خیزش انقلابی شکوهمند “زن، زندگی، آزادی” به قیم نیاز ندارد!
کنفرانس امنیتی مونیخ در آلمان، امسال در شرایطی برگزار شد که یک سال از جنگ ویرانگر اوکراین در قلب اروپا می گذرد. بر این واقعیت نمی توان چشم پوشید که قدرت های اصلی شرکت کننده در کنفراس مونیخ خود مهم ترین برهم زنندگان امنیت جهان، زمینه سازان و طراحان آغاز جنگ ها، تشدید نظامی گیری و رشد و رونق صنایع جنگی یا صنایع مرگ هستند. همین سیاستها هستند که جنگ ها را که معمولاً در فاصله های دورتر از مراکز قدرت های جهانی سرمایه داری به وقوع می پیوست، اکنون به مرکز قاره اروپا، به درون خانه، کشانده است. برای اولین بار درچند دهه اخیر، به خاطر بحران ناشی از جنگ اوکراین، نمایندگان روسیه و به همراه آن نمایندگان دولت جمهوری اسلامی به این کنفراس دعوت نشده اند.
سیاست رهبر جمهوری اسلامی برای همکاری هر چه نزدیکتر با دولت های روسیه و چین، پیوستن به پیمان شانگهای، همکاری تسلیحاتی تنگاتنگ (پهپادی) با روسیه در جنگ اوکراین و قرار گرفتن در مدار بلوک شرق در عرصه های گوناگون، جمهوری اسلامی را در کنار روسیه وارد جنگ در مرکز اروپا کرده است. خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی با کنار گذاشتن سیاست «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» و وابسته شدن هر چه بیشتر به بلوک چین و روسیه، رژیم خود را به انزوای هرچه بیشتری در سطح بین المللی کشانده است.
در چنین شرایطی قدرت های جهان غرب در مواجهه با انقلاب ژینا، یا انقلاب “زن، زندگی، آزادی” با توجه به وابسته شدن هر چه بیشتر جمهوری اسلامی به بلوک روسیه و چین (شرق)، دست بازتری برای حمایت از آن بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی پیدا کرده اند که علناً طرفدار سیاستهای دولتهای آمریکا و اتحادیه اروپا (یا غرب) هستند. در همین ارتباط است که در غیبت نمایندگان جمهوری اسلامی در کنفراس مونیخ، سه تن از شرکت کنندگان در همایش دانشگاه جرج تاون در واشنگتن (رضا پهلوی، مسیح علینژاد و نازنین بنیادی) به عنوان مهمان، به پنلی درباره ایران دعوت شدند که در حاشیه کنفراس برگزار شد. قدرت های اصلی غربی به این ترتیب تلاش می کنند تا با میدان دادن به اپوزیسیون طرفدار خود، هم فشار به جمهوری اسلامی برای تضعیف همکاری با روسیه در جنگ اوکراین و امتیاز گرفتن در مذاکرات احیاء برجام را افزایش دهند و همچنین در روند تحولات انقلابی که در ایران در حال وقوع است برای بدیل های طرفدار خود تریبون های موثر تبلیغاتی در نظام رسانه ای مسلط دست و پا کنند.
تردیدی نیست که جایگاه واقعی و اصلی مبارزه برای آزادی، دمکراسی، برابری و سوسیالیسم در داخل کشور است و هر گام در پیشرفت این مبارزه به گسترش پیکار مردم از پائین و همبستگی هر چه بیشتر صفوف جنبش های رزمنده زنان، جوانان، اقلیت ها و بویژه جنبش مزد و حقوق بگیران و زحمتکشان وابسته است. انقلاب ژینا با شعار “زن، زندگی، آزادی” مبارزه ای است علیه استبداد مذهبی حاکم و برای دستیابی مردم ایران به حق تعیین سرنوشت سیاسی مردم می باشد. در چنین شرایطی، مردم ایران خواهند توانست درباره همه مسائل از جمله سیاست خارجی تصمیم بگیرند. بنابراین جنبش انقلابی ایران نه نیازی به وکلاء و نمایندگان خودخوانده برای بازی در بساط قدرت های جهانی دارد و نه به مثابه انقلابی درون خیز سرنوشت خود را به دخالت این یا آن قدرت خارجی خواهد سپرد. زیرا تاریخ نشان داده است دخالت های خارجی همواره به مصادره کردن حق حاکمیت مردم برای تعیین سرنوشت شان توسط قدرت های سلطهگر انجامیده است.
سیاست رسوای “نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی” نیز در چهل و چهار سال گذشته یکی از ابزارهای سرکوب مردم برای پایمال کردن حق حاکمیت مردم ایران برای تعیین سرنوشت سیاسی شان بوده است. هزینه ویرانی های هولناکی که این رژیم غیر وابسته به قدرت های خارجی در چهار دهه گذشته برای ایران به بار آورده، اگر از هزینه اشغال خارجی بیشتر نبوده باشد، کمتر نیست. انقلاب ژینا اکنون رهائی از حاکمیت جمهوری اسلامی و از جمله سیاست “نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی” را در دستور کار خود قرار داده است. انقلابی که در صورت پیروزی می تواند ضمن سیاست اصولی عدم تعهد به بلوک های جهانی، رابطه با همه بلوک ها، با “شرق” و “غرب”، “شمال” و “جنوب” را بدون وابستگی به هیچ کدام از آنها، به عنوان یکی از اصول بنیادی سیاست خارجی خود در پیش گیرد. بنابراین همه چیز در گرو گسترش انقلاب از پائین و پیروزی خیزش انقلابی شکوهمند “زن، زندگی، آزادی” است.
هیئت اجرائی سازما ن کارگران انقلابی ایران( راه کارگر)
حزب کمونیست ایران
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
پیروز باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
۳۰ بهمن ۱۴۰۱ برابر با ۱۹ فوريه ۲۰۲۳