کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

 سیاست تحمیل فقر رژیم را باید درهم شکست.

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان و گروه اتحاد بازنشستگان طی بیانیه مشترکی تصمیم دولت و کارفرمایان را بدرستی فرو راندن بیشتر کارگران در فقر مطلق دانستند. سندیکای کارگران شرکت واحد نیز در یک بیانیه تصمیم شورای عالی کار را به تیری تشبیه کرد که حاکمیت ضد کارگر، از طریق شورای عالی کار در لحظه پایانی سال به قلب میلیون ها کارگر و خانواده های آنان به قصد نابود کردنشان شلیک کرده است. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت طی بیانیه ای انزجار و نفرت خود به آن درجه از توحش و تعرض به زندگی کارگر و خانواده های کارگری را اعلام کرد. شورای اعتراضات از کارزارهای مبارزاتی علیه مصوبه شورای عالی کار و برای داشتن یک زندگی شایسته انسان پشتیبانی نمود.

 “جمعی از کارگران هفت تپه از بخش های مختلف” در روز شنبه, ۵ فروردین کارزاری برای اعتراض فعالانه به تصمیم شورای عالی کار را اعلام کردند. آنها تصمیم این شورا را دستمزد خط مرگ نامیدند. این کارگران آگاه و مبارز خطاب به هم طبقه ای های خود نوشتند:

” از همه کارگران و زحمتکشان در سراسر کشور دعوت میکنیم که به کارزار عملی مقابله با این دستمزد و وضعیت فلاکت باری که برای ما ایجاد کرده اند بپیوندند. زنده باد اتحاد و مبارزه.”

باید به طور کامل، سازمانیافته و متحدانه به این دعوت پاسخ گفت. جمهوری اسلامی 44 سال است از سرمایه داران آموخته تا نیروی کار ایران را چنان فقیر نگه دارد که یک خانواده با کار والدین و کودکان درآمد بخور و نمیری را کسب کرده تا زنده بمانند، کار کنند و نیروی کار دست به دهان فردا را پرورده کنند. هر جا هم که این حداقل تامین نشده گداخانه های گوناگون نظیر کمیته امام به میدان آمده و از دستمزد گرداخت نشده همین کارگران چندرغاز به آنها داده است.

فقر کارگران برای سرمایه داران و دولت هایشان هم فایده سیاسی دارد و هم اقتصادی. این فواید برای دولت تاریک اندیش اسلامی و بورژوازی زبون و حریص ایران مضاعف می باشد. سود و ثروت به بورژوازی و دولت های آن قدرت و مکنت می بخشد و کارگران را دچار مصائب بیشمار سیاسی و اقتصادی میکند. در گزارش های قابل اتکا آمده است که معدودی کلان سرمایه دار باندازه نصف جمعیت کره ثروت دارند. بخشِ بزرگِ این ثروت از استثمار شدید زنان و مردان کارگر و چپاول دستمزد های آنها بدست آمده است. نیتجه این ثروت اندوزی سبب شده تا حدودا 900 میلیون نفر در جهان گرسنه باشند و این آمار به دلیل رکود و گرانیِ رو به افزایش در حال زیاد بودن است. بر طبق آخرین گزارش اکسفام، که در ژانویه امسال منتشر گردید، 345 میلیون از این محروم شدگان در فقر مطلق بسر میبرند. روزانه ده هزار کودک از گرسنگی حاد در جهان جان می سپارند تا صاحبان سرمایه فربه تر شوند. این فقط یکی از نتایج “فقر مطلقی” است که تشکل های مذکور در بیانیه خود به آن اشاره کرده اند.

تنگدستی و استثمار شدید و تحمیل شده به خانواده های کارگری سبب میشود تا اعضا آنها مداوما تحت فشار روحی باشند. آنها از کودک و بزرگ به کار پرداخته با اینحال تامین یک زندگی بخور و نمیر برایشان مشکل میشود. تلاش برای کسب معاش و فقر آنها را با تحقیر روزانه و جایگاه نازل اجتماعی روبرو میکند. داشتن اوقات فراغت برایشان محال شده و اندیشیدن به راه حل جهت تغییر سرنوشت خویش برایشان با موانع بسیار مواجه میگردد. ثبات خانوادگی و حتی فردیشان در خطر مداوم می باشد. بنابراین پرداختن به امور سیاسی، اجتماعی و مبارزه برای کسب حقوق انسانی و دموکراتیک برای آنها مشکل میشود. بدست آوردن آگاهی سیاسی و طبقاتی و سازمانیابی در کنار همطبقه ای ها برای آنها سخت میشود. وقتی آنها در روی زمین راه نجاتی نیابند زمینه برایشان فراهم میشود تا به تخدیر مذهبی روی آورده و عدالت را در قیامت بجویند. این همان چیزی است که صاحبان سرمایه و دولت هایشان و در ایران جمهوری اسلامی میخواهد.

اما مبارزات طبقاتی بیش از حدودا 200 سال کارگران این امکان را فراهم آورده تا کارگران پیشرو در کشورهای گوناگون اسیر سرنوشت خود نشده و برای نجات طبقاتی خویش و لاجرم همه انسان ها از نظام سرمایه داری و استقرار حکومت مورد نظرشان، یعنی سوسیالیسم، به صورتی فداکارانه مبارزه کنند. این امر در ایران نیز خود را در مبارزاتی طولانی مدت کارگران علیه دولت و سرمایه داران نشان داده شده و یکی از زمینه های انقلاب “زن، زندگی، آزادی” گردیده است.