متن زیر ترجمه فارسی مصاحبه مهدی حسینی در برنامه “راونگا” تلویزیون کومه له با حسن شمسی، عضو کمیته اجرایی حزب کمونیست ایران در رابطه با نشست چند حزب سیاسی کردستان ایران با نمایندگان جمهوری اسلامی می باشد. این مصاحبه در تاریخ 19 تیرماه انجام گرفته است.
/////
پرسش: در آغاز اولین سئوالم را با شما چنین آغاز می کنم. همچنانکه شما و بینندگان هم اطلاع دارید، حدود ده روزی است که از طرف احزابی متشکل در نهادی با نام “مرکز همکاری احزاب کردستانی” صحبت از مذاکره با جمهری اسلامی در میان است. میخواهم سئوال کنم این خبر تا کجا صحت دارد و اگر صحت دارد موضع ما چیست؟
پاسخ: بله هم چنان که شما هم گفتید شایعاتی در جریان بود که تعدادی از احزاب کردستان که در “مرکز همکاری احزاب کردستانی” هستند و عبارتند از حزب دمکرات کردستان و حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان زحمتکشان هر دو جناحش، با مأمورانی از جمهوری اسلامی دیدارهایی داشته اند. این موضوع چند روزی در جریان بود اما احزاب مزبور بحثی از آن به میان نمی آوردند و آنرا کتمان میکردند. تا اینکه سه روز قبل یعنی ۱۵ تیرماه، عمر ایلخانی زاده سخنگوی دوره ای این مرکز طی مصاحبهای در شبکه تلویزیونی روداو، این اخبار و شایعات را تکذیب کرد و اظهار داشت که چنین مذاکره ای در میان نبوده است. به دنبال آن دیروز ایشان در مصاحبه دیگری با تلویزیون دویچه وله فارسی صحت آن را تأئید کرد و گفت: “بله نشست هایی داشته ایم. اما هنوز به اصل مذاکرات وارد نشدهایم. این نشست ها به منظور فراهم آوردن زمینه و آماده سازی چنین مذاکره ایی انجام شده است.”
شما میدانید به ویژه در عصر کنونی که دوره پیشرفت تکنولوژی و میدیای جهانی است نمی توان چنین مسائلی را از مردم مخفی نگهداشت و سریعا انتشار خواهند یافت. به همین دلیل اخبار این دیدارها سریعا و در اولین قدم هایش به سطح میدیا کشیده شد و در شبکههای مجازی بر سر آن بحث های زیادی در گرفت. بخشی از مردم صحت این اخبار را مفروض دانستند. زیرا با توجه به شناختی که از ماهیت این احزاب دارند، اتخاذ چنین سیاستی از جانب آنها را غیر عادی نمی دانند. برای مردم قابل تصور هست که آنها پس از ۴۰ سال جرم و جنایتی که جمهوری اسلامی علیه مردم کردستان انجام داده و علیرغم شناخت ماهیت واقعی جمهوری اسلامی، هنوز امیدوارند که رژیم با آنها به ساخت و پاخت بپردازد. و گرنه میدانند که امکان ندارد جمهوری اسلامی هیج حقی برای مردم کردستان و برای آزادی و دمکراسی و حقوق مردم کرد در ایران را به رسمیت بشناسد و به اجرا در آورد. البته خود جمهوری اسلامی نسبت به این اخبار و بحث ها ساکت بوده و عکسالعملی از خود نشان نداده است. این احزاب ادعا میکنند در این نشست ها مقاماتی از رده های بالای رژیم شرکت داشتهاند اما آن گونه که انعکاس یافته این نشست در سطح مأمورانی از وزارت اطلاعات رژیم بوده است.
پرسش: پس از آنکه عمر ایلخانی زاده به مثابه سخنگوی این مرکز در گفتگویی با دویچه وله توضیحاتی داد و این نشست ها را مورد تأئید قرار داد، کمیته مرکزی کومه له (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) اطلاعیه ای صادر کرد و توضیح داد که شرایط مذاکره چه ملزوماتی دارد و باید چگونه باشد. آیا شرایط سیاسی کنونی ایران که در آن خیزش های مردمی از دو سال قبل شروع و گسترش یافته است، و تداوم حاکمیت رژیم اسلامی زیر سئوال رفته است، شرایط مذاکره در حال حاضر فراهم است یا آن مطالباتی که ما از آن صحبت میکنیم ممکن است توسط جمهوری اسلامی برآورده شود و پای میز مذاکره بیاید؟
پاسخ: اطلاعیه کمیته مرکزی کومه له پس از آن انتشار یافت که آن مرکز به شکل رسمی اعلام کرد که نشست هایی با جمهوری اسلامی داشتهاند. کمیته مرکزی کومه له منتظر بود تا موضع رسمی آنها از زبان خودشان انتشار یابد و آنگاه موضع گیری کند. گرچه صحبت هایی از جانب تعدادی از رفقا شده بود، اما اطلاعیه رسمی صادر نکرده بود. در اطلاعیه ای که کمیته مرکزی کومه له در این رابطه صادر کرده، اشاره شده که جمهوری اسلامی ۴۰ سال است مردم را سرکوب میکند و هیچ حقی برای کسی به رسمیت نمیشناسد و اهداف دشمنانه جمهوری اسلامی با مردم کردستان در این رابطه را افشا نموده است. همچنین توضیح داده که دلیل اصلی روی آوردن این احزاب و تن دادن به چنین به اصطلاح مذاکراتی، به مشکلات داخلی آنها مربوط میشود که خودشان با آن روبرو هستند و به دامی افتاده اند که جمهوری اسلامی برایشان گسترده است. در اطلاعیه کومه له همچنین آمده که جمهوری اسلامی در بحران های عمیق اقتصادی، سیاسی، آشفتگی داخلی و انزوای بین المللی دست و پا می زند، میخواهد خود را از آنها برهاند. این یکی از اهداف جمهوری اسلامی است که بتواند در این شرایط مردم کردستان را در انتظار نگهدارد و اعتراض و عکس العملی از سوی آنها به شرایط فلاکتبار اقتصادی و اجتماعی و سیاسی که رژیم برای مردم به وجود آورده، نکنند. از سوی دیگر گرچه آمریکا تهدیداتی علیه جمهوری اسلامی به عمل میآورد، اما در موضع آمریکا و تهدیدات علیه جمهوری اسلامی بارها بر این امر تأکید شده است که نمیخواهند جمهوری اسلامی را سرنگون سازند و تنها میخواهند رفتار جمهوری اسلامی تغییر کند. این امر افق احزاب ناسیونالیست را که امید به سرنگونی رژیم توسط آمریکا بسته بودند را تیره و تار ساخت و آنها را از آن نومید ساخت که از آن طریق به اهداف خود برسند. این نا امیدی هم یکی از عواملی است که آنها را به سوی سازش با جمهوری اسلامی و افتادن در دام توطئه رژیم سوق داده است. جمهوری اسلامی حساب آنرا کرده که اگر در شرایطی کشمکش هایش با آمریکا عمیقتر شود، این حزب ها به جای آنکه در کنار آمریکا قرار گیرند، در کنار خود داشته باشند و آمریکا نتواند از آنها علیه جمهوری اسلامی استفاده نماید.
پرسش: خواستم این سئوال را طرح کنم که خودت توضیح دادید. این تناقضی است که در سیاست و عملکرد این احزاب خود را نشان می دهد. از سویی آنها چندی قبل چراغ سبز داده بودند و خود را آماده کرده بودند تا اگر تانک های آمریکا و دیگر دولت ها بیاید آنها هم جلو بیفتند، اما حالا مخفیانه مشغول بده بستان با رژیم شده اند. از طرف دیگر ما همیشه بر حفظ مناسبات با احزاب ناسیونالیست کردستان و داشتن رابطه معینی تأکید داشته ایم. ما همیشه گفته ایم آنها نباید وابسته به هیچ یک از طرف های این کشمکش باشند و نباید مخفیانه وارد مذاکره با دولت شوند. آیا مسأله مذاکره تأثیری بر مناسبات ما با آنها نمی گذارد؟ زیرا ما همیشه تأکید داشتهایم که نباید کاری بکنند که شکاف های موجود در کردستان را عمیقتر کنند. در حالی که این کارها برعکس این تأکیدات ما ست و آنها بر خلاف این تأکیدات عمل کرده اند.
پاسخ: بدون شک ما همیشه تلاشمان این بوده که جنبش انقلابی کردستان را از زیر نفوذ و تأثیرات سیاسی این احزاب دور نگهداریم چون میدانیم که آنها ماهیتا همیشه ظرفیت سازش بر سر منافع مردم با رژیم را دارند. این یکی از اهداف وجود روابط کنونی ما با آنها بوده است. اینک جمهوری اسلامی با کاری که کرده این هدف را تعقیب میکند که شکاف های موجود میان احزاب سیاسی در کردستان را عمیقتر نماید و بتواند از این شکاف برای تفرقه اندازی بیشتر میان آنها استفاده بکند. رژیم همچنین تلاش میکند که از این توطئه برای فاصله انداختن و جدایی مبارزات مردم کردستان از مبارزات چپ و رادیکالی که در سطح سراسری ایران در جریان است، استفاده کند. این بخشی دیگر از اهدفی است که جمهوری اسلامی از این توطئه تعقیب میکند. احزاب موجود در مرکز همکاری نیز با تصمیم و اقدامی که انجام داده اند، تسلیم چنین پروژه ای شده اند و وارد مسیری شدهاند که جمهوری اسلامی پیش پایشان گذاشته است. این امر طبیعتا با استراتژی ما ناسازگار است و چنانچه ادامه یابد مطمئنأ تأثیرات منفی بر روابط ما با آنها خواهد گذاشت. وارد مذاکره شدن هر دو شاخه حزب دمکرات با جمهوری اسلامی، با موضع گیری های آنها در نشست هایی که اخیرأ هم با ما داشتند در تناقض است. در این نشست های آنها بیان میکردند که: “ما توهمی به جمهوری اسلامی نداریم، جمهوری اسلامی هیچ حقی برای مردم کرد به رسمیت نمی شناسد، جمهوری اسلامی تاکنون تنها با زبان جنگ و سرکوب با مردم کردستان صحبت کرده است، میلیتاریسم گسترده و درندانه ای در کردستان به راه انداخته است.” خوب این اظهارات با رفتن آنها پای میز مذاکره منافات دارد و تناقضی است که باید خودشان به آن پاسخ دهند. البته این بدان معنا نیست که ما ارتباط مان با آنها را قطع کنیم. زیرا ما مطابق اسناد مصوب خودمان، با اهداف و در چهارچوب مشخصی ارتباط مان را با آنها ادامه خواهیم داد. اما مشخص است اینک آنها قول و قرارهای موجود را که ظاهرأ اعلام کردهاند، زیر پا گذاشته اند. این با مصالح و منافع نه تنها ما بلکه با مصالح و منافع مردم کردستان و جنبش انقلابی کردستان هم در تضاد میباشد و دقیقأ علیه منافع آنها است. وارد مذاکره شدن با جمهوری اسلامی در چنین شرایطی، موجب نارضایتی و نفرت بیشتر میشود و کمک میکند به اینکه مردم کردستان دوست و دشمن خود را بهتر بشناسند و در مسیر مبارزه شان بدانند چه کسانی راستگو هستند و دنبال مصالح و منافع آنها و دنبال مصالح مردم کارگر و زحمتکش کردستان اند و منافعشان را نمایندگی میکنند و چه کسانی منافع و مصالح خود و حزبشان را تعقیب میکنند و حاضرند جنبش کردستان را بفروشند.
پرسش: در اطلاعیه کومه له از شروط مذاکره صحبت شده یعنی اینکه ما مذاکره را رد نمی کنیم. آیا تأمین چنین شرط هایی با وجود حاکمیت جمهوری اسلامی ممکن است؟ و آیا این توهم ایجاد نمی کند؟
پاسخ: این درست است. اما اگر کسی تصور کند که شرایط طوری است که میتواند پای میز مذاکره با جمهور اسلامی برود این توهم را در میان بعضی از مردم ایجاد می کند نه در میان همه. به ویژه مردمی که در داخل ایران زندگی میکنند و سالهای سال است تحت حاکمیت فشار و اختناق و کشتار رژیم اسلامی بودهاند و رژیم را به خوبی می شناسند کمتر دچار توهم می شوند. مسأله این است که ادبیاتی را که ما ۴۰ سال قبل در رابطه با شرایط یک مذاکره سالم گفتهایم در توازن قوا و شرایط آن زمان بود. طبیعی است که انتظار از جمهوری اسلامی برای اجرای چنین شرایطی واقعی نیست. نمیتوان از رژیمی که حتی در میان نزدیکترین حلقه های حاکمیتش مرتبأ مشغول قلع و قمع و تصفیه و زد و بند میان دستگاه حاکمیتش است، انتظار داشت که در گوشهای از این مملکت بنام کردستان، مناسبات دمکراتیکی برقرار نماید. نمیتوان انتظار داشت که جمهوری اسلامی با ماهیتی که دارد به جایی برسد که آزادی بیان، آزادی مطبوعا،ت آزادی قلم، آزادی انسان را به رسمیت بشناسد. نمی توان انتظار داشت جمهوری در چنین شرایطی زندانیان سیاسی را آزاد کند. در حالی که روزانه مردم و به ویژه مخالفین خود و فعالان سیاسی، فعالین کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی را به بهانههای واهی دستگیر میکند و سنگین ترین مجازات را به آنها تحمیل می نماید. نمیشود انتظار داشت جمهوری اسلامی زندانیان سیاسی را آزاد کند و یا فضایی غیر میلیتاریزه بر کردستان حاکم نماید. در حالی که میبینیم به ویژه در ماه های اخیر مرتبأ نیروهای سرکوبگر بیشتری به کردستان میآورد و فضای امنیتی و نظامی بیشتری بر کردستان حاکم کرده است. به این دلیل است که نکاتی را که قبلا بیان کرده بودیم اینک باگذشت ۴۰ سال و شناخت ریشهای از ماهیت جمهوری اسلامی، باید طور دیگری طرح کرد. طبیعتأ امکان اجرای مذاکره ممکن نیست و رژیم چنین مذاکره ای نخواهد کرد زیرا تغییری روی نداده است. در شرایط کنونی در توازن قوا میان مردم و رژیم به نفع جبهه مردم تغییر آنچنانی بوجود نیامده است. اگر زمانی این توازن قوا بر اثر قیام تودهای و با مبارزه مسلحانه به عنوان پشتوانه این قیام طوری تغییر کند که بتوان جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی کرد، این شرایط دیگری است که به رژیم تحمیل خواهد شد. بعلاوه متأسفانه در شرایط کنونی رشد و پیشروی آنچنانی هم در مبارزات تودهای در مقیاس یک خیزش اجتماعی و یک مبارزه مسلحانه پر قدرت که جمهوری اسلامی را وادار به آمدن پای میز مذاکره و دادان امتیاز کند هم نمیبینیم.
پرسش: حال که صحبت کردیم که حزب دمکرات و سه حزب دیگر، از همان ابتدا هیچ گاه نشستن پای میز مذاکره با رژیم را رد نکرده اند تا جائی که متأسفانه دو تن از رهبران خود را در این راه از دست دادند. اکنون آنها در میان بخشی از مردم کردستان نفوذ دارند. مردم اخبار این مذاکرات و شایعات آنرا شنیدهاند. مردم باید چکار بکنند؟ بازتاب آن چگونه بوده است؟ بخشی از آنان حتی کسان زیادی در صفوف خودشان ناراضی هستند و بخشی اعتراض خود را ابراز داشتهاند. مردم در کردستان باید در مقابل چنین سیاستی چکار کنند؟
پاسخ: بدون شک نارضایتی گسترش خواهد یافت حتی در میان صفوف این احزاب. به این دلیل که هرکسی این واقعیت را میداند که جمهوری اسلامی ماهیتأ حکومتی نیست که خواست آنان را برآورده کند. می دانند آنچه رژیم انجام میدهد فریبکاری و برای در انتظار نگهداشتن مردم است. میخواهد مردم را چشم انتظار نگه دارد تا دست به اعتراض نزنند، حقوقی مطالبه نکنند تا بلکه بتواند بحران اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را از سر بگذراند و از ورشکستگی اقتصادی نجات پیدا کند. اگر جمهوری اسلامی تمایل دارد فعلاً به این توطئه ادامه دهد و در مقابل این اخبار و شایعات سکوت کند، برایش هزینه ای در بر ندارد. یکی دو مأمور خود را برای نشست با آنان میفرستد و تمام . اما اگر بتواند نا رضایتی مردم را خنثی نماید و آنها را در انتظار نگهدارد به ضرر مبارزات مردم تمام خواهد شد. اما مردم کردستان دنبال فریبکاری رژیم نخواهند رفت. زیرا نفعی برایشان در بر ندارد. اگر مصالح و منافع رهبران و مسئولان این احزاب که افق خود را از دست دادهاند و امیدی برایشان باقی نمانده و میخواهند به ایران برگردند و سالها است این آرزو را دارند و دنبالش افتاده اند و بعضی از آنها سال هاست دنبال این توهم هستند، اگر برای آنها چنین سازشی مصالح شخصی در بر دارد و تصور می کنند اگر برگردند ممکن است پله و پایه و امتیاز شخصی به آنها داده شود، برای مردم کردستان نفعی غیر از ضرر در بر ندارد. چیزی جز این نیست که دنبال نقشه و توطئه رژیم افتاده اند. با این اقدام تنها ممکن است عمر ننگین جمهوری اسلامی کمی افزایش یابد. به این دلیل معتقدم سیاستها و موضع گیری های کومه له میتواند بسیار تأثیر گذار باشد و روشن نماید که مردم کردستان باید چکار کنند و چگونه عمل کنند تا بتوانند در برابر توطئه ها و فریبکاری های جمهوری اسلامی بایستند و دنبال آن نروند زیرا به ضررشان تمام میشود این احزاب خود تا کنون در این راه متحمل زیان شدهاند. نباید کسی دنبال چنین توهماتی باشد که گویا جمهوری اسلامی می تواند تغییری در زندگی به نفع مردم ایجاد کند. ایجاد هرگونه تغییری در وضعیت معیشتی مردم کردستان دقیقأ وابسته به این است که اوضاع مبارزات سیاسی و اقتصادی مردم در کل ایران ارتقا یابد. تحقق خواسته هایی که این احزاب ظاهرأ مطرح میکنند از قبیل آزادی، دمکراسی، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و غیره در این نظام ممکن نیست. اگر زمانی رژیم چنین خواسته هائی را متحقق کند، این دیگر نظام جمهوری اسلامی نیست و حاکمیت دیگری بوجود آمده است.
پرسش: جنبه دیگر این است که جمهوری اسلامی در چنین شرایطی که شما گفتید برای اینکه توهم ایجاد کند و تا حدی اعتراضات را کاهش دهد و در میان مردم شکاف ایجاد نماید و یا آن طور که در اطلاعیه کومه له هم آمده هدف رژیم ایجاد شکاف میان مبارزات مردم کردستان و مردم ایران در سطح سراسری است، این چگونه قابل توضیح است که جمهوری اسلامی با اعزام چند مأمور رده پایین امنیتی برای نشست با احزاب کردی بتواند به این هدف دست یابد؟ آیا این ذهنی نیست؟
پاسخ: نه دور از ذهن نیست برای اینکه جمهوری اسلامی در شرایط بحرانی قرار گرفته و میخواهد، این بازی را ادامه دهد تا بلکه مردم را دچار چنین توهمی کند. مسأله این است در چنین شرایطی مردم باید چگونه با این مسأله برخورد نمایند؟ خوشبختانه اینک سطح شعور سیاسی مردم بسیار بالا رفته است. این احزاب نمیتوانند تو چشم مردم خاک بپاشند و با قول و قرارهایی که خودشان به آن دلخوشند و آنطور که سخنگوی مرکز همکاری احزاب اظهار نمود: “امیدوارم که این روند پیش رود”، مردم را امیدوار کنند. این امیدواری سرابی بیش نیست. زیرا ممکن نیست این رژیم به حکومتی تغییر یابد که حقوق مردم کردستان را مراعات کند و یا آزادی برقرار نماید. از این نظر این امیدواری عبث است و باید تلاش شود که فعالان سیاسی در داخل کشور هرچه بیشتر به میان مردم بروند و گوشهها و زوایای این مسأله را بیشتر برای مردم توضیح دهند، بحث سیاسی راه اندازند و شرایط یک مذاکره برابر را برای مردم روشن کنند. ما قبلأ از این بحث ها زیاد داشتهایم. از همان ابتدای قیام بهمن وقتی با رژیم به مذاکره پرداختیم نهادی نه مانند اینکه حالا درست کردهاند که در واقع نهاد تعدادی از احزاب سیاسی است، بلکه هیأت نمایندگی مردم کردستان را ایجاد کردیم. اکنون نیز اگر چنان توازن قوایی پیش آید باید چنین کاری کرد. یعنی اگر زمانی بر اثر رشد مبارزات مردم بتوان جمهوری اسلامی را به زانو درآورد و وادار به عقب نشینی کرد آنگاه این حق مردم و نه به تنهایی احزاب سیاسی کردستان است که چنین نهادی تشکیل دهند. اکنون شرایط طوری نیست که بتوان گفت همه مردم کردستان در فضایی آزاد بتوانند نمایندگان خود را انتخاب کنند. اما در چنان شرایط میشود با شرکت همه احزاب سیاسی و با شرکت همه کسانی که فعال سیاسی خوشنام و قابل اعتماد مردم هستند، نهادی سیاسی ایجاد شود. اما آنچه اینک چند حزب سیاسی انجام دادهاند، مشروعیت ندارد و آنها چنین حقی ندارند که بروند بر سر مصالح و منافع جنبش مذاکره کنند و به معامله بپردازند. چه کسی این حق را به آنها داده است؟ هر گونه مذاکره ای حتی در شرایط مساعد هم نیاز به مکانیزم و ابزاری دارد که بتواند همه بخشهای مردم کردستان را نمایندگی نماید.
پرسش: دوستان و کسانی انتقاد میکنند که کومه له دیر موضع گرفت و یا موضع گیری کومه له که در اطلاعیه آمده قاطع نیست. این چگونه توضیح داده می شود؟ یا میگویند این کار محکوم نشده یا میگویند کومه له بیشتر گله مند است تا محکوم کننده و محکومیت این اقدام اعلام نکرده. چگونه پاسخ آنها را می دهید؟
پاسخ: این درست است که در اطلاعیه کومه له کلمه محکوم کردن نیامده است که به نظر من می بایست محکوم شود. در واقع توطئه جمهوری اسلامی و اقدام آن احزاب که خود را به دام رژیم انداخته اند محکوم است و باید افشا شود . اما محتوای کلی اطلاعیه، این موضع را دارد که ما با اقدام آنها نیستیم و آنرا رد می کنیم. این را نه مذاکره بلکه توطئه از جانب جمهوری اسلامی و خوش خیالی از جانب آن احزاب به حساب می آوریم. خوب میشد با فرمولبندی دیگری هم نوشت. اما آنچه که معلوم است این سیاست چه از جانب جمهوری اسلامی و چه از جانب آن احزاب سیاستی ضد انسانی و برای فریب است و در حقیقت از نظر ما محکوم است. ما هر سیاستی که علیه مصالح و منافع مردم کردستان و به ویژه کارگران و توده های مردم زحمتکش کردستان باشد محکوم می کنیم و در مقابلش خواهیم