کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

بترسید از این اتحاد

روز دوشنبه هفتم فروردین 1402 جمعی از خانواده های جانباختگان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” در حسن آبادِ سنندج به دیداز خانواده هومن عبدالهی رفته و با هم شعارگویان بر سرمزار این جانباخته راه آزادی و برابری مردمی حاضر شدند. در همین روز تعدادی از خانواده های جانباختگان انقلاب ژینا و عمدتا مادران از شهرهای رشت، بابل، کرج، تهران، اراک و اصفهان با هم دیدار کردند. آنها بر سر مزار عزیران خود و قهرمانان انقلاب حاضر شده و ضمن سردادن شعارهای ضد حکومتی با هم پیمان تازه کردند تا ادامه دهنده راه پر افتخار جانباختگان باشند.

در آستانه نوروز نیز جمعی از مادران دادخواه با هم دیدار کردند. لیلا مهدوی، مادر سیاوش محمودی از جانباختگان انقلاب زن‌زندگی‌آزادی عکسی از این دیدار را منتشر کرده است.

او در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «ما همه یک خانواده بزرگ هستیم. بترسید از این اتحاد. شما نفس‌های آخرتون رو می‌کشید. ما ساکت نمی‌شینیم… مشت‌ها محکم‌تر و بیشتر می‌شود.»

مادران به دلیل اینکه جایگاه مهم و ریشه محکم اجتماعی دارند در مقابله و مبارزه با استبداد نقش تاثیرگزاری ایفا میکنند. یک از نمونه اینگونه مادران، که آوازه جهانی دارند، “مادران میدان مایو” می باشند. آنها در ۱۹۷۶ میلادی و در عهد تسلط نظامیان کودتاچی به فرمان سازمان جاسوسی آمریکا و کابینه وقت آن کشور به طرزی سازمانیافته در آرژانتین ظاهر شدند. کابینه جنایتکار نظامیان موجب جانباختن بیش از سی هزار نفر را از انقلابیون چپ شدند. آن بزدلان مسئولیت از بین بردن انقلابیون را انکار کرده و آنها را گم شدگان می نامیدند. مادران میدان مایو، مادران همین جانباختگان بودند که به صف نیروهای رزمنده ضد دیکتاتوری پیوستند. نظامیان و دستگاه اطلاعاتی و قضائی آنان به اشکال مختلف به نبرد این مادران رفتند و در برابرشان زبون و ناتوان ماندند. جنایتکاران سرانجام توسط نیروهای ضد استبداد و از جمله همین مادران در سال 1983 سرنگون شده و سرانشان به جرم کشتار انقلابیون و مبارزین به دادگاه کشانده شدند.

همزمان با همان دوران مادران جانباختگان و پیشمرگان کۆمەڵه در شهرهای کردستان و بویژه در سنندج همبسته شده و به جنگ جمهوری اسلامی رفتند. آنها ارتباط پیشمرگان با جامعه را محکم کرده و با هر تجاوز مزدوران به حقوق مردم و دستگیری جوانان به طور دسته جمعی در مقابل ادارات ارگان های سرکوب گردهمائی اعتراضی تشکیل میدادند. این مادران مبارز به طور مرتب و بویژه به هنگام عزاداری و نیاز با هم دیدار کرده، به همدیگر کمک نموده و همبستگی شان را محکم و محکم تر میکردند. آنها علیرغم تمام فشازهای مزدوران به پیشمرگان سر میزدند و پیامهای خانوادگی و سیاسی را رد و بدل میکردند. این مادران و به ویژه هنگامی که رژیم جنگ ارتجاعی و ضد انسانی ایران و عراق را به کردستان کشاند در مسیر های خود با مشکلات و خطرهای قابل توجهی روبرو شده و با جانبازی ارتباط دیداری با پیشمرکان را حفظ کردند.  این مادران پرافتخار و جسور بویژه حامی زنان پیشمرگ بوده و در مواردی در حفاظت و پرورده کردن کودکان آنان در آغوش خود، با عالیترین احساسات و مسئولیت مادرانه، عمل کردند. این افتخار آفرینان تمام تهدیدات مزدوران در این عرصه را نادیده گرفتند.

بعدها تشکل و گردهمائی مادران جانباختگان در خارج کردستان نیز شکل گرفتند. آنها ابتدا و پس از اینکه زندانبانان و سران قضائی به فرمان و فتوای خمینی در دوماه مرداد و شهریور سال 67 چند هزار زندانی سیاسی و اسیر را کشتار کردند، تحت عنوان “مادران خاوران” سازمان یافته و به جنگ سران جنایتکار رژیم رفتند. اکنون در کنار مادران خاوران،  مادران پارک لاله، مادران دادخواه، مادران صلح و مجمع مادران پیشرو در مبارزه علیه جمهوری اسلامی و ارگان های سرکوبگر آن و برای تامین دموکراسی و عدالت اجتماعی فعالند.

پروسه ای که در تداوم مبارزات پیشین از همگرائی خانواده های جانباختگان انقلاب آزادی و عدالتخواهانه و مخصوصا مادران آغاز شده یکی از عرصه های انقلاب “زن، ‌زندگی، ‌آزادی” می باشد. اتحاد و مبارزات این دلاوران الهامبخش انقلابیون بوده به قول لیلا مهدوی، مادر رزمنده جانباخته سیاوش محمودی، موجبات ترس سران آخوند و نظامی حاکم شده است. این مادران در بیانیه ها و تجمعات خود به کرات یادآوری کرده اند که در ادامه مبارزات فرزندان خود و سایر جانباختگان 44 سال گذشته پا به پای مبارزین و انقلابیون  تا سرنگون شدن جمهوری اسلامی مبارزه خواهند کرد.