ژیان ذوالفقاری
بدنبال جدایی کە از سوی کمیتە مرکزی سابق حزب کمونیست ایران در این حزب روی داد، حرف و حدیث های زیادی حول این اتفاق کە البتە فقط برای چند دە نفر “مهم” شدە است، فضای مجازی را فراگرفت. در این میان جریان موسوم بە «حکمتیست» چون”کاسە داغتر از آش” همە انرژی خود را بکار گرفتە تا واقعیات این جدایی را در حمایت از منشعبین وارونە نشان دادە و البتە در این میان “کاری” هم برای خود دست و پاکردە باشند. در این رابطە نوشتەاخیر آقای رحمان حسین زادە تحت نام ” دلایل سیاسی مهم جدایی کمونیست کارگری از حزب کمونیست ایران و کۆمەڵە” قابل توجە است.
ایشان نوشتەاند: “رهبری راست ناسیونالیست در کۆمەڵە ناتوان از پاسخ گویی سیاسی به جناح چپ مقابل خودش (اکثریت کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران و بخش مهمی از تشکیلاتهای آن حزب در داخل و خارج و بخش نظامی) به نحو مشمئز کننده ای به فرافکنی در بیرون جریان و سازمانشان روی آورده است.” از عبارت بی محتوای “رهبری راست ناسیونالیست” حسین زادە باید صرفنظر کرد، چون این عبارت در جواب بە ناکامی های سیاسی حزب کمونیست وقت ایران کە ایشان در دورەای در رهبری آن بود تا سرانجام در جریان«حکمتیست»جاگرفت، بە بخشی از هویت ایشان وجریانش تبدیل شدە است. ادامە چنین هویت سازی را امروز در حزب کمونیست ایران و در انشعابی کە در آن روی داد بخوبی میتوان مشاهدە کرد. بی دلیل نیست کە جریان حکمتیست کمر همت بە دفاع و حمایت از منشعبین در حزب کمونیست ایران کە در حقیقت همان مسیر را ادامە میدهند که آنها ۳۰ سال پیش شروع کردند، برخواستە است.
حسین زادە از ” ناتوانی در پاسخگویی سیاسی بە جناح خود خواندە چپ” میگوید. باید از ایشان پرسید کدام بحث سیاسی و مستدل آنچە کە ایشان جناح چپ مینامد بدون پاسخ ماندە است؟ تمام آنچە کە مربوط بە مجادلات دورە اخیر در حزب کمونیست ایران است در دسترس است، با مراجعە بە این اسناد آیا ایشان میتواند بحث سیاسی و مستدلی را معرفی کند کە جواب نگرفتە باشد؟ در حقیقت آنچە کە این انشعاب از آن رنج میبرد عدم مشروعیت سیاسی و برنامەای بە عنوان دو خط مشی کاملا جدا است. بە عبارت دیگر انشعاب اخیر از سوی کمیتەمرکزی سابق حزب، از حدس و گمان ها و ارزیابی نظرات انتقادی با دست آویز قرار دادن کلمات و جملات فراتر نرفتە است. بیش از ٩٠ در صد این مباحث عمدتا حول مسائل تشکیلاتی و عدم انتخاب تعدادی برای ارگانهای رهبری بوده است. البتە باید پذیرفت کە حجم بزرگی از این نوشتە ها و گفتەها آنچە کە حسین زادە مباحث سیاسی جناح “چپ” مینامد بدون پاسخ ماندەاند و بدون پاسخ هم خواهند ماند، زیرا با مراجعە بە همین اسناد در دسترس، همانطورکەگفتە شد نمیتوان جدا از مباحث تشکیلاتی کە آنهم با ادبیاتی بسیار نازل بیان شدەاند، ادبیاتی مملو ازا تهامات و وارونگی های مفرط چیز دیگری از آنها بیرون کشید.
حسین زادە در ادامە سعی میکند در یک پارانتز، شناسنامە غیر واقعی از منشعبین بە تصویر بکشد، ایشان جناح “چپ” را اینگونە معرفی میکند: “اکثریت کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران و بخش مهمی از تشکیلاتهای آن حزب در داخل و خارج و بخش نظامی”. بدون تردید معرفی کنندە کە حسین زادە باشد بدون اطلاع نیست، اما در رکاب و در همراهی با منشعبین اطلاعات نادرست را چاشنی توجیهات انشعاب کردەاند، تا آنرا موجە و گویا پر قدرت جلوە دهند. اگر واقعیت داشتە باشد کە دارد، “کمونیست ها غیر از حقیقت نمی گویند” حسین زادە حقیقت را فدای مصالح فرقەای خود میکند. بد نیست با برسی آماری “بخش مهمی از تشکیلات های حزب” کە با انشعاب همراە شدەاند را از نظر بگذارنیم. اگر چە نمیتوان آمارها را با اعداد و حتی با ذکر نام و محل فعالیت بیان داشت اما بایک آمار کلی ولی واقعی میتوان یک تصویر حقیقی را در دسترس مخاطبین قرار داد تا خود بهتر بتوانند قضاوت کنند.
حزب کمونیست ایران و کومەلە دارای سەارگان رهبری است: کمیتەمرکزی حزب، کمیتەمرکزی کومەلە و کمیتە خارج از کشور. هر سەاین ارگانها رهبری حزب و کومەلە را تشکیل میدهند که مجموعا ٦٣ عضو دارند. از ٢٣ عضو کمیتەمرکزی سابق حزب ١٥ نفر جزو جناح انشعاب هستند کە ٥ سال از موعد قانونی و اساسنامەای آنان در پست کمیتە مرکزی میگذرد.ی عنی آنها طبق اساسنامه حزب کمونیست ایران، کە تعیین کردە است کنگرە حزب باید حداکثر ٢ سال یک بار برگذار شود، کمیتە مرکزی نماندەاند. کمیتە مرکزی کومەلە از ٣١ نفر تشکیل شدە است کە حتی یک نفر از آنها را شامل نمی شود. در کمیتە مرکزی قبلی کومەلە هم حتی یک نفر از آنها عضو این ارگان نبود. کمیتە خارج از کشور از ١٧ نفر تشکیل شدە است کە برای چندین دورە است حتی یک نفر از اقلیت منشعب در آن عضویت نداشته اند. با این حساب سادە اعداد متوجە می شویم کە از مجموع ٦٣ نفر رهبری کومەلە ١٥ نفر جزو اقلیت منشعب هستند کە تازە بیش از ٥ سال از دورە عضویت شان در این ارگان گذشتە است. بە بیان دیگر ٤٨ نفر از رهبری ٦٣ نفرە کومەلە و حزب، کە در کنگرەها و کنفرانس های قانونی با مشروعیت اساسنامەای از طرف اعضا انتخاب شده اند، اکثریت قاطع رهبری حزب کمونیست ایران و کل رهبری کومەلە را تشکیل می دهند.
جالب این است کمیتەغیر مشروع ۱۵ نفری بە خود اجازە میدهدبا نوک قلم “کمیتەمرکزی کومەلە”! را بدون کنگرەها انتصاب کند. جالبتر اینکەاین کمیتە ۱۵ نفره غیر مشروع بە خود اجازە میدهد کمیتە مرکزی مشروع و اساسنامەای را کە در کنگرە با دخالت اعضا و در همراهی و تأیید اکثریت قاطع اعضای تشکیلات کردستان انتخاب شدەاندغیر مشروع بداند! این عجایبی است کە در فرهنگ چپ بی سابقە بودە یا حداقل ناروا تشخیص دادە شدە است. اما حسین زادە این عجایب را آگاهانە نادیدە میگیرد و بە راحتی از مقابل آن میگذرد و مهر تأییدبە آن میزند.
بە موضوع برگردیم. در تشکیلات خارج حداکثر٣٠ درصد اعضا را شامل میگردند (لیست اعضای این بخش از تشکیلات موجود است)، در بخش تشکیلات شهرها( کردستان) کمتر از انگشتان دست همراە دارند و در تشکیلات شهرهای خارج از کردستان لازم بە توضیح نیست زیرا حسین زادە اطلاع دارد وضع از چە قرار است. ونهایتادر بخش تشکیلات علنی کومەلە (نیروی پیشمرگ)حداکثر ٢ درصد همراەدارند. باتوجەبەاینکەاین مسئلە مربوط به لیست اعضا است قابل مناقشە نیست زیرا بە راحتی می توان آن را کنترل کرد. بنابراین معرفی جناح انشعابی از جانب حسین زادە مبنی بر “بخش مهمی از تشکیلاتهای حزب” ذرەای باواقعیت همخوانی ندارد و تلاشی فریبکارانە جهت تقویت یک اقلیت است کەاکنون حزب و کومەلە را ترک کردەاند و حسین زادە و حکمتیست ها شتابان بەبلندگوی تبلیغاتی آنها تبدیل شدەاند و عملا تشکیل یک جریان واحد را تعقیب میکنند، کە البتە با توجه به اشتراکاشان در زمینه باورهای سیاسی و فرهنگ سیاسی منطقی است که هرچه زودتر به پیوندشان رسمیت ببخشند.
ضدیت کورکورانە جریان افراطی حکمتیست با کۆمەڵە ریشە تاریخی دارد. آنها دهەهاست کە بە امید به قول خودشان “مردن کومەلە” روزگار را سپری می کنند و از همان اوایل اعلام کردند کە با خارج شدن از صفوف کۆمەڵە، کۆمەڵەای باقی نخواهد ماند. اما دیدیم کە آنچه وجود خارجیش افسانەای بیش نشد همانایی بودند کە ٣٠ سال پیش کۆمەڵە را ترک کردند و هر روز در دنیای مجازی بە ” نقد” همدیگر میپردازند. تنها مسئلەای کە آنها را در یک صف واحد متحد می کند ضدیت با کۆمەڵە است. «حکمتیست ها» اکنون بە بلندگوی تبلیغاتی اقلیت منشعب از حزب و کۆمەڵە تبدیل شده اند و به زعم خودشان فرصتی را یافتەاند تا بە آرزوی همیشگی یشان مبنی بر تضعیف کومەلە برسند. ائتلاف نانوشتە این فرقە با منشعبین از حزب و کۆمەڵە یک تصمیم سیاسی است کە باید در آیندە بە قضاوت آن پرداخت.
ژیان ذوالفقاری ۲۲/۰۱/۳۱