بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com
«نوآم چامسکی»، زبانشناس و فیلسوف سرشناس آمریکایی، با انتشار ویدئویی ضمن اشاره به سرکوب «بیرحمانه» معترضان در ایران، مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس را «قتل» نامید و آن را «یکی از بیشمار جنایات» جمهوری اسلامی خواند.
هشتگ مهسا امینی باز هم در توئیتر رکورد شکست. فوت مهسا امینی(ژینا)، واکنشهای زیادی در داخل ایران و در سطح جهانی بە دنبال داشت.
هشتگ #مهساامینی به دو زبان انگلیسی و فارسی در داخل و خارج از ایران بسیار پرکاربرد است. هشتگ مهسا امینی به طور مرتب در شبکه اجتماعی توییتر رکورد میشکند و ترند اول بودە است.
هشتگ مهسا امینی، تاکنون بیش از 183 میلیون از سوی کاربران توئیتر به کار گرفته شده است و بهنظر نمیرسد که این رکورد حتی در سال های آینده نیز از سوی مردم کشوری شکسته شود. این رکورد در زمان فیلترینگ نت و توییتر شکسته شده و از نگاه جامعه شناختی بسیار حائز اهمیت است.
حدود دو هفته است که مردم با چوب و سنگ در برابر نیروهای تا دندان مسلح و آدمکش حکومت اسلامی، مقاومت میکند. در طول این مدت بیش از هشتاد نفر از کودک تا بزرگ در اثر تیراندازی مستقیم نیروهای حکومتی جان باختهاند.
اکنون نیروهای مسلح حکومتی با توپ و تانک و هلیکوپتر به مردم ستمدیده و محروم سیستان و بلوچستان حمله کردند. مردم این منطقه، علاوه بر پیوستن به اعتراض عمومی بهدنبال قتل مهسا، از تجاوز رییس نیروی انتظامی حکومت به یک دختر روستایی 15 ساله بسیار خشمگین هستند. این تجاوز حدود یک ماه پیش اتفاق افتاده و هرگونه تلاش خانواده دختر مورد تجاوز قرار گرفته از راههای به اصطلاح «قانونی»، نه تنها بیجواب مانده، بلکه همواره نیروهای انتظامی و امنیتی و سایر مقامهای حکومتی به خانواده این دختر فشار آودرهاند که در این مورد سکوت کنند و صدایشان درنیاید.
در واقع حکومت اسلامی 44 سال است که به حقوق اکثریت مردم ایران تجاوز و قلدری میکند و هر صدای حقخواهی را با گلوله و زندان و شکنجه و اعدام جواب میدهد.
امروز در همه شهرهای کردستان اعتصاب عمومی برگزار شد و در سایر شهرهای ایران نیز اعتراضهای مردمی ادامه دارد و همچنین در بیش از 150 شهرهای جهان تظاهراتهای بزرگی برگزار گردید.
در چنین وضعیتی، سئوال از همه نیروهای به اصطلاح «دلنازک؟» و طرفدار مبارزه «مسالمتآمیز؟»، این است که این مردم چه کردهاند که مجبورند این خشونت و کشتار و تجاوز دولتی را تحمل کنند؟ این مردم جان به لب رسیده تا کی باید اعتراض و اعتصاب مسالمتآمیز برگزار کند اما با گلوله و کشته و تجاوز جواب بگیرند و شوکهشده و قربانی داده با دست خالی به خانههایشان برگردند؟
زن، زندگی، آزادی»، «نه» بزرگ و سراسری به کلیت حکومت اسلامی ز نستیز و دفاع از آزادی خواهی، برابریطلبی، رفاه عمومی و عدالت اجتماعی است. این شعار در کنار شعارهایی همچون «نان، کار، آزادی، مدیریت شورایی» و یا شعار «بترستید بترسید، ای صاحبان زندان، آمدهایم خیابان، بشکنیم درب زندان»، «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه و چه رهبر»، «بلوچستان تا تهران خونین تمام ایران»، «امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه» و…؛ در واقع پیوستن به صف خودسازمانی و مدیریت شورایی و رهایی از هرگونه ظلم و ستم، تبعیض و استثمار است.
در دانشگاه آزاد واحد تهران دانشجویان شعار «دانشجو – کارگر، اتحاد، اعتصاب» دادهاند.
***
از صبح امروز شنبه 9 مهر 1401 – 1 اکتبر 2022، در شانزدهمین روز اعتراضهای سراسری از قبل از ظهر تظاهرات و رویارویی با نیروهای سرکوبگر حاکمیت آدمکش در تهران و بسیاری از شهرها از جمله شیراز، اصفهان، گوهردشت کرج شروع شده است. همزمان اکثر دانشگاههای کشور دست به تظاهرات و اعتصاب زدهاند. دانشگاههای تهران، صنعتی شریف، پلی تکنیک، زنجان، دندانپزشکی آزاد تهران، فردوسی مشهد، ملی، آزادکرج، خوارزمی کرج، دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد پونک، سجاد مشهد، نوشیروانی بابل، الزهرا تهران، دانشگاه مدرس، دانشگاه امام رضا مشهد، باهنر کرمان، علم صنعت، آزاد پزشکی کرج، آزاد دارویی قلهک، پزشکی شیراز، پزشکی اصفهان، صنعتی اصفهان، دانشگاه تبریز، آزاد واحد شمال تهران، دانشگاه گیلان، رازی کرمانشاه، هنر و معماری پارس، دانشگاه کردستان و… در این شمار است.
در زاهدان مردم خمشگین و داغدار، منطقه شیرآباد، تظاهرات و درگیری با ماموران در جریان است. در شیراز، تظاهر کنندگان از صبح امروز با شعار «مرگ بر دیکتاتور» به خیابانها ریختند. جوانان شورشگر در واکنش به حمله آدمکشان، موتور نیروی انتظامی را به آتش کشیدند. در گوهردشت کرج، تظاهرات گسترده مردم آغاز گردیده است. در اصفهان تظاهرات و درگیری و جنگ و گریز با مزدوران جنایتکار در خیابان نیکبخت جریان داشت و صدای شلیک پاسداران به گوش میرسید. تظاهر کنندگان در اصفهان در دروازه شیراز مقابل دانشگاه چهارباغ بالا و در هزار جریب جریان دارد. در تبریز، جوانان پرشور و انقلابی در پاسخ به هجوم پاسداران جهل و جنایت و دستگیری و کشتار مخالفان، یک بانک دولتی را به آتش کشیدند. تظاهر کنندگان با روشن کردن آتش در وسط خیابان مسیر خودروهای نیروهای حکومتی را بستند.
در تظاهرات دانشجویان در دانشگاههای مختلف ایران، دانشجویان از جمله شعار میدهند: «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «اوین شده دانشگاه ایران شده بازداشتگاه»، «دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد»، «دانشجوی باغیرت حمایت حمایت» و «مرگ بر دیکتاتور» و…
در عینحال تصاویر و فیلمهایی که از دیروز و دیشب پانزدهمین روز اعتراض سراسری مردم ایران در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، از ادامه تظاهرات شبانه و درگیری با ماموران در چندین نقطه تهران از جمله پونک، صادقیه، ولیعصر، سه راه افسریه، و سولقون خبر میدهد. روز گذشته همچنین جوانان انقلابی در اهواز، تظاهرات گستردهیی برگزار کردند. در جریان این تظاهرات، جوانان شورشگر با ماموران جنایتکار انتظامی که گاز اشکآور پرتاب میکردند درگیر شدند و در محلههای مختلف شهر به جنگ و گریز پرداختند. تا شامگاه جمعه 8 مهر، اعتراضات سراسری مردم ایران به170 شهرگسترش یافته است.
بهدنبال هلاکت فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران سیستان و بلوچستان و تسخیر پاسگاه نیروی انتظامی توسط مردم زاهدان در روز جمعه 8 مهرماه، خبرگزاری نیروهای سرکوب و امنیتی قدس و تسنیم خبر از کشته شدن دو تن دیگر از پاسداران و بسیجیان در زاهدان توسط مردم رنج یده و جسور این شهر داد.
همچنین قرارگاه موسوم به قدس جنوب شرق کشور حکومت، خبر از کشته شدن یک بسیجی دیگر بهنام سعید برهانزهی ریگی خبر داد و اعلام کرد تعداد کشتههای سپاه و بسیج به 4 تن رسید.
به گزارش خبرگزاری حکومتی قدس، روابط عمومی قرارگاه موسوم به قدس جنوب شرق با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: در حادثه روز گذشته زاهدان، سرهنگ پاسدار حمیدرضا هاشمی، پاسدار محمدامین آذشکر و بسیجی محمد امین عارفی کشته شدند.
تسنیم نیز اعلام کرد: سردار حمیدرضا هاشمی، معاون اطلاعات سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان با اسم امنیتی «سیدعلی موسوی» کشته شده است.
خبرگزاری قدس اعتراف کرد که روز گذشته مردم دلاور زاهدان به سه کلانتری حمله و اقدام به تیراندازی کردند و برخی اماکن دیگر را به آتش کشیدند.
ابعاد جنایت به حدی است که حتی خبرگزاری حکومتی ایرنا نوشت: «تاکنون بیش از 15نفر زخمی و 19نفر کشته شدهاند» و «بیش از پنج نفر از عوامل انتظامی در کلانتری 16 زاهدان» مجروح شدند.
درحالیکهدرآمارهاییکهمنابعبلوچاعلامکردهاندازجمله
هزاران تن از مردم خشمگین زاهدان ظهر جمعه 8 مهر با شعارهای «مرگ بر خامنهای» دست به تظاهرات زدند و به مقابله با نیروهای سرکوبگری پرداختند که به آنها یورش برده بودند. خبرگزاری تسنیم، اعلام کرد اطلاعات سپاه پاسداران در سیستان و بلوچستان در این درگیری کشته شده است. پاسگاه نیروی انتظامی توسط مردم تسخیر شد.
در واقع روز جمعه، مردم بلوچ بعد از نماز جمعه از مصلای بزرگ اهل سنت(محل نماز جمعه و عیدین برای جمعیت کثیر) بیرون آمدند و بهعنوان اعتراض به سوی کلانتری 16 زاهدان در نزدیکی مصلا حرکت کردند. علت اعتراض به سوی کلانتری هم کاملا مشخص بود. زیرا تجاوز به دختر 15 ساله بلوچ در مقر یک کلانتری و توسط فرمانده نیروی انتظامی صورت گرفته بود. بعد از اعتراض و سنگ پراکنی، مامورین انتظامی، با گلولههای جنگی بهسوی مردم تیراندازی کردند که در طی آن تعداد زیادی کشته و زخمی شدند. مردم نیز که از مناطق مختلف زاهدان به محل نمازگاه برای ادای نماز جمعه آمده بودند، به محلههای خویش رفتند و به تظاهرات و اعتراض ادامه دادند و حداقل به دو کلانتری دیگر نیز حمله کردند و بانک و مکانهای دولتی را به آتش کشیدند. در این تظاهرات پراکنده نیز تعداد زیادی کشته و زخمی شدند. در ویدئوهای منتشر شده دود غلیظ از بسیاری نقاط زاهدان بر میخیزد و هلیکوپترهای نظامی بر فراز شهر به پرواز درآمدند که برخی منابع میگویند از هلیکوپتر نیز به مردم حمله شده است.
مردم شوکه شده و عزادار بودند علاوه بر مردم نمازگزار، برخی مردم نیز دست به اعتراض زدند و در درگیری بین مردم و نیروی انتظامی و سپاه، از نیروهای انتظامی و سپاه از جمله حمید رضا هاشمی معاون فرمانده اطلاعات سپاه استان(با نام مستعار سیدعلی موسوی) بههمراه چند پاسدار و بسیجی نیز کشته میشوند. خبرگزاری ایرنا آمار مجروحان نیروهای سپاه و بسیج در این حادثه را 32 نفر اعلام کرد. متعاقب آن دور و اطراف مسجد مکی زاهدان مانند مناطق جنگی ویران شده بهنظر میرسد. بعد از آن حکومت نظامی اعلام نشده توسط سپاه در سراسر شهر اعمال میشود و مدارس و بسیاری از ادارات تعطیل شذهاند و تمام نیروهای مسلح از جمله ارتش در تمام استان به حالت آمادهباش درآمدهاند و گفته میشود که برخی از شهرها از جمله ایرانشهر، بسیار ملتهب هستند. همچنین گفته میشود حکومت نیروهای سرکوبگر و ارتش خود را به سوی سیستان و بلوچستان روانه کرده است.
سپاه پاسداران امروز اعلام کرد که یکی دیگر از افسران ارشد خود را در نتیجه درگیریهای دیروز زاهدان از دست داده است.
در بیانیه سپاه آمده است که سرهنگ حمیدرضا هاشمی، معاون اطلاعات سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان «در جریان درگیریهای دیروز با تروریستها» زخمی شده بود و امروز مرده است.
اما طبق گفته تحقیقات مرکز مطالعات بلوچستان، حداقل 63 نفر کشته شدهاند و احتمال میدهد که آمار واقعی کشتهشدگان بسیار بیشتر از این است که تا روزهای آینده مشخص خواهد شد. آمار زخمیها و دستگیرشدگان نیز به صدها تن میرسد. اگرچه دستگیریها و هجوم به منازل مردم امروز صبح نیز ادامه دارد.
کمپین فعالین بلوچ نیز، تعداد کشتهها را 58 تن و تعداد زخمیها را 270 نفر برآورد کرده، اما تاکید کرده که «این آمار از مناطق مختلف زاهدان همچنان در حال افزایش است.»
***
نخستین اعتراض و اعتصاب مردم در سالهای پس از انقلاب راه افتاد و پس از آن با سرکوبها شدید و جنگ ایران و عراق، کشتار چندین هزار زندانی سیا در سال 1367 با فرمان چند خطی خمینی، اعتراض بزرگی در ایران رخ نداد. اما شورش خرداد 1371 در مشهد روی داد. آن شورش در 9 خرداد با تظاهرات حاشیه نشینان «کوی طلاب» در اعتراض به تخریب خانههاشان آغاز شد و خیلی زود به جنبش گسترده اعتراضی برضد حکومت اسلامی تبدیل شد. در آن جنبش که سراسر شهر مشهد را فرا گرفت مردم به ساختمانهای دولتی حمله کردند و چندین پاسگاه انتظامی، بانک و مرکز تجاری، سیاسی و فرهنگیِ وابسته به آستان قدس رضوی را آتش زدند.
در آن خیزش مردمی، 6 نیروی امنیتی و 3 نفر از مردم عادی کشته شدند، 300 نفر زندانی شدند و شهر مشهد آسیب فراوان دید. اندکی بعد، علی جنتی از سمت استانداری خراسان عزل و به تهران فراخوانده شد. 10 روز بعد 4 تن از عاملان اصلی این خیزش به دار آویخته شدند.
دومین حرکت اعتراضیِ گسترده را دانشجویان دانشگاه تهران در 18 تیر 1378 در اعتراض به توقیف روزنامه سلام در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی به راه انداختند. آن اعتراض تا 23 تیر به طول انجامید.
حرکت اعتراضی تیرماه با تجمعِ اعتراضیی دانشجویان در خوابگاه کوی دانشگاه آغاز شد. در 20 تیر دانشجویان دانشگاه تبریز نیز به نشانه همبستگی با دانشجویان دانشگاه تهران و در اعتراض به توقیف روزنامه سلام دست به تظاهرات زدند. در حمله نیروهای انتظامی و گروه معروف به لباس شخصیها به دانشجویان تبریز دهها دانشجو زخمی شدند و به روایتی یک بسیجی کشته شد. در تهران نیز در حمله سپاه و انصار حزبالله به کوی دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی 7 نفر کشته و بیش از 300 نفر بازداشت شدند.
سومین خیزش اعتراضیی گسترده، جنبشِ دانشجویی و دانشگاهی تابستان 1382 بود که در چهارمین سالگرد حمله به خوابگاه دانشجویان در تیرماه 1378 در اعتراض به حکم اعدام هاشم آقاجری در دادگاه بدوی به راه افتاد. آقاجری، استاد دانشگاه تربیت مدرس، در 29 خرداد 1381 در یک سخنرانی در تالار معلم دانشگاه همدان که به مناسبت سالگرد درگذشت علی شریعتی برگزار شده بود، سخنانی بر زبان راند که دادستان آنها را توهین به اسلام و مقدسات مسلمانان دانست و از سخنران شکایت کرد. شعبه 14 دادگاه عمومی همدان پس از رسیدگی به شکایت شاکی آقاجری را به اتهام «ارتداد» به اعدام محکوم کرد. آن حکم با اعتراض گسترده دانشجویان و جامعه دانشگاهی، روبهرو شد. دانشجویان و دانشگاهیان با برگزاری جلسات سخنرانی و تجمعهایی در داخل دانشگاه به اعتراضهای خود ادامه دادند تا که سرانجام دادگاه تجدید نظر حکم اعدام را به چند سال زندان تخفیف داد.
چهارمین حرکت اعتراضی گسترده در اعتراض به نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 شکل گرفت. آن خیزش هم توسط جناح اطلاعطلبان حکومت و هم خودجوش و خودانگیخته شکل گرفت. مردمی به پای صندوقهای رای رفته بودند اما آنچه از صندوقها بیرون آمد، ناباوری، بیزاری و خشم آنان را برانگیخت. دامنه اعتراض به تقلب آشکار در این انتخابات، بسيار گستردهتر و خواستههايش فراتر از خواستههای اصلاحطلبان رفت. اقشار مختلف اجتماعی به آن اعتراض پیوستند. اما این اعتراض نیز با کشتن حدود نزدیک به صد تن از معرتضین و دستیگری هزاران نفر سرکوب شد.
پنجمین حرکت اعتراضی در 7 دی ماه 1397 در اعتراض به گرانی و سیاستهای دولت شیخ حسن روحانی از مشهد و شهرهای بزرگ استان خراسان آغاز شد و خیلی زود بسیاری از شهرهای کشور از جمله تهران، کرج، اراک، ساوه، اهواز، بندرعباس و … را فراگرفت. خواستهای آن خیزش که در آغاز اقتصادی بود، بهسرعت سیاسی شد و تظاهرکنندگان به دادن شعارهایی برضد علی خامنهای و حکومت اسلامی پرداختند. در آن اعتراض دهها نفر از معترضین توسط نیروهای سرکوبگر به قتل رسیدند.
ششمین خیزش مردم، در 25 آبان 1398 در پی سهمیهبندی بنزین و افزایش ناگهانی بهای آن به راه افتاد و بیش از 100 شهر ایران را فرا گرفت. تظاهرات خیلی زود به درگیری با نیروهای امنیتی انجامید و صدها و به گفته برخی رسانهها و نهادهای حقوق بشر، نیروهای سرکوبگر حدود هزار و پانصد از معترضین را کشتند و هزارن نفر را زحمی و حدود 10 هزار نفر را دستگیر و زندانی کردند.
معترضان طی این مدت با سر دادن شعارهایی از جمله؛ «خونی که در رگ ماست خوراک رهبر ماست»، «بسیجی، سپاهی، داعش شمایی»، «بلندگو مال تو، صدای حق مال ما»، «عزیز هر ایرانی، پویای بختیاری»، «توپ، تانک، فشفشه، رهبر باید گم بشه»، «بلوچستان تو آبه، رژیم دستش چماقه»، «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا»، «چه دی باشه چه آبان پیکار کف خیابان»، «از اهواز تا تهران سرکوب زحمتکشان»، «برادر سیلزده، حمایتت میکنیم»، «نه رفراندوم، نه اصلاح، اعتصاب، انقلاب»، «نخبههامون رو کشتن، آخوند به جاش گذاشتن»، «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر»، «مایه ننگ ملت؛ سپاه بیکفایت»، «دیکتاتور سپاهی، داعش ما شمایی»، «مسئول بیکفایت، استعفا استعفا»، «کشته ندادیم که سازش کنیم، رهبر قاتل رو ستایش کنیم»، «ملت چرا نشستی؟ منجی خود تو هستی!»، «بیشرف بیشرف»، «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه» «سپاه جنایت میکنه، رهبر حمایت میکنه»، «خامنهای قاتله، حکومتش باطله»، «مرگ بر دروغگو»، «این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت»، «به من نگو فتنهگر، فتنه توئی ستمگر»، «فرمانده کل قوا، استعفا استعفا»، «استعفا کافی نیست، محاکمه لازم است»، «۱۵۰۰ نفر، کشته آبان ماست»، «بسیجی بی غیرت عامل قتل ملت»، «خامنهای حیا کن مملکت رو رها کن»، «ما بچههای جنگیم، بجنگ تا بجنگیم»، «رهبر پرادعا، استعفا استعفا»، «رهبر بیکفایت، استعفا، استعفا»، «سلیمانی قاتله، رهبرمام خائنه»، «می کشم، میکشم، آنکه برادرم کشت»، «ننگ ما ننگ ما، صداوسیمای ما»، «نیروی انتظامی، خاک من خاک تو»، «روحانی حیا کن، مملکتو رها کن»، «بترسید بترسید ما همه با هم هستیم»، و «مرگ بر دیکتاتور» اعتراض خود را نشان دادهاند.
هفتمین اعتراض با ساقط شدن پرواز شماره 752 خطوط هوایی اوکراین با 176 سرنشین، توسط پدافند هوایی سپاه پاسداران و تلاش برای پنهان کردن واقعیت، راه افتاد.
در نخستین ساعات روز چهارشنبه 18 دی ماه 98، پرواز شماره 752 خطوط هوایی اوکراین با 176 سرنشین، توسط پدافند هوایی سپاه پاسداران حکومت اسلامی ایران ساقط شد. از ساعات اولیه دلایل این سقوط مورد گمانهزنیهای برخی از کارشناسان قرار گرفت. همچنین تصاویر و ویدئوهایی از اصابت موشک به هواپیما در فضای مجازی منتشر شد.
پس از چند روز خودداری از بیان حقیقت و فرافکنی، سرانجام صبح شنبه 21 دی ماه، ستاد کل نیروهای مسلح با انتشار اطلاعیهای این واقعه را تایید کرده و مدعی شد که هدف گیری هواپیمای مسافربری غیرعمدی و ناشی از خطای عامل انسانی بوده است.
پرواز پیاس 752 خطوط هوایی بینالمللی اوکراین که در روز 8 ژانویه 2010 از تهران به مقصد کیف، پایتخت اوکراین در حال پرواز بود، اندکی پس از برخاستن از فرودگاه بینالمللی امام خمینی تهران مورد هدف موشکهای سامانه دفاع هوایی سپاه قرار گرفت و سقوط کرد.
تمام 176 سرنشین هواپیما، که 9 نفر آن خدمه اوکراینی و 167 نفر مسافرانی با ملیتهای مختلف اوکراینی، ایرانی، کانادایی، سوئدی، افغانستانی، آلمانی و بریتانیایی بودند، در این حادثه کشته شدند.
دادگاه عالی اونتاریو در کانادا نیز طی حکمی اعلام کرده بود که سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراین توسط سپاه پاسداران ایران یک اقدام «عمدی» و «تروریستی» است.
این اتفاق تنها ساعاتی بعد از حمله موشکی ایران به مواضع نیروهای آمریکایی در عراق بود که به گفته مقامات سپاه، انتقام از قتل قاسم سلیمانی توسط آمریکا بود. همان زمان، خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد، اوکراین با وجود انکارهای ایران، حمله موشکی یا تروریسم را از جمله تئوریهای ممکن برای وقوع این سانحه دانست.
ساعاتی پس از آن که مقامات جمهوری اسلامی ناچار به اعتراف شدند که هواپیمای مسافربری اوکراین بر اثر شلیک موشک سپاه سرنگون شده است؛ مردم معترض به خیابانها آمدند و در چند نقطه از جمله مقابل دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه شریف علیه رهبر حکومت اسلامی، سپاه پاسداران و سایر مقامات شعار دادند.
روایتها و فیلمها و گزارشهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی حاکی از تجمع پرتعداد معترضان و حمله نیروهای امنیتی و انتظامی به معترضان است.
عمده شعارها علیه رهبر حکومت اسلامی و سپاه و درخواست محاکمه و استعفای مقامات حکومت بود.
حتی در دومین سالگرد سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی، آن دسته از خانوادههای قربانیان که در ایران زندگی میکنند روز شنبه صبح، ۱۸ دیماه، به فرودگاه اما خمینی تهران رفتند و سپس در محل سقوط هواپیما در شاهدشهر گردهم آمدند
بارها و بارها و بارها هلیکوپتر مذکور در ارتفاع بسیار پایین حرکت کرد و برنامه را به هم ریخت، عکسها، گلها، بادکنکها و شمعها را خراب و پراکنده کرد و… آن طور که در ویدئوهای موجود در شبکههای اجتماعی دیده میشود، پرواز این هلیکوپتر در ارتفاع اندک بر فراز سر خانوادهها، تنها باعث اذیت و آزار آنهاست و موجب میشود که صدای شعارهای آنها به گوش نرسد.
در ویدئوها میتوان فریاد «برو گم شو» از طرف خانوادهها را سر داده شده بود. شنید.
هشتمین اعتراض در رابطه با بیآبی خوزستان آغاز شد. امید صبریپور، سرپرست فرمانداری شادگان، تایید کرد که یک جوان 30 ساله در جریان تجمع اعتراضی به بحران آب در این شهرستان، بر اثر تیراندازی کشته شده است.
او مدعی شده که «افراد فرصتطلب و اغتشاشگر» این فرد که «یکی از تجمعکنندگان» بوده را کشتهاند و به خبرگزاری ایسنا گفته که «مسببان این حادثه» بازداشت شدهاند ولی خبرگزاریهای فارس و ایرنا به نقل از او نوشتهاند «شناسایی عاملان حادثه در دستور کار است.»
در همین حال، منابع محلی اهواز تایید کردهاند که جوان 23 سالهای به نام قاسم خضیری ناصری، از معترضان به بیآبی که شامگاه جمعه در کوت عبدالله اهواز هدف شلیک مستقیم نیروهای امنیتی قرار گرفته بود، بعد از ظهر شنبه 26 تیرماه 1400 در بیمارستان جان باخت و به این ترتیب شمار کشتهشدگان به دو نفر افزایش یافته است.
منابع رسمی و مقامات حکومتی هنوز به این خبر که در شبکههای اجتماعی از جمله توئیتر در حال بازنشر است، واکنشی نشان ندادهاند.
مقامهای حکومت ایران بارها در جریان تجمعات اعتراضی مختلف، کشته شدن معترضان را به دیگر معترضان نسبت دادهاند، بدون اینکه سندی در این زمینه ارائه دهند.
تصاویری از اعتراضات شهروندان سوسنگرد در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که در آن معترضان شعارهایی مانند «آب، آب، شط تشنه است» و «من تشنهام» سر دادند.
در همین زمینه، تصاویر ویدئویی از مسدود کردن جاده اهواز به اندیمشک در نزدیکی شهر عبدالخان در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. در برخی از این ویدئوها صدای تیراندازی شنیده میشود.
در اهواز نیز صدها نفر دست به تظاهرات زدهاند و تصاویری از درگیری بین نیروهای امنیتی و معترضان در این شهر منتشر شده است.
براساس گزارشهای و ویدئوهای منتشره در شبکههای اجتماعی پنجشنبه در دستکم «11 شهر» در استان خوزستان تجمعات شهروندان در اعتراض به بحران آب برگزار شد.
خبرگزاری فارس رسانه نزدیک به سپاه پاسداران در دو گزارش با اشاره به کشته شدن دو مامور نظامی در بندر ماهشهر توسط «اغتشاشگران»، ویدیو منتشره درباره تیراندازی نیروی انتظامی به مردم را تایید کرده و پرسیده «اگر این اعتراضات مردمی است و مطالبهگرایانه است اولا چرا تنها در شب برگزار میشود و مهمتر اینکه چرا ناجا در مواردی مجبور به تیراندازی میشود؟»
طبق گزارش سازمانهای حقوق بشری حداقل 9 نفر در جریان این اعتراضات کشته و صدها نفر دیگر زخمی و بازداشت شدند.
میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد همزمان با اعتراضات مذکور با انتشار بیانیهای از مقامات ایران خواست بهجای کاربرد خشونت و نیروی کشنده علیه معترضان به بیآبی، اقدامات خود را با اتخاذ تدابیر فوری برای حل بحران آب متمرکز کنند.
سازمان عفو بینالملل هم در گزارشی با اشاره به سرکوب خشن اعتراض مردم عرب توسط نیروهای امنیتی حکومت اسلامی، خواستار توقف کاربرد «سلاح اتوماتیک و گلولههای ساچمهای» علیه معترضان شده بود.
…
در چنین شرایطی، مبارزه مسلحانه نوعی از مبارزه است که در آن از سلاح و قهرسازمانیافته برای سرنگون کردن حکومتهای دیکتاتوری و مستبد استفاده میشود. یعنی عامل دست بردن به اسلحه توسط مردم، نه انتخاب نخست آنها، بلکه انتخاب نهایی با هدف پایان دادن به جنگ و کشتار حاکمیت سرکوبگر و ستمگر و مستبد است. بهعبارت دیگر، به احتمال زیاد بخش عظیمی از مردم، مخالف سلاح و جنگ و نابودی سلاحها هستند اما اگر دست به اسلحه میبرند نهایتا چارهای جز مبارزه مسلحانه در راه رهایی ندارند.
بسیار طبیعی است که هر انسان و در نتیجه هر جنبش و جریان سیاسی سادهترین و کمهزینهترین روش را برای پیشبرد مبارزه و رسیدن به هدف انتخاب کند. در نتیجه بهطور معمول مبارزه مسلحانه هنگامی بهعنوان یک تاکتیک یا راهحل در مقابل مردم و جنبشها و احزاب و سازمانهای سیاسی قرار میگیرد، که امکان مبارزهی مسالمتآمیز از میان رفته باشد. بر اساس یک اصل در دانش مبارزه، استراتژی مبارزه انقلابی را دشمن به نیروی انقلابی تحمیل میکند. برای مثال حتی در بیانیه استقلال آمریکا بهعنوان یکی از مهمترین اسناد حقوق بشر در جهان، حق مبارزه قهرآمیز برای سرنگون کردن حکومتی که حقوق شهروندان خود را اعاده نمیکند، به رسمیت شناخته شده است.
بیگمان در کشورهایی که آزادی بیان و اندیشه و تشکل و اعتراض و اعتصاب و حق انتخابات آزاد وجود دارد هیچ نیازی به مبارزه مسلحانه نیست. چرا که مردم از راههای مسالمتآمیز حقخواهی میکنند. این در حالی است که در سلطه دیکتاتوری امکان هیچگونه مبارزه پارلمانتاریستی بورژوایی نیز وجود ندارد. به همین دلیل در گام نخست هدف جنبشهای اجتماعی کنار زدن دیکتاتوری و برکناری ستم ملی و هرگونه تبعیض و ستم است. در واقع مبارزه مسلحانه به دلیل به بنبست رسیدن مبارزات سیاسی و مطلق شدن دیکتاتوریها و فشار روز افزون حاکمیت به جنبشهای اجتماعی و نهادهای مردمی و همچنین احزاب و سازمانهای سیاسی تحمیل میشود.
بنابراین مبارزه مسلحانه انقلابی، زمانی ضرورت پیدا میکند که امکان مبارزه مسالمتآمیز وجود ندارد. هدف مردم از مبارزه مسلحانه، تضعیف حکومت و در نهایت واژگونی حکومت است که به روشهای مختلف و همراستا با فعالیتهای سیاسی، تبلیغاتی و اجتماعی صورت میپذیرد.
اعتراض سراسری مردم ایران که با کشتهشدن مهسا(ژینا) امینی در بازداشت نیروهای پلیس امنیت اخلاقی(گشت ارشاد) جمهوری اسلامی، در روز 25 شهریورماه، آغاز شد، روز شنبه نهم مهرماه، پرشورتر از روزهای گذشته، در شهرهای سراسر ایران و جهان ادامه دارد.
شهرهای تهران، اهواز، آبادان، دزفول، ماهشهر، اردبیل، لاهیجان، رشت، سقز، سنندج، مشهد، اصفهان، کرج و گوهردشت شامگاه جمعه، در چهاردهمین شب خیزش مردمی علیه حکومت اسلامی، صحنه تظاهرات ضدحکومتی و سردادن شعارهایی چون «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای» و «زن، زندگی، آزادی» بودند.
همچنین بهدنبال کشته و زخمیشدن دهها تن از مردم معترض زاهدان با شلیک نیروهای انتظامی و امنیتی، در شهرهای سراوان، مهرستان و میرجاوه در استان سیستانوبلوچستان نیز تظاهرات اعتراضی بهراه افتاد.
در حالی که اعتراضات سراسری در ایران بهخاطر کشته شدن مهسا امینی روز شنبه نهم مهر – اول اکتبر، وارد سومین هفته خود شد، 46 کشور جهان از جمله آمریکا در بیانیهای مشترک از حکومت اسلامی خواستند سرکوب معترضان مسالمتآمیز را متوقف کند.
افزون بر این، 54 کشور جهان در بیانیه اخیر که از سوی شیلی و اسپانیا پیشنهاد شد و روز جمعه هشتم مهرماه، به امضاء رسید، از مقامات دولت حکومت اسلامی ایران خواستند به خشونت علیه مردم این کشور پایان دهد.
اعتراضهای سراسری مردم ایران علیه حکومت اسلامی در حالی ادامه دارد که مقامهای حکومت اسلامی تاکنون بارها ادعا کردهاند که تظاهرات خاتمه یافته و از تمام ابزارهای خود در فراجا، سپاه پاسداران و بسیج، از جمله نیروهای یگان ویژه، نیروهای نوپو، یگان صابرین، گردانهای امام علی، یگان امداد و همچنین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات برای سرکوب این خیزش استفاده کردهاند، اما ایران نیروهای سرکوبگر، همچنان در سرکوب اعتراضهای مردم ناکام ماندهاند. به همین دلیل، به نظر می رسد که اعتراضهای این روزهای مردم با اعتراضهای 96 و 98 تفاوت دارد و این بار معترضین عزم و اراده راسخ دارند تا از هر امکان و ابزار ممکن تا مبارزه مسلحانه در جهت سرنگونی این حکومت استفاده کنند و سرنوشت جامعه را به دست خویش رقم نزنند دست از مبارزه و انقلاب پیگیر و بیوقفه خود نکشند و به خانههایشان برنگردند.
بیگمان تعیین استراتژی مبارزه انقلابی از جمله مبارزه مسلحانه در هر مبارزه جدی و سازمانیافته، مهمترین گام برای پیروزی است.
شنبه نهم مهر 1401 – یکم اکتبر 2022