کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

کشتار ۶۷ برگی از کارنامه خونین جمهوری اسلامی

 

ماههای مرداد و شهریور یادآور یكی از جنایات هولناكی است كه در دوران حاكمیت جمهوری اسلامی، انجام گرفته است. ۳۱ سال پیش در ماههای مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ رژیم اسلامی دست به جنایتی زد كه آثار و اسناد آن تا اكنون نیز درجه بالای قساوت و درنده خویی مقامات رژیم اسلامی را نشان می دهد. خمینی و مشاوران اصلی اش رفسنجانی، خامنه ای و روحانی که نگران گسترش اعتراضات کارگران و مردم ایران بعد از شکست زبونانه رژیم در جنگ ارتجاعی ایران و عراق بودند با هدف مرعوب کردن مردم به جان آمده از جنگ و فلاکت اقتصادی، برای کشتار زندانیان برنامه ریزی کردند. به گفته علی رازینی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح در آن سالها فرمان کشتار جمعی زندانیان در سال ۶۷ یکی از چند اقدام مهم خمینی در اواخر عمرش بوده که به گفته او “مسیر آتی حرکت حکومت” را روشن کرد. پروژه قتل عام و كشتار زندانیان سیاسی در زندانهای ایران از روز جمعه ۲۸ تیر ماه سال ۱۳۶۷ تنها یك روز بعد از سركشیدن جام زهر پذیرش آتش بس در جنگ ارتجاعی ایران و عراق، بر اساس فرمان خمینی رهبر رژیم اسلامی آغاز شد. در این روز ارتباط زندانهای اصلی ایران با دنیای خارج به تمامی قطع شد و طی حدود دو ماه جنایتی رقم خورد كه در نوع خود بی‌نظیر بود و جامعه ایران را تا سالها در اندوهی مرگبار فرو برد.
به فرمان خمینی، هیئت ویژه ای که بعدها به هیئت مرگ شهرت پیدا کرد، به سرپرستی “آیت الله اشراقی” متشكل از نمایندگان خمینی، رئیس جمهور، دادستان كل دادگاههای به اصطلاح انقلاب، وزارتخانه های دادگستری و اطلاعات و اداره زندانهای اصلیِ نگهداری زندانیان سیاسی یعنی اوین و گوهردشت كرج تشكیل و مسئول اجرای پروژه كشتار زندانیان سیاسی شدند. در آن روزها دستگاه كشتار و جنایت رژیم اسلامی هزاران زندانی با گرایشات مختلف سیاسی را به جوخه مرگ سپرد. منتظری در کتاب خاطرات خود با استناد به گزارشهای دریافتی، تعداد آنها را ۲۸۰۰ تا ۳۸۰۰ نفر ذکر کرده است و بر اساس برخی گزارشها بین ۵ تا ۶ هزار انسان مبارز در این جنایت هولناك جانشان را بر سر ایستادگی بر سر عقاید و باورهایشان از دست دادند.
جمهوری اسلامی پس از ۴ آذر ماه همان سال خانواده های قربانیان را در جریان اعدام آنان قرار داد و پس از آن مردم ایران از وقوع این جنایت علیه بشریت در زندانهای رژیم اسلامی مطلع شدند. به دنبال این جنایت رژیم هزاران تن از زندانیان اعدام شده را در گورهای جمعی در خاوران دفن كرد، اما این پروژه همزمان در دیگر مناطق ایران و از جمله در كردستان نیز به اجرا درآمد. در حقیقت امروز نه از یک گلزار خاوران، بلكه از گلزارهای خاوران در سراسر ایران باید یاد کرد.
سران جنایتكار جمهوری اسلامی تا امروز هم حتی از حضور مادران داغدیده بر سر مزار عزیزانشان جلوگیری می كنند. این روزها دور تا دور گلزار خاوران را، با ماموران لباس شخصی تنیده اند تا مبادا مادری داغدیده، تلاش كند، با حضور بر مزار جگر گوشه‌اش آرامشی بیابد. سازماندهندگان و مجریان این جنایت هولناک اکنون در رأس قوه قضائیه قرار گرفته است. آگاهانی که از نزدیک تحولات جمهوری اسلامی را تعقیب کرده اند تردیدی ندارند که ۳۱ سال پیش و در هنگام فاجعه کشتار هزاران تن از زندانیان سیاسی و دفن کردن آنان در گورهای دسته جمعی، حسن روحانی از یاران و مشاوران نزدیک رفسنجانی و شخص خمینی بوده است.
سازمان دیده بان حقوق بشر، در سال ۱۳۸۴ در گزارشی تحت عنوان «وزرای مرگ»، نقش مستقیم مصطفی پورمحمدی” که از سوی حسن روحانی به عنوان وزیر دادگستری تعیین شده بود و اکنون مشاور رئیس قوه قضائیه است را در جریان اعدام هزاران تن از زندانیان سیاسی مستند کرده است. در تابستان سال ۱۳۶۷، مصطفی پورمحمدی، معاون وزیر اطلاعات عضو هیأتی بود که هزاران زندانی سیاسی را پس بازجویی دو سه دقیقه ای به سوی جوخه های مرگ می فرستاد. احکام مرگ زندانیان در حالی صادر می شد که دادگاههای “انقلاب” قبلأ شمار زیادی از این افراد را محاکمه و به زندان محکوم کرده بودند و دوره زندانشان را سپری می کردند. ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه کنونی رژیم در مقام دادستان کرج و همدان یکی دیگر از مجریان اصلی اعدام های تابستان ۶۷ بوده است. علی ربيعی سخنگوی کنونی دولت روحانی نیز از فرماندهان واحد اطلاعات سپاه پاسداران در دهه ۶۰ و از عاملین کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ به شمار می آید.
امروز كه به همت مبارزین سیاسی و نجات یافتگان از قتل گاههای اوین، رجایی شهر، عادل آباد، دیزل آباد و زندان سنندج و جاهای دیگر، ابعاد این جنایت ضد بشری روشن تر شده است، هر سال در ماههای مرداد و شهریور دهها مراسم یادمان و دهها كمپین انتشار خاطرات و اسناد و مدارك این جنایت هولناک رژیم اسلامی در كشورهای مختلف جهان برگزار می شود.
کارگران و مردم ایران عوامل مستقیم و غیر مستقیم، مجریان و تائید كنندگان این جنایت را نه فراموش می كنند و نه می بخشند. حضور این جنایتکاران حرفه ای در رأس این حکومت نشان می دهد که اگر مردم به آنان فرصت بدهند همان راهی را می روند كه خمینی با كشتارهای دهه ۶۰ و به اوج رساندن آن در سال ۶۷ به آنها نشان داده است. سرانجام آنروز فرا خواهد رسید که سران جنایتکار جمهوری اسلامی در دادگاه عدل مردم زجر کشیده ایران به محاکمه كشیده شوند، رازهای سر به مهر جنایات بیشماری که مرتکب شده اند بیشتر برملا شود و مجازات شایسته خود را دریافت دارند. یاد جانباختگان قتل عام سال ۶۷ و دیگر جانباختگان راه رهایی بشریت همیشه زنده و گرامی است.