کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

اعتراضات گسترده سرتاسری در آمریکا بر علیه سیاستهای دولت ترامپ

1cf0b3e0 ac60 11f0 aa13 0b0479f6

این روزها میلیون‌ها نفر از مردم آمریکا در سراسر  این کشور با شعار «نه به پادشاه» بر علیه آنچه «گرایش به حکومت مطلقه» می‌نامند به خیابان‌ها آمده اند. بیش از ۲۷۰۰ تجمع اعتراضی در تمامی ۵۰ ایالت آمریکا سازماندهی شده است. این حرکت از کلان‌شهرهای نیویورک و شیکاگو تا روستاهای کوچک را در بر گرفته است. این جنبش از سوی ائتلافی از سازمان‌های مدنی، اتحادیه‌های کارگری و گروه‌های پیشرو و مترقی رهبری می‌شود. آنچه که این روزها در آمریکا جریان دارد، سومین موج بزرگ مخالفت با سیاست‌های دونالد ترامپ از زمان بازگشت او به کاخ سفید است.

تاریخ آمریکا سرشار از لحظاتی است که مردم در برابر تمرکز قدرت و بی‌عدالتی ایستاده‌اند. انقلاب آمریکا در قرن هجدهم، نخستین و مهم‌ترین نمونه مقاومت در برابر سلطه مطلق بود؛ انقلابی که بر اساس تأکید بر حقوق طبیعی شهروندان شکل گرفت.

در قرن بیستم، جنبش حقوق مدنی دهه‌های ۱۹۵۰ و۱۹۶۰ نشان داد که چگونه فعالیت مسالمت‌آمیز و منسجم مدنی می‌تواند ساختارهای حقوقی و نهادی عمیقاً ریشه‌دار تبعیض را تغییر دهد. رهبری مارتین لوتر کینگ و استراتژی مقاومت بدون خشونت، درس‌های ارزشمندی را در خصوص قدرت اعتراض سازمان‌یافته به جای گذاشت.

حرکت «اشغال وال‌استریت» در سال ۲۰۱۱ نیز واکنشی مستقیم به تمرکز ثروت و نفوذ شرکت‌های مالی بزرگ در سیاست بود. هرچند این جنبش نتوانست به تغییرات ساختاری مطلوب دست یابد، اما گفتمان «یک درصد در مقابل نود و نه درصد» را در فضای عمومی آمریکا مطرح کرد؛ گفتمانی که امروز در جنبش «نه به پادشاهی» بازتاب یافته است.

جنبش «نه به پادشاهی» یکی از گسترده‌ترین امواج‌ اعتراضی تاریخ معاصر آمریکا است. این حرکت نمایانگر خشم و نارضایتی عمیق میلیون‌ها شهروند آمریکایی نسبت به تمرکز افراطی قدرت و  پایمال شدن دست آوردهای دموکراتیک این جامعه در دوره ریاست جمهوری ترامپ است.

ریشه‌های این موج اعتراضی را باید در چندین عامل ساختاری جست‌وجو کرد. نخست، رشد فزاینده نابرابری اقتصادی که شکاف میان طبقات مرفه و اقشار کارگر و متوسط را به بزرگ‌ترین سطح تاریخی آن رسانده است. دوم، بحران اعتماد عمومی نسبت به نهادهای سیاسی، رسانه‌ای و قضایی که در نظرسنجی‌های متعدد نمود یافته است. سوم، احساس محرومیت سیاسی گسترده؛ احساسی که گروه‌های زیادی از شهروندان دارند مبنی بر اینکه صدایشان در جریان تصمیم‌گیری‌های این کشور شنیده نمی‌شود. 

بحران تعطیلی دولت فدرال به مدت هجده روز، سیاست‌های مهاجرتی افراطی، فشار بر رسانه‌های مستقل، کاهش بودجه نهادهای آموزشی و تحقیقاتی، و تلاش برای گسترش اختیارات اجرایی در مقابل نهادهای قضائی و قانونگذاری به‌بهانه‌های مختلف، زمینه ساز جنبش نوظهور « نه به پادشاهی» در آمریکا هستند.

جنبش «نه به پادشاهی» با چند ویژگی خاص متمایز می‌شود. اول، هم‌زمانی و و هماهنگی گسترده که نشان از بهره‌گیری آگاهانه از فناوری‌های ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی دارد. دوم، ترکیب اجتماعی وسیع شرکت‌کنندگان که از دانشجویان و معلمان گرفته تا کارگران، کارمندان دولت را در بر می‌گیرد.

این جنبش فراتر از یک جریان حزبی است و افراد و گروه‌هایی از فعالان مدنی، دانشجویان، معلمان، کارکنان خدمات عمومی، کارگران و گروه‌های حقوق مدنی را  در مقیاس توده ای در بر می‌گیرد.

تظاهرات  و راهپیمایی‌ های آرام ، تجمعات خیابانی، نشست‌های عمومی، و تشکیل گروه های ویژه برای اطلاع‌رسانی و فراخوان به مشارکت مدنی، پخش بیانیه‌ها، ویدئوها و مطالب تحلیلی درباره خطرات تمرکز قدرت و اهمیت نهادهای پاسخگو  در نظام سیاسی این کشور، تشکیل جلسات آموزشی از جمله اشکال مختلف ابراز وجود این جنبش نوظهور گسترده و قدرتمنددر آمریکا را تشکیل می دهند.

اعتراض «نه به پادشاهی» در سراسر ایالات متحده نه تنها یک واکنش نمادین علیه تمرکز قدرت است، بلکه نشانه‌ای از نیاز عمیق جامعه به دفاع از دست آوردهایی است که به نیروی اتحاد و مبارزه کارگران و بخشهای محروم جامعه آمریکا طی یک صد سال اخیر به دست آمده اند. موفقیت این جنبش بستگی به توانایی آن در تبدیل انرژی اعتراضی به برنامه‌ها و اصلاحات ساختاری دارد؛ اصلاحاتی که بتوانند توازن قدرت را بازسازی کنند، نفوذ نامشروع پول و لابی‌ها را محدود سازند و آینده‌ای دموکراتیک‌تر و پاسخگوتر برای همه شهروندان این کشور رقم بزند.