کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

تحقق مطالبات در مسیر سرنگونی

در ادامه 37 روز اعتصاب کارگران پیمانی نفت و گاز و پتروشیمی، خبر می رسد که چند شرکت پیمانکاری بخشی از مطالبات کارگران اعتصابی را پذیرفته اند و کارگران این شرکتها پیروزمندانه به سر کار باز گشته اند. کارگران این شرکتها موفق شده اند در قدم اول دو برابر شدن دستمزد و بیست روز کار و ده روز مرخصی را به پیمانکاران تحمیل کنند. در همان حال تاکید کرده اند که مبارزه برای رسیدن به همه مطالبات خود را ادامه خواهند داد. در واقع این فشار مبارزات سراسری و همبستگی عمومی کارگران بود که این کارفرمایان را ناچار از قبول بخشی از مطالبات کارگران اعتصابی نمود. کارگران اعتصابی امیدوارند در روزهای آینده شرکتهای بیشتری در مقابل فشار مبارزه کارگران تسلیم شوند و مطالبه محوری دوبرابر شدن دستمزد و بیست روز کار و ده روز مرخصی را بپذیرند. کارگرانی به سر کار بازگشته اند گفته اند که مبارزه برای بهبود وضعیت زیستی در کمپ ها را دنبال خواهند کرد و شرایط تحقیر آمیز تا کنونی را از کارفرمایان نخواهند پذیرفت.

واقعیت این است که اگر چه هنوز همه مطالبات کارگران تحقق نیافته است، اما تا همین جا میتوان پیروزی کارگران را در این نبرد 37 روزه اعلام کرد. در کنار دستآوردهای مادی مربوط به بالابردن دستمزد و مرخصی ماهانه، کارگران به دست آوردهای طبقاتی غیرقابل بازگشتی دست یافته اند که مسلما به نقطه امیدی برای پیشرویهای بعدی تبدیل خواهد شد. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت در بیانیه شماره 11 خود این دست آوردها را چنین جمعبندی کرده است:

” ما با اعتصابات خود در این دوسال اخیر توانسته ایم فضای امنیتی نفت را بدرجه زیادی بشکنیم و زبان پیمانکاران را کوتاه تر کنیم و این موفقیت ها راه را برای پیگیری مطالبات به حقی که داریم فراهم تر کرده است. مهمتر از همه ما کارگران در این اعتصابات قدرت عظیم خود را تجربه کرده ایم و این ما را در موقعیت بسیار قویتری برای پیگیری مطالباتی که داریم قرار می دهد. خصوصا اینکه ما موفق شده ایم شورای سازماندهی خود را درست کنیم که کارگران سخنگوی واقعی خود را داشته باشند و بالاخره اینکه در جریان یک کشاکش سخت توانسته ایم دست سازشکاران را برای کارگران بیشتر باز کنیم. با اتکاء به این پیشروی ها اعتصاب و اعتراضات خود را در اشکال مختلف به پیش خواهیم برد و تلاش میکنیم خواستهایمان را به کرسی بنشانیم”.

تصادفی نیست که مبارزات توده ای اخیر علیه کم آبی و کمبود برق در 24 تیر از خوزستان شروع شد که محل اعتصابات کارگری فداکارانه کارگران نیشکر هفت تپه، کارگران خردمند فولاد اهواز و اعتصابات الهام بخش نفت، گاز و پتروشیمی ها می باشد. اعتراضات مردم خوزستان علیرغم توحش نیروهای رژیم در حمله به معترضین و کشتن عده ای جوان پاکباز و دستگیریهای فراوان گسترش زیادی پیدا کرد. تعداد جانباختگان خوزستان طبق ارزیابی سازمان عفو بین الملل 8 نفر است.

مبارزه توده ای که در اعتراض به کم آبی در شهرهای اصلی خوزستان شروع شد به اصفهان، الیگودرز در لرستان، کرمانشاه، تبریز، تهران و کرج و سقز و چند شهر دیگر وسعت یافت. بررسی شعارها نشان میدهد که این مبارزات ضمن داشتن مطالبات منطقی و حداقلی در جوهر خود سرنگونی جمهوری اسلامی را خواستار است. شعار ها که از مرگ بر دیکتاتور به مرگ بر خامنه ای ارتقا یافت در تعمیق خود به مرگ بر جمهوری اسلامی رسید.

اعتصابات و اعتراضات مذکور در ادامه مبارزات کارگران و مردم معترضی رخ داده که دهها سال است برای نان، کار و آزادی می رزمند. اینها در شرایط استیصال جمهوری اسلامی و سیر رو به ورشکستگی آن روی داده اند. رژیم به لحاظ ایدئولوژیک شکست خورده، از دیدگاه فسادِ سران صدر نشین و به لحاظ اقتصادی ورشکسته است. از روزی که خمینی در بهشت زهرا وعده داد که اسلام برای اقشار تهی دست برق، آب و حمل و نقل عمومی و مسکن را مجانی کرده و مردم را دارای معنویت اسلامی خواهد کرد، 43 سال میگذرد. اسلام به روایت خمینی، در این دوره یک مشت آخوند خرفت، اطلاعاتی قاتل، بسیجی بی رحم، سپاهیان قاچاقچی، ارتش سرکوبگر، سرمایه دار سیری ناپذیر، حاکمان شرع بی وجدان و بازجویان جلاد را تحویل جامعه داده است. ثروت و سامان جامعه توسط اینها بالا کشیده شده است. در نتیجه سیاست ها و اعمال این صاحبانِ معنویت اسلامی 8 میلیون بیکار، 40 میلیون فقیر مطلق روی دست جامعه گذاشته شده و این اوضاع روز به روز بدتر میشود. و نه فقط اینها، بلکه رژیم سرمایه دار دزد و دغل کار آنچنان همه چیز را در خدمت صاحب مقامات نظامی و غیر نظامی قرار داده که امروز کابینه ورشکسته روحانی حتی قادر به تامین نیازهای اولیه مردم نظیر آب و برق نیست. مبارزات کاگران و توده های محروم و ستمدیده ایران تا سرنگونی این رژیم جبار و قدرت گیری مردم متشکل در شوراها ادامه خواهد داشت. این مبارزات در مسیر خود رژیم را ناچار خواهد کرد تا دست در کیسه کند و  بخشی از ثروتهای به غارت رفته را صرف تامین آب و برق و نیازهای اولیه مردم و مطالبات کارگران کند.