حکومت اسلامی ایران در شرایطی زندانیان را در زندان های نام آشنا و گمنام محبوس کرده است که شیوع ویروس کرونا در ایران به شدت در حال گسترش است و زندان ها نیز وضعیتی بسیار اسف بار، غیر استاندارد و غیر بهداشتی دارند و تعداد زندانیان نیز از ظرفیت زندان ها به مراتب بیشتر است. این شرایط در زندان های شهرستانها و زندان هایی که زندانیان را برای آزار و شکنجه بیشتر به آنجا منتقل میکنند، از جمله در زندان های؛ گوهردشت، فشافویه، کهریزک و بسیاری از زندان های شهرستانها و دیگر زندان های ناشناخته و غیر رسمی که زندانیان را به صورت پنهانی نگاه می دارند، خطر ابتلای زندانیان به ویروس کرونا حتمی است و باید راهی اساسی برای برون رفت از این شرایط و نجات جان زندانیان و سلامتی آنها و خانوادههای شان یافت.
چگونه میتوان باور کرد، در این شرایط خطرناک که طرح رعایت فاصله گذاری و ایزوله کردن افراد در دستور کار قرار دارد، مسئولان قضایی و امنیتی ما این چنین بی رحمانه با زندانیان و خانوادههای آنها رفتار می کنند، گویی عامدانه قصد کشتن زندانیان سیاسی و خانوادههای شان را دارند. در شرایطی که خانوادهها و زندانیان برای جلوگیری از گسترش ویروس کرونا حتی از خیر ملاقات می گذرند تا خطر انتقال این ویروس را به همدیگر و دیگر اعضای خانواده کاهش دهند، حکومت که مسئولیت حفظ جان زندانیان را دارد، هیچ اقدامی انجام نمی دهد. در زندان های ایران اگر یک زندانی مبتلا شود، بی تردید دیگر زندانیان و خانوادههایی که برای ملاقات میروند نیز به سرعت مبتلا خواهند شد و باید هر چه زودتر زندانیان سیاسی و زندانیان عادی، از زندان ها آزاد شوند و در خانههای خود تحت مراقبت قرار گیرند.
فاجعه بارتر اینکه در این شرایط خطیر قوه قضاییه ایران، نه تنها جان زندانیان و خانوادهها و حتی پرسنل خود را با خطر مرگ روبرو می کند، بلکه حاضر نیست که بازداشت ها، احضارها و دادگاه ها را متوقف کند تا از شیوع این بیماری بکاهد و احضارها، بازداشت ها، دادگاه ها و صدور احکام سنگین بی شرمانه و بدون وقفه ادامه دارد.
در خبری از خبرگزاری هرانا در ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ آمده است: «ناهید شقاقی، اکرم نصیریان، مریم محمدی و اسرین درکاله چهار فعال حقوق زنان طی احضاریهای جهت اجرای حکم حبس فراخوانده شدند. این فعالین پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران مجموعا به ۱۶ سال و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شده بودند. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۳ سال حبس تعزیری در خصوص هر یک از آنها قابل اجرا بود. این حکم نهایتا با عدم اعتراض به رای صادره برای هر یک با ۹ ماه کاهش به دو سال و سه ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.».
در خبری از صفحه فیس بوک کانون نویسندگان ایران نیز آمده است: «طبق ابلاغیههای قضایی که برای کسرا تبریزی، شاعر و ترانهسرا، فرستاده شده است او باید روز ۱۹ فروردین در دادگاه کیفری و در ۲۹ اردیبهشت در دادگاه انقلاب اسلامی زاهدان حاضر شود». در یادداشتی دیگر آمده است: «روز ۲۷ اسفند چهار فعال حق زبان مادری، اکبر آزاد، علیرضا فرشی، بهنام شیخی و حمید منافی نادارلی برای اجرای دو سال حبس فراخوانده شدند. پیشتر یک فیلمساز، سه نویسنده عضو کانون نویسندگان ایران و نیز چهار عضو یک تشکل زنان به نام “ندای زنان ایران” طی ابلاغیههایی برای اجرای حکم احضار شده بودند.». در خبری دیگر از کانون آمده است: « دادگاه آرش گنجی منشی هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران روز ۲۵ خرداد برگزار میشود.». در بیانیه کانون نویسندگان ایران به تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ در اعتراض به حکم زندان سه عضو فعال کانون آمده است: «ابلاغ اجرای حکم زندان سه عضو کانون نویسندگان ایران را محکوم می کنیم. در شرایطی که شیوع ویروس کرونا کشور ما را در بحرانی عمیق و فاجعه بار فروبرده است، شعبهی یک اجرای احکام دادسرای شهید مقدسی در تاریخ بیستم اسفند ۱۳۹۸ با فرستادن ابلاغیههای جداگانه، سه نویسنده ی عضو کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن را برای اجرای حکم مجموعا پانزده سال و شش ماه زندان فراخوانده است.».
ما مادران پارک لاله ایران از مردم شریف و آزاده ایران و از سازمان بهداشت جهانی و از تمامی نهادها و سازمان های ایرانی و بینالمللی میخواهیم به هر شکل که میتوانند به حکومت ایران فشار بیاورند تا زندانیان عادی با احکام سبک و «تمام زندانیان سیاسی» که برای زندگی بهتر مردم در زندان ها گرفتار این جانیان شده اند، از زندان ها آزاد شوند. بی تردید مسئولیت مستقیم حفظ سلامتی و جان زندانیان سیاسی و عادی، خانوادهها، احضار شدگان به دادگاه ها و بازداشت شدگان جدید و پرسنل مربوطه به عهده ی دولت و قوه ی قضاییه ایران است.
فریادهای خانوادهها یکی پس از دیگری به گوش میرسد، ولی هیچ مقام مسئولی پاسخگو نیست و خودشان را به کری و کوری و نشنیدن و ندیدن زده اند، گویی به عمد میخواهند جان زندانیان و به ویزه جان سیاسی را بگیرند. انسانهای شریف و آزادهای که تمام هستی خود را برای بهبود شرایط زندگی مردم گذاشتهاند، با خشونتی افسار گسیخته از طرف مسئولان حکومتی روبرو شدهاند و جان و سلامتی خودشان و خانوادههای شان در معرض خطر جدی است.
شورش در زندان های ایران از اواخر اسفند شروع شده است و طی چند روز گذشته ادامه دارد. در زندان های؛ پارسیلون خرم آباد، الیگودرز، تبریز، سقز (فرار دستهجمعی حدود ۸۰ تن از زندانیان زندان سقز در شامگاه جمعه ۸ فروردین)، الوند همدان، مهاباد، عادل آباد شیراز و زندان های سپیدار و شیبان اهواز زندانیان عادی به طریقی سعی کردند که از زندان ها فرار کنند. اینکه چقدر موفق شدند هنوز اطلاع دقیقی از آن در دست نیست. سازمان حقوق بشر اهواز روز سهشنبه ۱۲ فروردین (۳۰ مارس ۲۰۲۰) به نقل از منابع محلی خود گزارش کرده است: «در شورش دوشنبه شب زندان سپیدار اهواز چندین زندانی با تیراندازی مستقيم توسط نيروهاي امنيتى کشته شدند.» این سازمان هم چنین گفته است: «در پی شورش زندانیان سپیدار اهواز در روز دوشنبه، خانوادههای آنها روز سه شنبه در مقابل زندان تجمع کرده و توسط نیروهای امنیتی و یگان های ویژه انتظامی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. دهها زندانی در جریان سرکوب شب گذشته با گلوله و گاز اشکآور زخمی شده و وضعیت برخی از آنان وخیم است و مسئولان زندان از اعزام شان به بیمارستان خودداری میکنند.». در خبری در سایت اخبار روز: «محمد تامولى طرفى ۲۵ ساله، فرزند لفته، از اهالى شهر بستان که در سال ۱۳۹۷ بازداشت شده بود، در هنگام سپرى کردن حکم ۷ ساله در زندان سپیدار اهواز توسط نیروهاى امنیتى دوشنبه شب ۱۱ فروردین کشته شد.». در شبکه های اجتماعی تصاویری از آتش سوزی زندان های سپیدار و شیبان اهواز و فرار تعدادی از زندانیان در این دو زندان وجود دارد. گفته شده مقامات استان خوزستان شورش در زندان سپيدار را تاييد کرده، اما مدعی شده اند کسی موفق به فرار نشده است. رادیو فردا: «در گزارش های دریافتی رادیوفردا حاکی است که در پی شورش در دو زندان سپیدار و شیبان اهواز دستکم سه زندانی کشته شده و تعدادی دیگر هم مجروح شدهاند. ماموران امنیتی همچنین به خانواده زندانیان که در جاده اهواز- شوشتر تجمع کرده بودند حمله و به سمت آنان گاز اشکآور شلیک کردند.». در گزارش دیگری از رادیو فردا در ۱۳ فروردین: «در حالی که فرمانده نیروی انتظامی استان خوزستان کشته شدن زندانیان در دو زندان سپیدار و شیبان را تکذیب کرده است برخی از فعالان حقوق بشر از کشته شدن «۲۰ زندانی» در این دو زندان خبر میدهند.».
در پی وخامت حال نرگس محمدی در زندان زنجان، عذرا بازرگان مادر وی نامهای اعتراضی به رئیس قوه قضاییه نوشته است. وی در بخشی از نامه گفته است: «من و پدر نرگس بارها با شرایط غیر استاندارد زندان زنجان، اعلام نگرانی کرده و به جای رسیدگی تهدید شده ایم. دخترم در سلولهای انفرادی به بیماری های متعدد مبتلا شده و در ۵ سال اخیر زندان، سه بار تحت عمل جراحی های سنگین قرار گرفته است و در این سالها فقط یک بار به مرخصی سه روزه آمده است. رفتار با دخترمان ظالمانه، غیرانسانی است. نگران جان دخترمان هستیم.».
حسین دائمی، پدر آتنا دائمی با ابراز نگرانی از سلامتی دخترش و دیگر زندانیان در صفحه توییتر خود نوشته است: « جان_زندانیان_در_خطر_است، خطر ویروس کرونا در کمین زندانیان است، جرم فرزندان ما حمایت از مردم است و جای چنین انسانهای شریفی زندان نیست.». مقام های قضایی با مرخصی آتنا دائمی باز هم مخالفت کردند.
در خبری دیگر آمده است؛ محمد داوری، فعال مدنی اهل دهدشت، توسط دادگاه انقلاب شیراز به ۸ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در نهم فروردین ۱۳۹۹ به وکیل وی ابلاغ شده است.
بنا به گزارش خبرگزاری هرانا: «براساس دادنامه صادره روز دوشنبه ۱۱ فروردین ماه ۱۳۹۹ رای دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی به این شهروندان ابلاغ شده است؛ هاشم خواستار به ۱۶ سال حبس، ۲ سال تبعید به شهرستان نیکشهر و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، محمد نوری زاد به ۱۵ سال حبس، ۲ سال تبعید به ایذه و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، محمد حسین سپهری به ۶ سال حبس و فاطمه سپهری به ۳ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شدهاند.». «در اواسط مردادماه سال گذشته نامه ای با امضای ۱۴ تن از کنشگران مدنی مبنی بر استعفای آیت الله خامنه ای منتشر شده بود. با انتشار این نامه شماری از امضاکنندگان بازداشت و برخی دیگر نیز تحت فشار قرار گرفتند. هم اکنون هاشم خواستار، محمد نوری زاد، محمد حسین سپهری، فاطمه سپهری و چند تن دیگر از امضاکنندگان این بیانیه در بازداشت بسر میبرند و تعدادی نیز با تودیع قرار وثیقه آزاد شدهاند.».
رضا خندان همسر نسرین ستوده در صفحه فیس بوک خود نوشته است: «پس از ۴ هفته، این بار با بچهها به ملاقات نسرین رفتیم. آنها به دلیل خطرات ویروس، ۳۵ روز بود که مادرشان را ندیده بودند. محدویت بیش از حد تلفن برای بند زنان نیز موجب شده است آنها نتوانند درست با مادرشان صحبت کنند. مدتی است که ملاقاتها به دلیل نگرانی از ویروس کرونا فقط کابینی است. حضور عده زیادی در سالن ملاقات بستر خوبی برای انتشار ویروس است به همین دلیل با ترس و نگرانی زیاد، مجبور بودیم به ملاقات برویم. ازدحام در فضای تنگ ورودی سالن، نه تنها برای مراجعینی که به هم چسبیدهاند خطرناک است، بلکه پرسنل و سربازان را هم تهدید میکند؛ با وجود این، پرسنل سالن ملاقات آنها را درست مدیریت نمیکنند تا تک به تک وارد شده، وسایلشان را تحویل داده، وارد سالن بشوند.».
ما مادران پارک لاله خواستار آزادی هر چه سریعتر تمامی زندانیان سیاسی و زندانیان عادی کم خطر هستیم. هم چنین ما میخواهیم تمامی احضارها، بازداشت ها و احکام زندانیان سیاسی بدون قید و شرط لغو و احکام زندانیان عادی به حالت تعلیق در آید. پیش از آنکه دیر شود و شاهد وقوع فجایعی بیشتر در درون و بیرون زندان های ایران و دادگاه ها و ادارات وابسته به قوه قضاییه و سازمان زندان ها باشیم، باید هر چه سریعتر راهی اساسی برای آزادی زندانیان در زندان های ایران بیابیم.
مادران پارک لاله ایران
۵۱ فروردین ۱۳۹۹