تاریخ مبارزات خستگیناپذیر نیروی پیشمرگ کومهله، تاریخ مبارزه و مقاومت، تاریخ جنبش انقلابی مردم کردستان است. ۴۶ سال پیش، سنگ بنای نیروی پیشمرگ کومهله در شرایطی نهاده شد که جامعه ایران در آستانه یک نقطه عطف و یک تحول تاریخی قرار گرفته بود. از سویی مردم به پا خاسته در یک انقلاب تودهای، از سلطه دیکتاتوری پادشاهی رهایی یافته و فرصتی به دست آورده بودند تا نفسی به آزادی بکشند و از سوی دیگر، کابوس استیلای یک رژیم بغایت ارتجاعی و دشمن آزادی که خود را برای به دست گرفتن قدرت آماده میکرد، جامعه ایران را فراگرفته بود.
جریان اسلامی وظیفه خفه کردن صدای انقلاب ایران را به عهده گرفته بود و در گوشه و کنار ایران کار سرکوب مبارزات آزادیخواهانه و رهاییبخش مردم را پیش میبرد. اما در کردستان وضع به گونهای دیگر بود. ضعف جریان اسلامی، نفوذ خطمشی و اندیشه چپ، رادیکال و غیرمذهبی در میان مردم و وجود احزاب سیاسی، همه اینها توازن قوای متفاوتی را به وجود آورده بود. کارگران استثمار شده خواهان زندگی بهتری بودند. زحمتکشان روستا که از قید بقایای فرتوت نظام ارباب و رعیتی رهایی یافته بودند، زنان تشنه حقوق برابر، تودههای مردمی که نمیخواستند بیش از این ستم ملی بر دوششان سنگینی کند، همه این خواستها و آرزوها در یک جنبش مقاومت تودهای تجلی یافته بود، جنبشی که خود را برای مقابله با رژیم تازه به قدرت رسیدهای که دستاوردهای انقلاب مردم را تهدید میکرد، آماده میساخت.
در ابتدا، مرتجعین محلی و بقایای نظام پوسیده ارباب و رعیتی تلاش کردند تا با اتکا به دولت مرکزی، موقعیت از دست رفته خود را باز یابند. به همین منظور دار و دستههای مسلح راه انداخته بودند و زحمتکشان روستاها را مورد تهدید قرار میدادند. برای خنثی کردن این حرکت، کومهله زحمتکشان کردستان را فراخواند تا در اتحادیههای دهقانان دور هم جمع شوند و متشکل و مسلح از حقوق خود دفاع کنند. همزمان با نزدیک شدن زمان حمله قریبالوقوع رژیم به کردستان، مراکز آموزش نظامی کومهله در شمال و جنوب کردستان برای آماده کردن کادر جهت نیروی پیشمرگ کومهله ایجاد گردید. ستون فقرات نیروی پیشمرگ کومهله را مبارزینی تشکیل دادند که در این مراکز آموزش دیده بودند. نیروی اتحادیههای دهقانان تحت هدایت رهبری کومهله، در «مریوان، دیواندره، کامیاران، سردشت، بوکان و مهاباد»، وظیفه خود را با موفقیت به انجام رساندند. زمینها بین دهقانان فقیر تقسیم گردید و دار و دستههای مسلح اربابان از هم پاشیدند.
شور و شوق زحمتکشانی که با دستان خود پیروزی را به دست آورده و به آینده روشن امید بسته بودند و فضای سیاسی دموکراتیکی که کل جامعه کردستان را فرا گرفته بود، این منطقه را به سنگر محکمی برای ادامه انقلاب ایران تبدیل نمود. گسترش نفوذ سیاسی و اجتماعی کومهله و رشد تواناییهای آن در بسیج و سازماندهی تودهها که در چندین رویداد تاریخی نظیر کوچ مردم مریوان، اعتصاب عمومی یکماهه مردم سنندج برای اخراج سپاه پاسداران از این شهر، راهپیماییهای وسیع به سوی شهر مریوان به منظور پشتیبانی از مردم این شهر، خلع سلاح نیروی مرتجع موسوم به «سپاه رزگاری» که به وسیله شیوخ منطقه راهاندازی شده بود، خود را نشان داد.
همه اینها که افق دیگری را برای آینده انقلاب ایران پیشرو داشتند، برای رژیم به قدرت رسیده اسلامی قابل تحمل نبودند. به همین دلیل پس از مدتی فریبکاری و این دست و آن دست کردن، همه درهای گفتوگو و مذاکره را بست و بعد از به وجود آوردن چندین فاجعه نظیر کشتارهای «قارنا و قلاتان» و جاهای دیگر، به فرمان خمینی در تاریخ ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۸ تهاجم گسترده و وحشیانه به کردستان آغاز شد. کومهله مردم کردستان را به مقاومت در برابر این تهاجم در همه عرصهها فراخواند. مردم کردستان از این فراخوان استقبال کردند و تاریخ پرفراز و نشیب و پر از درس و تجربه چهل و شش سال گذشته را ساختند.
از آن هنگام تاکنون، نیروی پیشمرگ کومهله مشوق مبارزه و مقاومت مردم بوده و خود در پیشاپیش این مقاومت، فداکاری و جانبازی بوده است. نیروی پیشمرگ کومهله در طول حضور خود در میدان مبارزه سیاسی و مسلحانه علیه ستم و سرکوب دولت مرکزی و در دفاع از حقوق اولیه مردم زحمتکش در خود جامعه کردستان، فراز و نشیبهای فراوانی را پیموده و سنتهای ارزندهای را در این جامعه تثبیت کرده است.
پیشمرگ کومهله نه فقط مبارزی جسور و فداکار در میدان نبرد، بلکه در همان حال، سازمانده و پشتیبان مبارزات مردم زحمتکش برای زندگی بهتر بوده و هست. بدون تزلزل در برابر سنتها و فرهنگ عقبمانده ایستاده و مروج فرهنگ متعالی، پیشرو و انسانی بوده است. نیروی پیشمرگ کومهله نه فقط حماسهآفرین میدان نبرد، بلکه در همان حال پرچمدار برابری زن و مرد بوده است.
نیروی پیشمرگ کومهله، هر جا که حضور داشته از خود یادگارهای ارزشمندی در زمینههای اجتماعی برای بهتر کردن شرایط زندگی مردم به جا گذاشته است. نیروی پیشمرگ کومهله هر جا که حضور داشته، بذر آگاهی کاشته و افق سوسیالیسم را به روی مردم ستمدیده و زحمتکش و استثمار شده گشوده است.
بدینسان بود که نیروی پیشمرگ کومهله به یکی از ستونهای نیرومند یک مقاومت گسترده اجتماعی تبدیل شد. مقاومتی که در نتیجه آن مردم کردستان در برابر رژیم جمهوری اسلامی سر فرود نیاوردند و پیشمرگ کومهله از جمله به خاطر پایداری در سنگر همین مقاومت بود که در دل مردم کردستان جای گرفت.
نیروی پیشمرگ کومهله، مردم کارگر و زحمتکش را بیوظیفه نمیکند و در انتظار پیروزی نظامی خود نگه نمیدارد، بلکه اعتماد به نفس و اتکا به نیروی خود را در آنان تقویت میسازد. چشمانداز نیروی پیشمرگ کومهله برای رهایی مردم کارگر و زحمتکش، انقلاب است. انقلابی که نیروی محرکه آن را کارگران و زحمتکشان تشکیل میدهند. چنین انقلابی نه ناشی از اراده ما، بلکه مبتنی بر واقعیات بنیادین اقتصادی و اجتماعی است. تضادهای طبقاتی، نابرابریها و تبعیضها و محرومیتهای اجتماعی، فقدان آزادیهای فردی و سیاسی، ممانعت از آزاد اندیشی و آزاد زیستن و غیره است که یک جامعه را به سوی انقلاب سوق میدهد، انقلاب به معنی جابهجایی قدرت سیاسی از اقلیتی کوچک به اکثریت تولیدکنندگان ثروت و نعمت جامعه، یعنی ایجاد تحولات بنیادی اقتصادی و اجتماعی در زندگی مردم.
نیروی پیشمرگ کومهله تلاش میکند تا به سهم خود توازن قوا را به نفع جبهه مردم کارگر و زحمتکش عوض کند و شرایط انقلاب و قیام تودهای را نزدیکتر سازد. در نتیجه فعالیت این نیرو، پیروزی نهایی در مبارزه برای تحقق اهداف مردم کردستان و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت، از راههایی سهلتر و کمتلفاتتری میسر خواهد شد. مردم کردستان با پشتیبانی خود از این نیرو، با مشارکت در فعالیتهای آن، در واقع از حرمت انسانی خود دفاع کردهاند. هزاران انسان بخشی از بهترین سالهای عمر خود را در صفوف این نیرو سپری کردند و به حق به گذشته خود افتخار میکنند. شمار زیادی انسانهای کمونیست و چهرههای شناخته شده و محبوب مردم کردستان که آرزوی رهایی انسان از استثمار و از کارمزدی در دل داشتند، در صفوف این نیرو جان باختند.
اگرچه بیش از دو دهه است که این نیرو که بوسیله کومهله کمونیست رهبری میشود، در پیروی از یک سیاست اعلام شده، فعالیت نظامی علیه نیروهای جمهوری اسلامی انجام نداده است، اما هرگز جایگاه مبارزه و مقاومت مسلحانه و حقانیت آن در چهارچوب حق دفاع مشروع در استراتژی ما زیر سوال نرفته است. واقعیت این است که مبارزه مسلحانه با هجوم نیروهای رژیم اسلامی به مردم کردستان تحمیل شد. مردم کردستان آزادی میخواستند و چون مصمم بودند که از دستاوردهای دموکراتیکی که در جریان سرنگونی رژیم شاه به دست آورده بودند دفاع کنند، ناگزیر شدند که دست به اسلحه ببرند. دفاع از این آزادی بدون جانفشانی میسر نبود. آنان به خشونت متوسل نشدند، بلکه در برابر خشونت ایستادگی کردند و از حرمت انسانی خود دفاع نمودند. وقتی نیروهای رژیم را عقب راندند و کردستان را یکبار دیگر از زیر سلطه رژیم سرکوبگر خارج کردند، در بسیاری از نقاط کردستان نمونههای ارزشمندی هم از زندگی مدنی و دموکراتیک را تجربه نمودند.
در مناسبت روز پیشمرگ کومهله، یاد رفیق «سعید معینی» اولین پیشمرگ و اولین جانباخته کومهله، که روز پیشمرگ کومهله به یاد و خاطره وی و روز جانباختنش نامگذاری شده است، و یاد هزاران رزمنده و انسان شریفی را که در صحنههای مختلف نبرد با یکی از درندهترین و تاریکاندیشترین دیکتاتوریهای این عصر جان باختند، گرامی میداریم و به خانوادههای سرفراز و مقاوم آنان درود میفرستیم.
کمیته مرکزی کومهله
(سازمان کردستان حزب کمونیست ایران)
۳۰ خرداد ۱۴۰۴