روزنامه دولتی « کار و کارگر » در شماره روز دوشنبه 19 تیرماه خود با این فرد گفتگوئی دارد که چنین وقاحتی تنها در توان کارگزاران رژیمی چون جمهوری اسلامی است. وی با پرروئی تمام می گوید: « شاید تنها ۵ یا ۶ کشور در حوزه صندوق های بازنشستگی وضع خوبی دارند ، که البته نمی گوییم انها هم عالی هستند، اما باقی آنها وضع شان بدتر از ماست. در این شک نکنید. کشوری مثل فرانسه را در نظر بگیرید، بازنشستگانش اگر وضعشان خوب است چرا این همه اعتراض می کنند؟»!
گزارشگر روزنامه که این اظهارات سراپا جعل و دروغ را به چالش کشیده است می گوید آقای ترکی، در حال حاضر حداقل حقوق کارگران و بازنشســتگان کارگری حدود ۸ تا ۹ میلیون تومان است در حالی که نرخ سبد معیشت حداقلی محاسبه شده در شورای عالی کار ۱۳میلیون و۹۰هزار تومان و نرخ سبد معیشت حداقلی محاسبه شده از سوی برخی مراجع دیگر حدود ۱۸ میلیون تومان است. ماه گذشته مرکز پژوهش های مجلس خط فقر در تهران را ۳۰ میلیون تومان دانست. در کنار وضعیت دستمزدها باید به تداوم نرخ تورم دورقمی طی سال های طولانی در ایران نیز اشاره کرد. مدت هاست که نرخ تورم در ایران از سوی مراجع رسمی بالای ۴۰درصد اعلام می شود. آیا در کشورهای مورد اشاره شما هم یک کارگر با دستمزدش نمی تواند از پس اجاره خانه و خرج خورد و خوراک ساده روزانه خود بربیاید؟ در آن کشورها هم قیمت کالاها در طول یک ماه و حتی یک هفته و یک روز، جابه جا می شود؟ یاد آوری می شود که این فرد از جمله برنامه ریزانی است که تغییراتی ضد کارگری در زمینه بالا بردن سن بازنشستگی و تغییر مبنای محاسبه مستمری و کاهش سنوات ارفاقی مشاغل سخت و زیان آور، تدوین و در برنامه 5 ساله هفتم گنجانده اند.
در پاسخ به چنین وضعیتی است که بازنشستگان مدتهاست که به یک نیروی اصلی اعتراضات و حضور در خیابانها تبدیل شده اند. انقلاب ژینا امید و توش و توان بیشتری به جنبش بازنشستگان داده است. خواسته های بازنشستگان، خواسته و مطالبه همه مردمی است که زیر خط فقر زندگی می کنند. مردم از فقر جانسوز به ستوه آمده اند، مردم از گرانی جانشان به لب رسیده است، کالاهای اساسی از سر سفره مردم خارج شده است، نزدیک به بیست میلیون نفر از جمعیت کشور در حاشیه شهرهای بزرگ در فقدان اولیه ترین امکانات زیر ساختی در جنگی اعلام نشده با رژیم قرار گرفته اند و در اینصورت چرا باید این مردم که هست و نیستی شان به باد میرود، این وضعیت فلاکتبار را تحمل کنند. بی جهت نیست که بازنشستگان که در مقیاس میلیونی توان تأمین هزینه زندگی را نداشته و بخش بزرگی از تنگدست ترین اقشار زحمتکش جامعه را تشکیل میدهند، فریادشان از افزایش هر روزه قیمت ها و وخیمتر شدن وضعیت معیشت شان بالا رفته ، اعلام کنند که در مقابل تمام این هجومی که به زندگی آنها میشود و در مقابل گوش ناشنوای مقامات رژیم راهی جز آمدن به خیابان و تشدید مبارزات خود ندارند. بازنشستگان بخشی از قربانیان تلاشی اقتصادی جامعه و سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی جمهوری اسلامی هستند. بازنشستگان یاد گرفته اند که راهی جز مبارزه جهت کسب مطالبات برحقشان ندارند، آنان به تجربه دیده اند که رژیم وارگانهای سرکوبش به جای برخورد با دزدان و اختلاسگران ، معلمان عدالتخواه ، بازنشستگان ، کارگران ، زنان ، حاشیه نشینان ،کودکان کار و کولبران مورد هجوم قرار میدهند.
تجمعهای اعتراضی بازنشستگان آغاز دور دیگری از اعتراضات جنبشهای اجتماعی را نوید میدهد. و بدون تردید رژیم با همه سرکوبگریهای وحشیانه اش، با زندانی کردن و صدور احکام سنگین علیه فعالین کارگری و مدافعانشان، علیه فعالین زنان و علیه فعالین مدنی و دستگیری هزاران نفر نخواهد توانست جامعه را به دوره پیش از انقلاب ژینا برگرداند.