کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

زندانیان سیاسی، فرزندان دلاور خلق، آزاد باید گردند!

مهدی قلیان، برادر سپیده قلیان با انتشار یادداشتی در صفحه اینستاگرام خود تاکید کرد خواهرش به خاطر سر دادن شعار سیاسی علیه خامنه ای، پس از ازادی از زندان، به دو سال دیگر زندان محکوم گردید. در واقع او پس از آزادی چند ساعته در روز بیست و چهارم اسفند ماه 1401، بار دیگر به خاطر سردادن شعار «خامنه‌ای ضحاک، می‌کِشیمت زیر خاک» به شکل وحشیانه ای بازداشت شد.

برادر سپیده قلیان اشاره کرد که خانواده اش از پاییز ۹۷ تاکنون همواره «سپیده را پشت میله و در تبعید» دیده‌اند. او افزود: «از سال ۹۷ ما در تکاپوییم البته که در زندان گسترده‌تری هستیم، کیلومترها راه را طی می‌کنیم هرچند اکثر هفته‌ها سپیده بدون ملاقاتی است چون نمی‌پذیرد و از خستگی راه و مسیر به جای ما خسته و دل‌غمین می‌شود ولی کم نیاوردیم و کم هم نمی‌آوریم از او یاد گرفته‌ایم این مقاومت و ایثار را.»

سپیده روز سه‌شنبه ۲۲ فروردین با انتشار متنی از داخل زندان نظر خود در باره دادگاههای رژیم را جسورانه اعلام کرد و نوشت که هیچ مشروعیتی برای «دادگاه فرمایشی و نمایشی» جمهوری اسلامی که ریاست آن «حکم اعدام انقلابیون را امضا کرده» قائل نیست. او در همان پیام گفت حاضر به شرکت در دادگاه نیست و تا زمانی که «حکومت اعدام اسلامی بر سر کار است و کاشفان فروتن چشمه و معترضین به استبداد، گروگان حکومت اسلامی هستند»، در هیچ دادگاهی شرکت نخواهد کرد”.

جمهوری اسلامی با درآمد حاصل از صدور نفت، میعانات نفتی و گاز طبیعی، علیرغم تحریم هائی که این روزها نادیده گرفته میشود، دم و دستگاه سرکوب، تنها عامل بقایش را سرپا نگه داشته است. یکی از اصلی ترین ابزار های سرکوب آن زندان، شکنجه و اعدام است. زندانیان سیاسی، که با احتساب زندانیان سیاسی جدید سر به هزاران نفر و شاید هم بیشتر می زند، با مقاومت ها و مبارزات دلاورانه شان این ابزار را به شدت کند کرده اند. مبارزات الهامبخش سپیده بخشی از این مقاومت و مبارزه بوده که از مبارزات خارج از زندان نیز مایه پذیرفته است. نامه های نرگس محمدی، فعال سیاسی و کنشگر حقوق بشر، نشانه ی دیگری از آن روحیه رزمجویانه می باشد. او در نامه ای که در 24 فروردین 1402 روی سایت ها قرار گرفت نوشت:

” مبارزه با حجاب اجباری در فرایند گذار از جمهوری اسلامی، موقعیت و حوزه ستیز پهن دامنه و قدرتمندی را خلق کرده است.

این مبارزه نه فقط برای احقاق حقوق زنان ، بلکه در مداری بالاتر برای عریان کردن شکست سلطه و سیطره حکومت نه فقط بر تن زن، بلکه بر پیکر جامعه است.”

نرگس در همین نامه زنان مبارز را دعوت کرد تا به انقلاب “زن، زندگی، آزادی” ادامه دهند. او افزود:

“از زنان دلیر و مبارز ایران تقاضایی دارم، علی رغم تهدید، فشار و سرکوب اجازه ندهیم حکومت با اعمال حجاب اجباری اقتدار پوشالی و سستش را تداوم بخشد و به نمایش بگذارد.”

یا نامه مشترک رضا شهابی، فعال کارگری مشهور و کیوان مهتدی که جوانان را فرامیخوانند که بهره کشی، تبعیض و خشونت را ریشه کن کنند. اخیرا نامه توسط زندانی سیاسی شجاع و مبارز گلرخ ایرائی نیز منتشر شده زیر عنوان:

“”از چه پشیمان باشیم؟”

گلرخ پس از تصویر کردن نقش جمهوری در ایجاد فقر تباه کننده، استبداد هار و فساد بی سابقه به این نکته اشاره می کند که پیشنهاد قاضی در ابراز پشیمانی و تقاضای عفو را رد کرده و فورا به 7 سال زندان محکوم شده است. او نامه اش را اینگونه به پایان می برد:

“پشیمانی سهم آنانی شد که صدای انقلاب مردم را نشنیدند و اریکه‌ی قدرت‌شان سرنگون شد و سهم آنانی خواهد بود که از تاریخ درس نگرفتند و خیزش انقلابی مردم را ندیدند. باشد که به سرنوشت دیکتاتورهای پیشین گرفتار شوند.”

آتنا دائمی، فعال حقوق کودکان و حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق در افشاگری مستند از وضعیت زنان در زندان های قرچک و لاکان به تفصیل از ستم و استثماری که بر زنان زندانی عادی میرود پرده بر میدارد و مستند می کند که مسئولین زندانبان ها به شکلی دهشتناک حقوق زندانیان را پایمال و از طریق تعاون زندان آنها را به شدت استثمار می کنند. او از مبارزات زندانیان سیاسی و از جمله شخص خودش در دفاع از حقوق زندانیان عادی و تاثیرات آن در ایجاد تغییراتی معین به نفع آنها یاد می کند.

زندانیان سیاسی بخشی جدائی ناپذیر از انقلاب “زن، زندگی، آزادی” هستند. این انقلاب آرام آرام دارد ملزومات پیشروی های آینده خود را پایه می ریزد. شکی نیست که در برآمد پیش روی این انقلاب “آزادی زندانیان سیاسی” در راس مطالبات قرار گرفته و انقلابیون سرانجام با شکستن در زندان ها این فرزندان دلاور مردم را به آغوش همرزمان و خانواده هایشان باز خواهند گرداند.