کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

انسانیت در مقابله با اقدامات نژاد پرستانه رژیم

Untitled 85

شبکه های اجتماعی محلی در سیستان و بلوچستان گزارش دادند که فعالیت شبانه روزی ایستگاه خودجوش کمک‌رسانی مردمی به پناهندگان و مهاجران افغانستانی در نزدیکی اردوگاه الغدیر زاهدان همچنان به فعالیتهای انساندوستانه خود مشغول است. این ایستگاه که به‌صورت تمام‌وقت و ۲۴ ساعته فعال است، کار جمع‌آوری، بسته‌بندی و توزیع اقلام ضروری مانند غذای گرم، نان، آب آشامیدنی، خرما، شیرخشک، پوشک بچه، پنیر، گوجه‌فرنگی و سایر نیازهای اولیه را بر عهده دارد. بخشی از این اقلام، در کنار اتوبوس‌های آماده اعزام مهاجران به مرز، میان خانواده‌ها توزیع می‌شود و بخش دیگر به داخل اردوگاه الغدیر منتقل میشود.

کمکهای خودجوش مردمی به مهاجران افغانستانی از زمانی آغاز شد که مردم محلی متوجه وضعیت غیر انسانی و بحرانی اردوگاه الغدیر زاهدان شدند، جایی که هزاران مهاجر افغان بدون امکانات بهداشتی، در گرمای طاقت‌فرسا و بدون آب و غذا نگهداری می‌شدند.

کمک‌های خودجوش مردمی به پناهندگان و مهاجران افغانستانی در حالی ادامه دارد که بنا بر گزارش‌های محلی دیروز، تیمی از جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی با حضور نمایشی و بدون ارائه هیچ‌گونه اقلام یا خدمات، در ایستگاه مردمی کمک‌رسانی به مهاجرین افغان در نزدیکی اردوگاه الغدیر زاهدان حاضر شده و اقدام به عکاسی از محل کرده‌اند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، به‌عنوان بخشی از طبقه‌ی کارگر ایران و جهان، مهاجران، پناه‌جویان و پناهندگان را بخشی جدایی‌ناپذیر از جامعه‌ی انسانی و کارگری هر کشور می‌داند. آنها نوشته اند ضروری‌ست که تمامی تشکل‌های کارگری و مدنی به این موضع روشن و مشترک بین‌المللی پایبند بمانند و تحت هیچ شرایطی تحت‌تأثیر فضای متعفن مهاجرستیزی و نژادپرستی قرار نگیرند.” “حمله به مهاجران، تضعیف همبستگی اجتماعی و طبقاتی است و در خدمت منافع حاکمیت‌ها و نظام سرمایه‌داری‌ست. نژادپرستی و مقصرنمایی مهاجران محکوم است و به همبستگی بین‌المللی، که کارگران ایران، منطقه و جهان به‌شدت به آن نیاز دارند، آسیب جدی وارد می‌کند. مهاجران افغانستانی در ایران، به‌رغم دهه‌ها حضور و مشارکت اقتصادی و اجتماعی در کشور، همچنان از بی‌حقوق‌ترین و آسیب‌پذیرترین اقشار به‌شمار می‌آیند. حمایت انسانی، اجتماعی، حقوقی و پیگیری قانونی‌سازی وضعیت آنان، گامی ضروری در راستای عدالت اجتماعی و همبستگی‌ای است که باید بر پایه‌ی منافع مشترک و کرامت انسانی شکل بگیرد، نه تفاوت در ملیت، نژاد یا وضعیت اقامت”.

در برابر این درک انسانی عمیق کارگران و انساندوستان، جامعه با مشتی قلم به مزد نژاد پرست، استثمار کنندگان کارگران افغانستانی، سرکوبگران حکومتی، مالکان بی انصاف بعضی از مسکن های اجاره ای روبرو هستیم.

وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ شمار افغانستانی‌هایی را که طی سال ۱۴۰۳ از ایران اخراج شدند یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن اعلام کرد. این تعداد از انسانهائی که در تولید کالا، خدمات و آباد کردن با کمترین دستمزد نقش برجسته بازی کرده اند “عدد” نیستند. این انسان هائی هستند که مامورین جمهوری اسلامی به هنگام دیپورت رفتاری با آنها و مخصوصا با کودکان داشته  و دارند که موی بر تن هر انسان با وجدانی راست میکند. در کنار مقامات حکومتی، ما با یک شبکه دروغپردازی سازمانیافته علیه زنان و مرد افغانستانی،  روبرو هستیم. اخبار و اطلاعات این شبکه گسترده خوراک رسانه های تحت کنترل رژیم می باشد. مامورین دست پرورده این جانیان در غارت افغانی های اسیر شده و حتی کودکان و بلوچ های ایرانی بدون شناسنامه می پردازند و بعد از غارت رد مرزشان میکنند. گزارش هائی در دست است که بعضی از کارفرماها دستمزدهای عقب افتاده و بعضی صاحبخانه ها رهن و پیش پرداخت مهاجران افغانستانی به اسارت افتاده را پرداخت نکرده اند.

بعد از شکست جمهوری اسلامی از آمریکا و اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه رژیم شروع به انتقام گیری از فعالین و مخالفین خود کرده است. مامورین امنیتی این حکومت ضد مردمی بر همین بستر برای تعدادی از افغانستانی ها پاپوش دوخته و آنها را بدون هیچ سند و مدرکی به جاسوسی متهم کرده اند در حالیکه آژانس های امنیتی آمریکا و اسرائیل مثل “سی آی ا” و موساد، به اطلاعاتی دسترسی داشته اند که فقط در اختیار مقامات بالای نظام بوده است. 

زنان و مردان کارگر افغانستانی جزء ارزان ترین نیروی کار در ایرانند. آنها همیشه تحت تعقیب، محرومیت و تحقیر بوده اند تا به فرودستی خود رضایت دهند. محرومیت از حق بیمه و انواع خدمات اجتماعی، محرومیت از اسکان در بسیاری از استان ها، به نمایش درآوردن آنان در قفس و دیپورت با خشونت به هنگام دستگیری تنها بخش کوچکی از مصائبی است که بر افغانستانی ها روا داشته شده است. در شرایط دشواری که امروز مهاجرین افغانستانی در ایران با آن روبرو شده اند، در کنار مخالفت با سیاستهای نژاد پرستانه جمهوری اسلامی اقدامات انسان دوستانه نظیر آنچه که در اردوگاه الغدیر زاهدان صورت گرفته است، وظیفه ای انسانی است که باید آنرا الگو قرار داد. باید مهاجرین أفغان به روشنی دریابند که بین رفتار مردم ایران و رفتار رژیم حاکم بر ایران دره عمیقی وجود دارد و آنها با إحساس هم سرنوشتی با کارگران و زحمتکشان و مردم زجر کشیده ایران به افغانستان باز گردند.