کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

نزاع خیابانی نشانی از خشونت نهادینه شده در جامعه ایران

N83095120 72651381

اداره کل پزشکی قانونی استان تهران روز سه‌شنبه ۳۰ فروردین اعلام کرد که در سال ۱۴۰۰، در مجموع ۹۶ هزار و ۵۰۳ نفر به دلیل آسیب‌های ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی این استان مراجعه کردند. در میان آنها، ۶۱ هزار و ۶۶ نفر مرد و ۳۵ هزار و ۴۳۷ نفر زن بودند.

این گزارش می‌افزاید که آمار مراجعه به مراکز پزشکی قانونی استان تهران به خاطر آسیب‌های ناشی از نزاع در سال ۱۴۰۰ در مقایسه با سال پیش از آن (۱۳۹۹)، ۱/۵ درصد افزایش یافته است.  در مورد سایر استانها در گزارشی از سوی خبرگزاری آنا آمده است که در شش ماه نخست سال ۱۴۰۰ در مجموع ۳۳۵ هزار نفر در سراسر کشور به دلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی کشور مراجعه کردند. آنا می‌نویسد که بیشترین تعداد مراجعه‌ به مراکز پزشکی قانونی بر اثر درگیری، برحسب جمعیت در استان‌های اردبیل، آذربایجان شرقی، همدان و زنجان و کمترین میزان نیز در استان‌های هرمزگان و بوشهر به ثبت رسید. خبرگزاری تسنیم نیز آبان ماه سال ۱۴۰۰ در گزارشی با استناد به آمارهای رسمی پزشکی قانونی کشور نوشت که حدود ۴۰ درصد از معاینه‌های انجام شده در مراکز پزشکی قانونی سراسر کشور در نیمه نخست سال گذشته، به آسیب‌های ناشی از درگیری مربوط بوده است. شماری از کارشناسان، “کاهش میزان تحمل شهروندان” و در عین حال “ناامیدی از احقاق حق در دستگاه‌های قضایی” را دلیل اصلی بسیاری از نزاع‌ها در ایران می‌دانند و معتقدند که به دلیل “سیر طولانی و فرسایشی پیگیری پرونده‌ها در دادگاه‌های ایران”، برخی از شهروندان به این نتیجه رسیده‌اند که باید شخصا و با اتکا به زور بازو “حقشان را بگیرند”. در این گزارش از گرانی، بیکاری، بی‌عدالتی و اختلاف طبقاتی ، از افزایش میزان ابتلای شهروندان به افسردگی، به عنوان مهمترین دلایلی نام برد که در سال‌های اخیر موجب افزایش نزاع و درگیری در ایران شده است.

ایران تحت حاکمیت اسلامی جزو عصبی ترین و خشن ترین کشورهای جهان است. حکومتی که از صبح تا شام از عزاداری ، خون ، شهادت ، قمه زنی ، قطع اعضاء بدن به عنوان قصاص و مجازات،  در تلویزیون دولتی ، از بلندگوهای مساجد و حتی در کلاسهای درس مدارس صحبت می‌کند ، طبیعی است که خشونت را به خانه ها ، به خیابان‌ها  و به محیط  کار خواهد کشاند. نزاع خیابانی بخش مکمل خشونت حکومت اسلامی علیه زنان ، علیه اقلیت های ملی و مذهبی ، علیه کارگران و مردم زحمتکش است که ما هر روز شاهد وقوع آنها در گوشه و کنار کشور هستیم .

حکومت اسلامی با خشونتی عریان انقلاب ایران را سرکوب کرد و در چهل و سه سالی که در قدرت است با اتکا به خشونت سازمان یافته در زندان‌ها ، در خیابان ها و در محیط کار به حکومت خود ادامه داده است .خشونت و خون و  شهادت ، از ارکان ایدئولوژی این رژیم هستند. قمه زنی و خود آزاری ، شلاق زدن و اعدام در معابر و اماکن عمومی، صحنه هائی هستند که مدام جلو چشم همگان و از جمله کودکان جریان دارند. این روشها در رسانه های حکومتی و در نماز جمعه ها مدام تبلیغ می شوند. تقدیس و ترویج خشونت حتی به کتب درسی مدارس هم راه پیدا کرده است.

علاوه بر تشویق و ترویج خشونت توسط حکومت اسلامی ، گزینش شکنجه گران و زندانبانان از میان خشن ترین افراد و عناصر ، استخدام و بکارگیری شرورترین و خشن ترین لاتها و لومپن ها توسط نهادهای امنیتی ، استخدام چاقو کشان در حمله به زنان و به تظاهرات مردم مخالف رژیم و حتی بکار گرفتن عناصر شرور و قاتل در زندان‌ها علیه زندانیان سیاسی، از اجزاء دیگر  معمول کردن این خشونت برنامه ریزی شده هستند  .

جنگ در کردستان علیه مردم کرد و صدور تروریسم اسلامی به منطقه و شرکت سپاهیان جمهوری اسلامی در کشتار دهها هزار نفری مردم در سوریه ، عراق ، یمن، از موارد دیگر چنین سیاستی است.  این سپاهیان که در میان آتش و خون پرورش یافته اند، وقتی به ایران برمیگردند، در مقابله با اعتراضات مردمی بکار گرفته می شوند  و این خود فاکتوری مهم در گسترش خشونت در جامعه ایران است .

برای پایان دادن به خشونت نهادینه شده ، برای جلوگیری از عصبیت و بیقراری روانی که در زیر پوست جامعه در جوشش است و نمود آنرا در افزایش نزاع های خیابانی می بینیم  ، برای پایان دادن به بی حقوقی ، تبعیض و فساد و دزدیهای نجومی ، برای پایان دادن به  فقر و فلاکت روز افزون مردم ، راهی جز سرنگونی حکومت اسلامی وجود ندارد .