با تحریم فعال ، انتخابات مهندسی شده را به نمایش ضعف رژیم تبدیل کنیم
رای ما سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی ست
با “سقوط” بالگرد ابراهیم رئیسی و همراهانش، انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری برای تعیین چهاردهمین رئیس جمهور رژیم و پیشکار رهبر در هشتم تیرماه ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد. شورای نگهبانِ تحت امر رهبر رژیم، فهرست کاندیداهای مورد نظر هسته سفت قدرت برای “رقابت” و نمایش مضحک “انتخاباتی” را مشخص کرده است. چینش کاندیداها به گونه ای است که نظر رهبر رژیم برای “تعیین” پیشکار جدید کاملا تامین گردد. گنجاندن یک «اصلاح طلبِ» حکومتیِ بی خطر، مطیع و مداح رهبر نیز با هدف کشیدن چاشنی تحریم انتخابات از سوی “جبهه اصلاحات” و وابستگان انجام گرفته که نتیجه نیز داده است. واکنش مثبت تمامی جناح های درونی اپوزیسیونِ هسته سفت قدرت نشان می دهد که تمامی آنها از قدرت گیری مردم هراسانند و به ماندگاری جهنمی به نام جمهوری اسلامی تعهدی عمیق و ریشه دار دارند.
مردم به تجربه دریافته اند که امید بستن به صندوق رای از پیش مهندسی شده تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، چیزی جز تداوم فقر و بیکاری و سیه روزی نیست. در نتیجه این تحولات در فضای سیاسی جامعه و در بستر روانشناسی توده های مردم، هیاهوی انتخاباتی رژیم توفان در فنجان بیش نیست. جامعه با بی اعتنایی شگفت انگیزی به این بازی تکراری و بی ثمر واکنش نشان داده است. حتی واکنش در سطح شبکه های اجتماعی نیز آنچنان کم رمق است که حکومتیان نگران شده اند. واقعیت این است که مردم ایران مدت هاست از حکومت اسلامی، از کلیت جمهوری اسلامی با همه جناح های آن، عبور کرده اند. آنها به دوران پس از فروپاشی این نظام جهنمی می اندیشند. دوران دو قطبی سازی کاذب بین بد و بدتر به سر آمده است. مردم هم اصلاح طلبان حکومتی را و هم اصولگرایان را تجربه کرده اند. چندین خیزش بزرگ اجتماعی را که مطالبه عمده شان سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی بود، پشت سر گذاشته اند. آخرین نمونه رویاروی مردم و حاکمیت، درخیزش انقلابی پیگیر و مداوم ژینا بود. این خیزش آنچنان تغییراتی در جامعه ایجاد کرده و سمت و سوئی را نشان داده که بازگشت از آن ناممکن به نظر می رسد. تداوم انقلاب فرهنگی عمق یابنده و رشد و گسترش سکولاریسم فمینیستی، دمکراتیک و از پائین به گونه ای است که حتی بسیاری از دین باوران نیز به حقانیت آن رسیده اند و قاطعانه از آن دفاع می کنند و حاضرند درد و رنج زندان را نیز در دفاع از آن بپذیرند.
رشد و عمق یابی جنبش انقلابی ژینا تنها در عرصه آزادی ها و سکولاریسم مترقی باقی نمانده، بلکه رشد روز افزون جنبش های مطالباتی ـ طبقاتی نیز بر عمق و گسترش آن افزوده است. پیکار درخشان کارگران، معلمان، دادخواهان، پرستاران، بازنشستگان، پاکبانان، کشاورزان برای خواست های صنفی خود و پیوند زدن آن با خواست های عمومی زنان، ملیت ها، جوانان و ستم دیدگان فرهنگی و مذهبی یکی از دستاوردهای کنونی رشد و گسترش جنبش انقلابی است. اکنون جنبش مطالباتی ـ طبقاتی کارگران و زحمتکشان بستر مناسبی برای پیوند درخشان پیکار برای آزادی و پیکار برای نان شده است. حالا دیگر مبارزه برای برابر حقوقی زنان با مردان در همه عرصه ها، حق شهروندی برابر همه ملیت ها و مبارزه آنها برای رفع ستم ملی و اتحاد داوطلبانه ، با مبارزه برای تامین اجتماعی فراگیر و همگانی و فراهم آوردن شرایط زندگی شایسته انسانی برای همگان و تجدید سازمان اقتصاد بر پایه خواست و نیاز همه مردم بویژه زحمتکشان و تهیدستان ، با هم گره خورده است. چنین روندی بدون تکیه بر آزادی های بی قید و شرط سیاسی و دمکراسی پیگیر و از پائین نمی تواند ره به جایی ببرد. چنین چشم اندازی همه نیروهای رنگارنگ جبهه بورژوازی و همه مدافعان نظام سرمایه داری را به صف کرده و در مقابل انقلاب مداوم و عمق یابنده ژینا قرار داده است.
ما به عنوان مدافعان آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم بر این باوریم که تلاش حاکمیت در بازسازی ارگان های حکومتی با هدف یک پارچه کردن نیرو برای سرکوب خشن تر جنبش مردمی است. بازی مضحک تعیین تدارکات چی بعدی استبداد فقاهتی، هدفی جز خاک پاشیدن در چشم مردم و ایجاد یک پارچگی در صفوف خودی ها ندارد. مردم ایران به یک تحول بنیادین می اندیشند. در راستای این تحول، بسیج بیشترین نیرو با اتخاذ تاکتیک های کم هزینه مردمی، سازماندهی و متشکل شدن هر چه گسترده تر، همگرائی، همپیوندی و دفاع پیوسته از خواست ها و شعارهای بخش های گوناگون جنبش های اجتماعی و مردمی، حمایت و حفاظت از کادرها و رهبران طبیعی جنبش و مبارزه هماهنگ برای آزادی همه زندانیان سیاسی از مهمترین وظایف لحظه کنونی است. در برابر تلاش حاکمیت برای بازسازی خود، جنبش مردمی نیز باید به بازسازی و متحد ساختن هر چه بیشتر خود مبادرت ورزد. با تحریم فعال انتخابات نمایشی حاکمیت، با خلوت کردن خیابان ها و بویژه مراکز رای گیری، می توان به حاکمیت استبدادی نشان داد که مردم راه دیگری را برگزیده اند. ایران امروز برای نجات از جهنم جمهوری اسلامی با بیلان کار ورشکسته اش در همه عرصه ها، به یک تحول بنیادین، با دستان توانای مردم بویژه توده های کار و زحمت نیاز دارد. به این نیاز با تمام قدرت پاسخ دهیم. شرکت در انتخابات حکومتی، رای دادن به بقایِ این رژیم جنایتکار و سرکوبگر است. مضحکه انتخابات مهندسی شده حکومت را به نمایش ضعف رژیم تبدیل کنیم.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
پیروز باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)
حزب کمونیست ایران
شنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ برابر با 16 ژوئن ۲۰۲۴
اعلامیه مشترک
حزب کمونیست ایران
سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)
با تحریم فعال ، انتخابات مهندسی شده را به نمایش ضعف رژیم تبدیل کنیم
رای ما سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی ست
با “سقوط” بالگرد ابراهیم رئیسی و همراهانش، انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری برای تعیین چهاردهمین رئیس جمهور رژیم و پیشکار رهبر در هشتم تیرماه ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد. شورای نگهبانِ تحت امر رهبر رژیم، فهرست کاندیداهای مورد نظر هسته سفت قدرت برای “رقابت” و نمایش مضحک “انتخاباتی” را مشخص کرده است. چینش کاندیداها به گونه ای است که نظر رهبر رژیم برای “تعیین” پیشکار جدید کاملا تامین گردد. گنجاندن یک «اصلاح طلبِ» حکومتیِ بی خطر، مطیع و مداح رهبر نیز با هدف کشیدن چاشنی تحریم انتخابات از سوی “جبهه اصلاحات” و وابستگان انجام گرفته که نتیجه نیز داده است. واکنش مثبت تمامی جناح های درونی اپوزیسیونِ هسته سفت قدرت نشان می دهد که تمامی آنها از قدرت گیری مردم هراسانند و به ماندگاری جهنمی به نام جمهوری اسلامی تعهدی عمیق و ریشه دار دارند.
مردم به تجربه دریافته اند که امید بستن به صندوق رای از پیش مهندسی شده تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، چیزی جز تداوم فقر و بیکاری و سیه روزی نیست. در نتیجه این تحولات در فضای سیاسی جامعه و در بستر روانشناسی توده های مردم، هیاهوی انتخاباتی رژیم توفان در فنجان بیش نیست. جامعه با بی اعتنایی شگفت انگیزی به این بازی تکراری و بی ثمر واکنش نشان داده است. حتی واکنش در سطح شبکه های اجتماعی نیز آنچنان کم رمق است که حکومتیان نگران شده اند. واقعیت این است که مردم ایران مدت هاست از حکومت اسلامی، از کلیت جمهوری اسلامی با همه جناح های آن، عبور کرده اند. آنها به دوران پس از فروپاشی این نظام جهنمی می اندیشند. دوران دو قطبی سازی کاذب بین بد و بدتر به سر آمده است. مردم هم اصلاح طلبان حکومتی را و هم اصولگرایان را تجربه کرده اند. چندین خیزش بزرگ اجتماعی را که مطالبه عمده شان سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی بود، پشت سر گذاشته اند. آخرین نمونه رویاروی مردم و حاکمیت، درخیزش انقلابی پیگیر و مداوم ژینا بود. این خیزش آنچنان تغییراتی در جامعه ایجاد کرده و سمت و سوئی را نشان داده که بازگشت از آن ناممکن به نظر می رسد. تداوم انقلاب فرهنگی عمق یابنده و رشد و گسترش سکولاریسم فمینیستی، دمکراتیک و از پائین به گونه ای است که حتی بسیاری از دین باوران نیز به حقانیت آن رسیده اند و قاطعانه از آن دفاع می کنند و حاضرند درد و رنج زندان را نیز در دفاع از آن بپذیرند.
رشد و عمق یابی جنبش انقلابی ژینا تنها در عرصه آزادی ها و سکولاریسم مترقی باقی نمانده، بلکه رشد روز افزون جنبش های مطالباتی ـ طبقاتی نیز بر عمق و گسترش آن افزوده است. پیکار درخشان کارگران، معلمان، دادخواهان، پرستاران، بازنشستگان، پاکبانان، کشاورزان برای خواست های صنفی خود و پیوند زدن آن با خواست های عمومی زنان، ملیت ها، جوانان و ستم دیدگان فرهنگی و مذهبی یکی از دستاوردهای کنونی رشد و گسترش جنبش انقلابی است. اکنون جنبش مطالباتی ـ طبقاتی کارگران و زحمتکشان بستر مناسبی برای پیوند درخشان پیکار برای آزادی و پیکار برای نان شده است. حالا دیگر مبارزه برای برابر حقوقی زنان با مردان در همه عرصه ها، حق شهروندی برابر همه ملیت ها و مبارزه آنها برای رفع ستم ملی و اتحاد داوطلبانه ، با مبارزه برای تامین اجتماعی فراگیر و همگانی و فراهم آوردن شرایط زندگی شایسته انسانی برای همگان و تجدید سازمان اقتصاد بر پایه خواست و نیاز همه مردم بویژه زحمتکشان و تهیدستان ، با هم گره خورده است. چنین روندی بدون تکیه بر آزادی های بی قید و شرط سیاسی و دمکراسی پیگیر و از پائین نمی تواند ره به جایی ببرد. چنین چشم اندازی همه نیروهای رنگارنگ جبهه بورژوازی و همه مدافعان نظام سرمایه داری را به صف کرده و در مقابل انقلاب مداوم و عمق یابنده ژینا قرار داده است.
ما به عنوان مدافعان آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم بر این باوریم که تلاش حاکمیت در بازسازی ارگان های حکومتی با هدف یک پارچه کردن نیرو برای سرکوب خشن تر جنبش مردمی است. بازی مضحک تعیین تدارکات چی بعدی استبداد فقاهتی، هدفی جز خاک پاشیدن در چشم مردم و ایجاد یک پارچگی در صفوف خودی ها ندارد. مردم ایران به یک تحول بنیادین می اندیشند. در راستای این تحول، بسیج بیشترین نیرو با اتخاذ تاکتیک های کم هزینه مردمی، سازماندهی و متشکل شدن هر چه گسترده تر، همگرائی، همپیوندی و دفاع پیوسته از خواست ها و شعارهای بخش های گوناگون جنبش های اجتماعی و مردمی، حمایت و حفاظت از کادرها و رهبران طبیعی جنبش و مبارزه هماهنگ برای آزادی همه زندانیان سیاسی از مهمترین وظایف لحظه کنونی است. در برابر تلاش حاکمیت برای بازسازی خود، جنبش مردمی نیز باید به بازسازی و متحد ساختن هر چه بیشتر خود مبادرت ورزد. با تحریم فعال انتخابات نمایشی حاکمیت، با خلوت کردن خیابان ها و بویژه مراکز رای گیری، می توان به حاکمیت استبدادی نشان داد که مردم راه دیگری را برگزیده اند. ایران امروز برای نجات از جهنم جمهوری اسلامی با بیلان کار ورشکسته اش در همه عرصه ها، به یک تحول بنیادین، با دستان توانای مردم بویژه توده های کار و زحمت نیاز دارد. به این نیاز با تمام قدرت پاسخ دهیم. شرکت در انتخابات حکومتی، رای دادن به بقایِ این رژیم جنایتکار و سرکوبگر است. مضحکه انتخابات مهندسی شده حکومت را به نمایش ضعف رژیم تبدیل کنیم.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
پیروز باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)
حزب کمونیست ایران
پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ ژوئن ۲۰۲۴