از روز یکشنبه سوم شهریور برای چندمین بار کارگران مجتمع صنعتی هپکو اراک در اعتراض به عدم پاسخگوئی به مطالباتشان دست به تجمع زده اند. آنان نسبت به وضعیت بحرانی مجتمع ، عدم وجود امنیت شغلی، دستمزدهای معوقه و واگذاری شرکت به بخش خصوصی اعتراض دارند. مجتمع صنعتی هپکو اراک یکی از بزرگترین مجتمع های تولید ماشین آلات سنگین است بطوریکه تولید سالیانه این شرکت در دوره هائی حدود دوهزار وچهارصد دستگاه ویکی از پرسودترین گروههای صنعتی بود. در سال 1385 در پی سیاستهای خصوصی سازی ، این شرکت نیز به بخش خصوصی واگذار گردید. انتقال بحران جهانی سرمایه داری در سال 2008 به کشورهای پیرامونی از یکسو و تحریم های اقتصادی از سوی دیگر هپکو را هم همانند بسیاری دیگر از مؤسسات دولتی وصنعتی با مشکلات عدیده روبر ساخت. بطوریکه از اوایل سالهای دهه نود هپکو با کاهش تولید و سپس تا حد خاموشی چرخه تولید پیش رفت. یکی از نتایج منفی این خاموشی چرخه تولید این بوده است که کارگران از مهمترین سلاح مبارزاتی خود یعنی اعتصاب ومتوقف ساختن چرخه تولید تا حد زیادی محروم گردند.از اینرو کارگران هپکو راه چاره را در کشاندن اعتراضات خود به داخل شهرها دیدند. در همین ارتباط کارگران هپکو و آذر آب در شهریور ماه 1396 دست به اعتراض زده و به راه پیمائی پرداختند. تا از این طریق هم حمایت اهالی شهر وهم حمایت هم طبقه ای های خود در سایرمؤسسات تولیدی وصنعتی را جلب کنند. واین البته برای بورژوازی کشورهای پیرامونی چه در بخش خصوصی وچه دولتی یک خطر جدی واقعی است. بلافاصله پلیس ضد شورش به مقابله با کارگران اعتراضی پرداخته و با گاز اشک آور به صفوف کارگران هجوم برده وتوانستند صفوف کارگران معترض را در هم بشکنند.همزمان دستگاه قضائی رژیم به مثابه یکی از ارگانهای سرکوب وارد عمل شده و برای بیست نفر از کارگران حکم احضار با اتهام اخلال در در نظم ارسال کرده و کارگران معترض تهدید به اخراج شدند. پس از یک وفقه چند ماهه و در دل شرایط تغییر یافته از بعد از خیزش دیماه کارگران هپکو دور دیگری از اعتراضات خود را در اردیبهشت نود و هفت آغاز می کنند. آنان اگر در روز اول در مقابل کارخانه تجمع کردند ، روز دوم خط راه آهن شمال به جنوب را بسته وبه کارفرما یک هفته مهلت دادند که به مطالبات آنان یعنی مزدهای معوقه وبیمه پاسخ دهد. با سپری شدن این مدت و عدم پاسخگوئی کارفرما با بستن خط راه آهن ، تردد قطارها را بطور کامل مسدود نمودند. بازداشت پنج نفر از کارگران خود باعث خشم بیشتر کارگران گشته و با آزادی همکاران خود و دریافت سه ماه از حقوقهای معوقه و انتقال مالکیت کارخانه به دولت ، اعتراضات خود را پایان دادند. بازگشت به دولت چیزی جز ادامه وضعیت گذشته وپرتاب شدن کارگران به دالان های تو در توی بورکراسی دولتی نبود . اکنون نه ماه بعد از سرکوب اعتصابات پرشور هفت تپه واهواز ، کارگران هپکو با سنت همان اعتصابات یعنی آمدن به خیابان اعتصاب خود را آغاز کردند. آنها این بار علاوه برمطالبات همیشگی خود، به بی عملی دولت در راه اندازی کارخانه نیز اعتراض دارند. از همان اولین روز شروع اعتصاب دست اندر کاران حکومتی با حربه نان قندی وسرکوب به حرکت در آمدند . ابراهیم رئیسی جانی تکیه زده بر ریاست قوه قضائیه ، محمود واعظی رئیس دفتر روحانی و یکی از فرماندهان سپاه به سخن در آمده ودر باره مسائل و مشکلات کارگران به لفاظی و یاوه گوئی پرداختند. در این میان رئیس قوه قضائیه گوی سبقت را در بیشرمی از سایرین ربوده ودر دیدار باکمیسیون اجتماعی و کمیسیون مشترک خدمات کشوری با اشاره به اعتراضات کارگری گفت : “در برخی از کارخانه ها ، کارفرما به دلیل وضعیت نابسامان دچار بدهی میشوند نباید اجازه بدهیم این کارخانه تعطیل و اموالشان توقیف شود. قوه قضائیه باید به عنوان کارآفرین به آنها نگاه کرده واز آنها حمایت کند ” بیشرمانه تر از این نمیتوان به دفاع از سرمایه داران پرداخت که سالهاست دستمزدهای کارگران را بالا کشیده اند ، سالهاست که هر کارگر معترض را اخراج میکنند ، سالهاست تحت عنوان باز سازی کارخانه میلیاردها تومن وام در اختیارشان قرار میکیرد تا اختلاسهای میلیاردی را سازمان دهند.
واقعیت این است که در پس لفاظی های ظاهری مقامات رژیم که گویا در فکر چاره جوئی برای کارگران هپکو هستند.، منافع دیگری خوابیده است. سپاه خواب تصرف هپکو را میبیند. نه به خاطر اینکه چرخ های تولید را به حرکت درآورد بلکه مسئله تصاحب زمینهای هپکوست. همان سیاستی را که در مورد کارخانه ” آونگان ” اراک بکار بردند. بیش از صد وهفتادهزار مترمربع از زمین های این کارخانه توسط سپاه به بهای نا چیزی خریده شده و در اختیار قرارگاه خاتم گذاشته شد که در خدمت پروژه ساخت وساز این نهاد در بیاید.هیچ بعید نیست که سپاه حتی برای دوره ای با تصاحب هپکو دست بازتری برای چنگ انداختن به تولیدات ماشین آلات هپکو داشته باشد واگر زمانی البته نه چندان دور تولیدات هپکو قدرت رقابت با ماشین آلات وارداتی را نداشته باشد در اینصورت راه برای خواباندن چرخه تولید و کسب ابر سود از طریق ساحت وساز زمینهای هپکو فراهم میگردد. در این میان آنچه به کارگران هپکو و حتی کارگران در سایر موسسات تولیدی وصنعتی بر میگردد این است که آنان اکنون هم تجربه مالکیت بخش خصوصی وهم مالکیت دولتی را دارند. کارگران هپکو اکنون در عمل میبینند که نه مالکیت بخش خصوصی ونه مالکیت بخش دولتی، مشکل تولید ومشکل زندگی ومعیشت آنان را حل نمیکند. تا زمانیکه در بر همین پاشنه میچرخد سهم آنان پرتلب شدن به قعر فقر امروز بیش از روز گذشته است.
بدون تردید اعتصاب جاری آخرین اعتصاب کارگران هپکو نخواهد بود.چرا که نه کارفرمای خصوصی ونه کارفرمای دولتی و نه قرار گاه خاتم پاسخی به مطالبات آنان ندارند. وهمین امر نشان میدهد که کارگران همچنان باید برمطالبات خود پای فشرده واز توهم خصوصی یا دولتی بیرون بیایند. این البته خوب است که کارگران هپکو اعتراضات خود را به خیابان میکشند تا هم مردم وهم سایر هم طبقه ای های خود را به پشتیبانی از مطالباتشان فرا خوانند ولی بدون شک برای طبقه ای که باید به مثابه رهبر جامعه ظاهر شود بسیار ناکافی است . ودر ست در همین جاست که اهمیت ایجاد شوراهای مستقل در محل کار وزیست کارگران معلوم میشود. همان شوراهائی که می توانند بستر مناسبی جهت ایجاد تشکل های سرتا سری کارگران باشند. و همه میدانیم که این امر یکی از کمبودهای اساسی جنبش کارگری ایران جهت تسخیر خاکریزهای جدید برای پیشروی است.