده و کمتر سود برده اند. سپاه پاسداران به عنوان یک نیروی نظامی، قاچاقچی فروش مواد مخدر، پیمانکار رانت خوار و کلا یک نیروی تا دندان فاسد در تشدید و ازیاد میزان سرکوب نقش اصلی را دارد.

فرماندهان اصلی سپاه از هم اکنون که حدود سه ماه به شروع یک سالگی انقلاب سیاسی – اجتماعی “زن، زندگی، آزادی” مزین به نام ژینا در 26 شهریور 1401، باقی است تدابیری را در جهت تشدید بیشتر سرکوب اندیشیده اند. فرمانده کل سپاه در چند روز گذشته در کردستان و آذربایجان غربی دست به تغییر فرماندهان اصلی نیروی تحت امرش زده است. گرچه تغییر در واحد های نظامی می تواند امر روتینی باشد، اما در این مورد ناتوانی فرماندهان قبلی «قرارگاه حمزه » و سپاه «شهدای آذربایجان غربی» و سپاه «بیت‌المقدس استان کردستان» می تواند دلیل تغییر فرماندهان اصلی آنها باشد. این نیروها در خطه کردستان مستقرند که زادگاه انقلاب ژینا بوده و انقلابیونش در 9 ماه گذشته در همراهی با سایر انقلابیون در ایران نیروی گسترش و رشد دهنده ی توان انقلاب در بطن جامعه بوده اند.

یکی از دلایل عدم کارائی سرکوبگران، و لاجرم تغییر این فرمانده و آن سرکوبگر، اینست که انقلاب دارد با رسوخ در ژرفای جامعه جنبه اجتماعی خود را تقویت می کند و جلوگیری از این پروسه کار بسیار مشکلی است. 

یکی از نقاط ضعف انقلاب ژینا محرومیت آن از تشکل های سیاسی – طبقاتی سراسری و رهبران شناخته شده اجتماعی بوده است. مدت هاست که جنبش های زنان، کارگری و سایر جنبش های اجتماعی در راه چاره اندیشی برای رفع این معضل گام بر می دارند. برای مثال ازدیاد زنانی که آزادانه لباس پوشیده و تمام تقلاهای سرکوبگرانه و فریب دهنده رژیم در تحمیل حجاب اجباری را ناکام گذاشته اند نشان از یک هم اندیشی مبارزاتی و هم گرائی نتیجه بخش دارد. مثال دیگر را می توان در میان نفتگران اعتصابی یافت. اعتصاب گسترده کنونی که از اردیبهشت امسال شروع شد به سرعت به 110 مرکز گاز و نفت و حتی معدن و برق کشیده شد. اعتصاب کنندگان دو مطالبه اصلی، یعنی افزایش دستمزد 79 درصدی و 20 روز کار و ده روز مرخصی را در راس دیگر مطالبات خود قرار دادند. آنها در این مدت هم با باندهای مافیائی پیمانکاران مفت خور طرف بوده و هستند و هم با باند مافیائی اقتصادی – نظامی قرارگاه خاتم الانبیا و عوامل نفوذی آنها. راه انداختن چنین اعتصاب بزرگی که در مراکز متعدد کاری و با استفاده از تجارب پیشین شروع شده و در مقابله با این همه دشمن رنگارنگ دستاورد هائی داشته بدون تقویت تشکل های موجود در میان رهبران و با نفوذتر شدن آنان میسر نیست. این اعتصاب بر اساس اطلاعات مندرج در یادداشت یک نفتگر مبارز، که در هشتم تیر توسط شورای سازماندهی اعتراضات منتشر شد، تا هم اکنون دستاوردهای خوبی در عرصه افزایش دستمزد داشته است. او در خطوط پایانی یادداشت خود یادآور شده:

“نتیجه اینکه اکنون در موقعیت قویتر و دست بالاتری میتوانیم برای بستن قرار داد مقابل پیمانکاران و زورگویی هایشان بایستیم.”

او در ادامه خطاب به سایر کارگران نفت، معدن و برق نوشته:
“همه حرف من به همکاران اینست که با قدرت اتحادمان و همین ضرب شستی که نشان دادیم خود را برای دور بعدی اعتصابات و پیگیری مطالباتمان آماده کنیم. باید بساط پیمانکاران از محیط کار جمع شود.”

بازنشستگان نیز در عرصه توجه به تاکتیک و استراتژی و لاجرم تقویت سازماندهی درکی عمیق تر از گذشته را نمایان ساخته اند. گروه اتحاد بازنشستگان در تاریخ هفتم تیر طی بیانیه ای متذکر شده اند که اکثر تام بازنشستگان جزو طبقه کارگرند. آنها بدرستی تقویت تشکل های بازنشستگان توسط کارگران و بازنشستگان آگاه و مبارز را تقویت جنبش کارگری دانسته اند. آنها در قسمتی از بیانیه ی خود نوشتند:

“کمک به ایجاد تشکل های مستقل بازنشستگان در یک شهر، یک منطقه و یا سراسر کشور جزء وظایف نیروهای آگاه و پیشرو در درون جنبش کارگری و بخش های مختلف طبقۀ کارگر و جنبش بازنشستگان است.”

در مبارزات شکوهمند و هفتگی مردم بلوچ نیز تداوم در مبارزه و تظاهرات های خیابانی، مقاومت جسورانه در مقابل سرکوبگران و شعارهای وحدتبخش و پیشروی دیده میشوند که نمایانگر وجود تشکل رادیکال، آگاه و رو به رشدی در میان آنهاست. همین پروسه در میان دادخواهان و بویژه مادران دادخواه قابل مشاهده است. دانشجویان نیز در همین عرصه و در مقابله با بسیج تمام نیروهای سرکوبگر، مبارزاتی را پیش برده اند که بدون ارتباط بیشتر تشکل هایشان با هم نامیسر به نظر می رسد.

طبعا سران و کاربدستان رزیم این جریانات را می بینند و بر ناکارا بودن هزاران نیروی سرکوبگرشان واقفند. آنها در وحشت پیوستن این نهر ها و جویبار ها به هم و تصرف دوباره خیابان ها هستند. وحشت آنها واقعی است. تغییر فرماندهان نیروهای فاسد نظامی – تجاری سپاه نیز دردی از آنها دوا نخواهد کرد.از تغییر فرماندهان سرکوبگر هم کاری ساخته نیست