در آستانه یکی از مناسبتهای مهم سال، 25 نوامبر روز مبارزه با خشونت علیه زنان هستیم. این پدیده جانکاه یکی از آزار دهنده ترین ستمهای باقی مانده از دوران کهن است، که نظام سرمایه داری قرن بیست و یکم عامل بقای آن است و همچنان بر شانه های بشریت سنگینی می کند.
در چندصد ساله اخیر و با صنعتی شدن شیوه تولید، رشد شهر نشینی ، ایجاد مدارس و دانشگاهها ، وارد شدن زنان به بازار کار ، گسترش ارتباطات ، شکل گیری تشکل های صنفی ،فرهنگی و سیاسی و بویژه شرکت گسترده زنان در کار و امور اجتماعی، زنان کم و بیش و در تمامی جهان توانسته اند بعنوان نیمی از مردم جامعه در همه عرصه های کار و زندگی حضور فعال ، چشمگیر و تاثیرگذاری داشته باشند . زنان آنچنان پیشرفتی در همه عرصه ها داشته و از آنچنان توانایی و خلاقیت های برخوردار هستند، در همان مدت کوتاهی که توانسته اند در خارج خانه کار، تحصیل و فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، هنری و اقتصادی داشته باشند ، چهره شهر و جامعه را انسانی تر و برابر تر کرده اند . اما همین پیشرفت نسبی و متحقق شدن بخشی از حقوق پایمال شده زنان در هیچ جامعه ای امری ساده و آسان نبوده و اغلب با مبارزات گسترده و طولانی ، با مشقات و خشونت زیاد از سوی حکومت ها ، دستگاه دین و آخوندها و کشیش ها ، فرهنگ و جامعه مرد سالار و افکار ارتجاعی روبرو بوده و هنوز کماکان با آن درگیر است .
در این میان رژیم جمهوری اسلامی هم به مثابه رژیم مدافع بربریت سرمایه داری و هم به مثابه رژیمی که مذهب را نیز به ابزاری برای تشدید این مناسبات ضد انسانی تبدیل نموده است، در طول حاکمیت خود کارنامه بس هولناکی را از خود به جا گذاشته است. این رژیم با بهره گیری از مذهب به مثابه ابزار ایدئولوژیک و با یاری گرفتن از فرهنگ عقب مانده مردسالارانه، تبعیض و نابربری های جنسیتی و خشونت بر زنان را قانونی و رسمی کرده است. زنان ایران طی ۴۴ سال گذشته در کنار طبقه کارگر بیشترین مشقت ها را از دست رژیم جمهوری اسلامی متحمل شده اند.
جمهوری اسلامی طی این مدت بسیار کوشید تا با اتکا به اعتقادات مذهبی، باورها و سنت های پوسیده و جان سخت، اعمال قوانین متکی به مذهب، و سرکوب عریان، ستم بر زنان را درونی کند و آنان را متقاعد سازد که به موقعیت فرودست خود تمکین کنند، اما در این کار توفیق نیافت. هر اقدام سرکوبگرانه و تحقیر کننده علیه زنان آتشفشان خشم و نفرت آنان را فروزان تر کرد. اگر تا دیروز هر جا حرکت و مبارزه ای در جریان بود زنان نقش نمایانی در آن داشتند. امروز در انقلاب «زن، زندگی، آزادی » زنان آزاده چون غول از قفس رها شده، پایه های حاکمیت رژیم اسلامی را به لرزه در آورده اند. جسارت و مقاومت اجتماعی شده است و تهدید و ارعاب کارائی خود را از دست داده است. اگرچه این موقعیت آسان به دست نیامد و در مدت کمتر از یکسال خون صدها زن و مرد جوان به پای آن ریخته شد، اما دست آوردهای آن بازگشت ناپذیر شده اند. دستگاه دین و مذهب، خیل وسیع آخوندها و ملاها که با برابری و عدالت سر ستیز و آشتی ناپذیری مزمن و عمیقی دارند، هر روز و هر ساعت به تحریک مردان به خشونت علیه زنان مشغول هستند ، زندان و شکنجه و ترور، مسمو کردن دختران دانش آموز، قوانین رسوائی که هر روز طرفند جدیدی را بر علیه زنان در دستور می گذارند، همه این تمهیدات در مقابل جنبش عظیم اجتماعی زنان این جامعه به زانو در آمده و درمانده شده اند ، این درماندگی در گفتار و کردار رژیم و اطرافیانش کاملا مشهود است.
با همه اینها هنوز تا رهائی گامهای بزرگ دیگری باید برداشته شوند. تنها در مبارزه ای سازمانیافته و متحدانه با شرکت وسیع ترین قشرهای زنان استثمار شده و ستمدیده و مردانی که بقای این ستمگری را فشاری آزار دهنده و توهینی آشکار به انسانیت خود می دانند، می توان از هم اکنون به درجات قابل توجهی مردسالاری و نظام سیاسی حاکم بر جامعه را وادار به عقب نشینیهای چشم گیری نمود و محیطی امن تر در خانه و روابط و مناسباتی انسانی در جامعه و فضایی امن تر در محیط های کار را برای زنان فراهم کرد. اما بی گمان در نهایت تنها با خلاصی از شر نظام سرمایه داری و برقراری یک نظام سوسیالیستی است كه می توان برای همیشه این ننگ را از دامن بشریت زدود.
زنده باد انقلاب
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد سوسیالیسم
حزب کمونیست ایران
۲۳ نوامبر ۲۰۲۳