اول ماه مه روز جهانی طبقه کارگر فرا می رسد. پیشاپیش فرارسیدن این روز برزگ و این سنت پایدار کارگری را به کارگران ایران و به همه کارگران و مردم بیزار از ستم و نابرابری در سراسر جهان شادباش می گوئیم.
اول ماه مه، نماد اتحاد و همبستگی بین المللی زنان و مردان کارگر در مبارزه جهانی علیه نظام سرمایه داری است. در این روز طبقه کارگر با نمایش قدرت جهانی خود این پیام سرنوشت ساز را به گوش جهانیان میرساند که سرانجام نظام سرمایه داری با دستان توانای طبقه کارگر فرو خواهد پاشید و نظم نوین سوسیالیستی جایگزین آن در راه است.
امسال در شرایطی اول مە را تدارک می بینیم کە در ایران و در سراسر جهان جبهه کارگران و متحدین آنها و جبهه سرمایه داران دولتهایشان، در یک نبرد گاه آشکار و گاه پوشیده، در مقابل همدیگر صف ارائی کرده اند. در یک سو صف حاکمان سرمایە قرار دارد کە با اتکا بە زور و سرکوب، فریب و نیرنگ، با براە انداختن جنگ و ویرانی، که تازه ترین نمونه آن جنگ امپریالیستی در جبهه اوکراین است، خود را سرپا نگە داشتە است و تلاش می کند از این طریق بر بحرانهای ویرانگرش فایق آید و در سوی دیگر صف کارگران و مردم زحمتکش است کە برای پایان دادن بە فقر و محرومیت، ستم و نابرابری ، برای بنا نهادن دنیای عاری از جنگ و ویرانی به نبرد برخاسته اند. اول ماە در واقع روزی در ادامە همە آن روزهائی است کە این نبرد مداوم دو جبهه کار و سرمایه در آن جریان دارد .
در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی سرمایه داران و دولتشان با تشدید استثمار، تحمیل بیکاری بیشتر، کاهش دستمزدها، ناامن کردن محیط کار، کاهش و حذف خدمات عمومی ، لگدمال کردن ابتدایی ترین حقوق فردی و اجتماعی انسان ها؛ با زندان و شکنجه و اعدام، بار سنگین بحران اقتصادی خود را بر دوش کارگران و بخش های تهیدست جامعه انداخته است. در این میان بیکاری و عدم امنیت شغلی بزرگترین معضل بسیار جدی طبقه کارگر در ایران است. بیکاری نه تنها زندگی و معاش روزانه خانواده ها را تهدید می کند، بلکه عوارض و مصائب ناشی از آن، امنیت و حرمت انسان ها را هم با خطر جدی روبرو می سازد و بیشترین آسیب های اجتماعی در کمین بیکاران و خانواده آنان است. اعتیاد ، آوارگی و از هم پاشیدن کانون های عاطفی و افسردگی و بسیار بیشتر از اینها، عوارض بلاواسطه معضل بیکاری هستند. در شرایطی که نرخ بیکاری جوانان به سرعت از مرز 50 درصد هم می گذرد؛ در شرایطی که بحران اقتصادی و تحریم های اقتصادی بیش از 60 درصد مراکز صنعتی و تولیدی را به ورشکستگی کشانده است و بقیه نیز در آستانه ورشکستگی قرار گرفته اند، معضل بیکاری با هیچ وعده و وعیدی از سوی کارگزاران حکومتی از میان برداشته نمی شود. پاسخ به این معضل، در دست های توانای همانهایی است که با کار و با تولید خود و با ارائه خدمات شان ثروت و نعمت و تسهیلات اجتماعی می آفرینند. این اراده متحد و سازمانیافته همه کارگران اعم از شاغل و بیکار و جوانان پرشور آماده بکار است که با گرد هم آمدن حول شعار: «کار مناسب یا بیمه بیکاری مکفی»، این مطالبه برحق را به دولت و سرمایه داران تحمیل کنند.
جمهوری اسلامی فرو رفته در بحران عظیم اقتصادی، تصمیم گرفته است خسارات ناشی از بحرانی را که خود مسبب آن است نه با کاستن از هزینه های ملیتاریستی و ترور سرکوب و کاستن از بودجه نهادهای دروغ پراکنی و فریب، بلکه با گرو گرفتن کار وزندگی کارگران و اقشار تهیدست و محروم جامعه بر سر آنان سرشکن کند.
اما این تمام آن تصویری نیست کە ما از شرایط موجود داریم . باید تصویر دیگری را کە سرشار از اعتراض و مبارزە علیە این بیدادگری، استثمار و ستم و بی حقوقی است، بدان اضافه کرد. صدای این اعتراض و مبارزە و ” نە ” گفتن بە تاخت و تاز حاکمان سرمایە را می توان در همە جا شنید . این صدا کە نشان از چهرە دیگر جهان ما دارد را میتوان آشکارا در ایران در اعتراضات و مبارزات کارگران ، معلمان، پرستاران و مردم زحمتکش در چند سال اخیر دید. میتوان انعکاس این صدا را در سراسمیگی حاکمان اسلامی، در گسترش سیاست سرکوبگرانە برای بقاء ذر حکومت مشاهده کرد ، حاکمیتی کە در نتیجە همین مبارزات مدام نفی می شود و بە پایان راە خود نزدیک شده است.
در آستانه روز جهانی کارگر لازم است این حقیقت را تاکید کرد که کارگران به حکم شرایط عینی که در آن قرار دارند، قادرند با بکار انداختن ظرفیت ها و قابلیت های خود، این دنیا را تغییر دهند. قادرند نظامی را بنیاد نهند که در آن همه آزاد باشند، همه برابر باشند، کار مزدی ملغی شود و کارگر مزد بگیر به موقعیت صاحب کار خود ارتقاء پیدا کند. رشد و توسعه اقتصادی به فراوانی همه نیازهای زندگی منجر شود و رفاه جای کمبود و محرومیت را بگیرد، هدف تولید نه کسب سود بلکه تامین نیازهای انسان باشد، کار از صورت اجبار به کار دلخواه از روی اختیار و درک به مسئولیت در قبال جامعه تبدیل شود، هر کسی به هر اندازه که در توان دارد کار کند و به هر اندازه که نیاز دارد از امکانات و خدمات برخوردار باشد.
چنین جهانی را تنها کارگران می توانند بسازند زیرا که کارگران در نبرد برای بنا نهادن چنین جهانی چیزی جز زنجیر دست و پای خود را از دست نخواهند داد. چنین تحولی محصول انقلابی خواهد بود که توده زنان و مردان کارگر در محور آن باشند. چنین انقلابی قدرت و توان خود را از طبقه انقلابی، طبقه کارگر می گیرد. افق پیروزی این انقلاب را آمادگی عملی، یعنی سازمانیابی طبقه کارگر در تشکلهای طبقاتی و سیاسی، استراتژی سیاسی روشن، برنامه و شعارها و مطالبات شفاف و مبانی تاکتیکی درست ترسیم می کند.
اگر چه امروز طبقه کارگر در ایران هنوز بطور متشکل وارد صحنه سیاسی جامعه نشده است، اما شروع سنگین و گام بگام جنبش کارگری، و روند رادیکالیزه شدن اعتراضات توده های مردم ، هشیاری در اتخاذ تاکتیک های متناسب با توازن قوای موجود، همه حکایت از آن دارند که روند تعمیق خواستهای سیاسی و دمکراتیک طبقه کارگر و توده های ستمدیده مردم ایران آغاز شده است. وجود همین بستر عینی، فعالیت و تحرکی صد چندان از فعالین و پیشروان جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی و همه ما کمونیست ها می طلبد. به پیشواز این شرایط برویم.
حزب کمونیست ایران
فروردین 1401 شمسی، آوریل 2022 میلادی