کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
اطلاعیه و بیانیه های حزبی

اطلاعیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن ۲۰۱۸

 

2018-03-02| ۱۳۹۶-۱۲-۱۱

در آستانه ی یکصد و هفتمین سالگرد هشت مارس قرار گرفته ایم. بدون تردید در گذر بیش از یک قرن زنان توانسته اند برخی از نمود های فرودستی خویش را به چالش کشیده و برخی از زنجیرهای این فرودستی را از هم بگسلند. با وجود این بسیاری از حلقه های این زنجیر به قوت خود باقی مانده و نیاز به چالشی قدرتمند دارد که نه تنها در عرصه ی حقوق سیاسی و مدنی این فرودستی را پایان دهد بلکه فراتر از آن به جنگ آن نظام طبقاتی برود که تبعیض و ستم کشی زنان یکی از ارکان اساسی آن می باشد. هنوز هم در آستانه ی هشت مارس آمارهای انتشار یافته بیانگر روشن به بندگی کشیده شدن میلیونی زنان در مقیاس جهانی هستند. زمانی که سالانه نزدیک به سه میلیون زن به مثابه کالا قربانی خرید و فروش میشوند، زمانی که میلیونها زن ختننه می گردند، زمانی که زنان بیش از آنکه از بیماری سرطان، تصادف در خارج از خانه، جنگ و بیماری مالاریا آسیب ببینند، قربانی تجاوز جنسی و خشونت در چهار دیواری خانه می شوند. زمانی که سالانه بیش از هزاران زن قربانی قتل ناموسی می گردند، دیگر نمیتوان ستم اعمال شده بر زنان را تنها محدود به تبعیض جنسیتی و نابرابری اقتصادی دانست. این توحش همه ی ابعاد حیات زنان را مورد تهاجم قرار می دهد.

تریدی نیست که ستم، تبعیض جنسیتی و فرودستی زنان در یک پروسه تاریخی چند هزار ساله تکوین یافته است. درعین حال می دانیم که جامعه ی سرمایه داری بسیاری از سنت ها و فرهنگهای عقب مانده را که سدی در مقابل رشد و جهان گستری سرمایه بودند از سرراه خویش برداشته است ولی در همین نظام، ستم، تبعیض جنسیتی و فرودستی زنان همچنان برجای مانده است. از آن رو که این وضعیت نابرابر و ستم مضاعف بر زنان با نیاز انباشت سرمایه در هم آمیخته است، آنجا که زنان از کار بردگی آور و بی اجر و مزد خانگی رهایی می یابند و به بازار کار راه می یابند دست کم سی درصد کمتر از مردان مزد دریافت می کنند. بیش از نیمی از این زنان شاغل خارج از قوانین موجود کار از جمله بیمه بیکاری، بیماری و بازنشستگی قرار دارند. کافی است نگاهی به مناطق اقتصادی ویژه در بخشهای نساجی، الکترونیک، اسباب بازی در هند، در بنگلادش و در چین بیافکنیم تا عمق بهره کشی نظام سرمایه داری از زنان را ببینیم. البته نباید فراموش کرد که با بروز هر بحران اقتصادی زنان اولین قربانیان بیکارسازی ها هستند. بی جهت نبود که ما در طول همین یک سال گذشته شاهد اعتراضات صدها هزار نفری زنان در آرژانتین، برزیل، مکزیک، امریکا، هند و بنگلادش بوده ایم.

در این میان اما ستم اعمال شده بر زنان در کشورهایی که اسلام سیاسی قدرت دولتی را در دست دارد و یا گروه های تروریست اسلامی در آن از قدرت برخوردارند، تمام مرزهای رایج را پشت سر گذارده است. در این کشورها دولت و قوانین حاکم خود نیز به یک رکن اساسی و مهم در نهادینه کردن فرودستی و بی حقوقی زنان تبدیل می گردند. جمهوری اسلامی ایران یکی از شاخص ترین این نوع دولت هاست. جمهوری اسلامی نزدیک به چهار دهه و بی وقفه تعرض به زنان را سازمان داده و نهادینه کرده است. با وجود این و در دل همین هجوم افسار گسیخته، زنان علیرغم موانع زیادی که سر راه ورود آنان به بازار کار و دستیابی به تحصیلات عالی در رشته های مختلف وجود داشته در همه عرصه های ابراز وجود اجتماعی با قوانین و سیاست های زن ستیزانه حاکم مقابله کرده اند. زنان با حضور خود در عرصه های مختلف مبارزه و در هر خیزشی که در جامعه امکان بروز مادی پیدا می کند و بالاخره مبارزه با روابط ستمگرانه و استثمارگرانه ای که به دور تولید مثل صورت می گیرد، نقش خود را به مثابه نیرویی که بدون آنان انقلاب اجتماعی امکان ناپذیر است، نشان داده اند. رژیم جمهوری اسلامی با نهادینه کردن سلب هویت انسانی و اجتماعی نیمی از جمعیت ایران نظام آپارتاید جنسی را بر جامعه حاکم کرده است. نظام آپارتاید جنسی نه تنها بخشی از ایدئولوژی این رژیم بلکه یکی از ارکان مهم استقرار و تثبیت آن بوده است. درست از این زاویه هرگونه مبارزه و مقاومت زنان در برابر این آپارتاید بخشی از مبارزه برای انقلاب و بخشی از پیکار سیاسی برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است. این مبارزه برای ایجاد تحولی بنیادی در موقعیت زنان نمی تواند خود را در چهارچوب تنگ افق بورژوا لیبرالی محدود سازد. این درست است که کمونیستها و فعالین رادیکال جنبش زنان برای هر اندازه بهبود در وضعیت نیمی از جامعه نیز مبارزه می کنند ولی در همه ی این موارد فراموش نمی کنند که در یک جامعه ی طبقاتی زندگی می کنند و مبارزه زنان برای رهایی باید با افق در هم شکستن نظام طبقاتی عجین گردد.

فعالین رادیکال جنبش زنان امسال در شرایطی به پیشواز هشت مارس می روند که خیزش سراسری دی ماه فصل جدیدی در تاریخ مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی گشوده است. زنان فرودست جامعه بیش از هر نیرویی بیان مطالبات خود را در خیزشی که با مضمون نان و آزادی در دی ماه خیابانها را به تصرف خویش درآورد، می بینند. بر تن زنان همزمان هم شلاق بهره کشی نظام سرمایه داری و فرهنگ پوسیده جامعه ی مردسالار و هم نظام تبعیض جنسی دولت اسلامی فرود آمده است. از این رو آنان هیچ منفعتی در ادامه ی وضعیت موجود و یا گرفتار شدن در چهارچوب مطالبات فمنیسم اسلامی و افق فمنیسم لیبرال ندارند. زنان خیابان انقلاب با ایستادن بر سکوها و به دور افکندن حجاب آشکارا به جنگ نظام اسلامی رفته اند که اولین گام برای تعرض به انقلاب و تثبیت خود را با همین حجاب اجباری و هجوم به صفوف زنان آغاز کرد.

خیزش دی ماه نشان داد که فعالین رادیکال و سوسیالیست جنبش زنان نمی توانند و نباید هیچ فرصتی را جهت ترسیم افق رهایی بخش سوسیالیستی به روی توده های میلیونی زنان و به ویژه زنان کارگر و زحمتکش از دست بدهند. بدون تردید خیزش های نیرومندتری در راه هستند، مهم این است که زنان بتوانند در مقیاس میلیونی و با مطالبات خویش که خود را در پیکار جهت محو نظام طبقاتی بیان می دارد، همدوش طبقه کارگر به میدان نبرد طبقاتی بیایند. با این امید به پیشواز هشت مارس روز جهانی زن برویم.

گرامی باد ۸ مارس روز جهانی زن

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری

کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
دهم اسفند ۱۳۹۶
اول مارس ۲۰۱۸