برگی از تاریخ تقدیم به: خانواده جان باختگان مردم مبارز شهر سنندج در تاریخ (۱۶ / ۲ / ۱۳۵۹)
برگرفته از خبرنامه کومه له.
شمس الدین امانتی. ۱۷ / ۲ / ۱۴۰۲
«جنایات ارتش و پاسداران در سنندج همچنان ادامه دارد. روزانه صدها گلوله خمپاره و توپ از محلهای استقرار این مزدوران به محلات مختلف شهر شلیک میشود و در نتیجه دهها خانه ویران و دهها نفر کشته و زخمی میشوند. این جنایتکاران علاوه بر استفاده از سلاحهای سنگین ویرانگر در حمایت هواپیماهای فانتوم و هلی کوپتر که خود نیز با راکت و مسلسل به مردم تیراندازی میکنند، تفنگ های خودکار دوربین دار مانند «دراگون» استفاده میکنند. آنها به مردم بی دفاع عابر تیراندازی میکنند، در حالیکه در نقاط مرتفع استراتژیک مانند باشگاه افسران و تپه «توس نوذر» که مسلط بر قسمتهای زیادی از شهر میباشد، مستقر هستند. به عنوان نمونه آنها با این تفنگ، زنی را که برای دور ریختن سطل اشغال فقط یک قدم از در خانه اش دور شده بود کشتند.
در همین روز ( ۱۶ / ۲ / ۱۳۵۷) نیز در محل پل «ملاویسی» که در فاصلهٔ ۳ کیلومتری تپه «توس نوذر» قرار دارد سه عابر را هدف قرار دادند و به شهادت رساندند. علاوه بر آن در اثر انفجار گلوله خمپاره پادگان همین امروز، دوازده نفر از مردم بی دفاع کشته شده و چندین نفر زخمی شدند.
در یک خانه سه پسر خانواده ای بر اصابت گلوله خمپاره به شهادت رسیدند و پدرشان ناگزیر بود همهٔ آنها را در حیاط منزلش به خاک بسپارد، در حالی که با خون فرزندانش دیوارهای خانه اش را رنگ آمیزی کرده بود میگفت «فرزندانم فدای کردستان».
دختری که پایش بر اثر اصابت گلوله خمپاره قطع شده است، بر دیوار پشت سرش در بیمارستان نوشته است «پایم را گم کرده ام و آنرا فدای کردستان کردم»، این در حالی بود که تنها بیمارستان شهر که کار میکند گنجایش آن همه زخمی را ندارد و از لحاظ دارو، دکتر و جراح سخت در مضیقه است.
اما زخمیها از روحیه عالی برخوردارند و هنگامیکه یکی از آنها را برای جراحی به اتاق عمل میبرند بقیه او را با سرودهای انقلابی او را همراهی میکنند و او خود نیز اگر به هوش باشد، بهمراه آنها به خواندن سرود ادامه میدهد.
امروز (۱۶ / ۲ / ۱۳۵۹) همچنین در محل چهارراه شهدا (فرح سابق) بر اثر انفجار گلوله خمپاره دو دختر به شهادت رسیدند. همچنین در محله چهارباغ نیز چهار نفر شهید شدند و چند نفر زخمی شدند.
در خیابان (شفقت شا) ۱۲ نفر را که بر اثر اصابت گلوله تک تیراندازان به شهادت رسیده بودند در یک خرابه همان محل بخاک سپردند. زیرا مزدوران مستقر در باشگاه محل را به شدت زیر نظر دارند و اجازه عبور به هیچ کس نمی دهند.
امروز(۱۶ / ۲ / ۱۳۵۹) ارتشیان و پاسداران به منظور جمع آوری اجساد کشته شدگان و همچنین دست یابی به تپه های مسلط بر «گردی گرول» به پیشروی از پادگان دست زدند اما در اثر مقاومت قهرمانانهٔ پیشمرگان کومه له، پس از بجای گذاشتن تعدادی کشته و زخمی به داخل پادگان عقب نشینی کردند.
ستون نظامی مستقر در جادهٔ (سنندج دیواندره) برای چندمین بار با سلاحهای سنگین بمحلهٔ فیض آباد حمله برد که بر اثر مقاومت پیشمرگان ناچار به عقب نشینی شدند. در این عملیات هلی کوپتر نیز شرکت کرده و قصد پیاده کردن نفرات و ایجاد سنگر را داشت که با شکست مواجه شد.
در ساعات مختلف روز و شب(۱۶ / ۲ / ۱۳۵۹) پیشمرگان قهرمان(کومه له، دمکرات و فدائی) در یک عملیات موفقیت آمیز با استفاده از سلاحهای سبک و آرپی جی و تفنگ ۵۷ بر مقر استقرار ارتش و پاسداران در محل باشگاه افسران ضرباتی وارد آوردند. در این عملیات چند نفر از افراد مزدور مستقر در باشگاه کشته یا زخمی شدند.
در همین شب پیشمرگان با سلاحهای سنگین به واحد ارتشی مستقر در جاده سنندج و دیواندره ضربات سنگینی زدند، در نتیجه خسارات سنگینی به آنها وارد آوردند. در عملیات دیگری پیشمرگان شورای نظامی موقت یک تانک ارتشی را که قصد داشت از پادگان خارج شده و به باشگاه افسران برود ناچار به عقب نشینی کردند.
در ساعت ۵ بعد از ظهر عده ای از پاسداران که در تپه «توس نوذر» مستقر هستند به قصد پیشروی بطرف شهر به کمین پیشمرگان افتادند که پس از دادن دو کشته و چند مجروح و بجای گذاشتن یک قبضه مسلسل کالیبر ۵۰ و مقداری مهمات پا بفرار گذاشتند.»
زنده باد زن، زندگی، آزادی.