اسعد رستمی
چهلوشش سال پس از سقوط دیکتاتوری سلطنتی شاه در ایران، یکی از نمادهای سرکوب و وحشت آن رژیم اکنون در برابر دادگاه قرار گرفته است. مقاله اخیر روزنامه گاردین ( که لینک ان را در پایین صفحه میبینید) پرده از زندگی پنهان پرویز ثابتی – مسئول امنیت داخلی ساواک – در فلوریدا برمیدارد و نشان میدهد که او پس از سالها سکوت، بهدلیل شکایت سه زندانی سیاسی سابق، با پروندهای به ارزش ۲۲۵ میلیون دلار روبهرو شده است.
ساواک از بدو تأسیس در سال ۱۳۳۶، به دستور شاه و با همکاری مستقیم سازمانهای امنیتی آمریکا و اسرائیل، به ابزاری برای سرکوب آزادی بیان،جنبشهای آزادیخواهانه، سوسیالیستی و کارگری در ایران بدل شد.
شکنجه، زندان و قتل، سه ستون اصلی سیاست امنیتی رژیم جنایتکار پهلوی بود. همانطور که گاردین نقل میکند، ثابتی در گزارشهای محرمانهٔ سیا بهعنوان «یکی از قدرتمندترین و ترسناکترین مردان رژیم شاه» معرفی شده بود؛ فردی که عملاً اختیار داشت دستور بازداشت، بازجویی و محاکمهٔ مخالفان را صادر کند.
شاکیان این پرونده که سه فعال سیاسی پیشین هستند، شهادت دادهاند که در زندانهای تهران تحت شکنجههای وحشیانه قرار گرفتند: تجاوز، شوک الکتریکی، کشیدن ناخنها، غرق مصنوعی. وسیلهٔ مخوفی به نام «آپولو» نیز در اسناد دادگاه ذکر شده است. (آپولو)صندلیای فلزی که با کلاهک آهنی فریاد قربانی را در گوش خودش چند برابر میکرد. اینها فقط نمونهای از شکنجههایی است که هزاران مبارز چپ، سوسیالیست، شاعر، نویسنده،سینماگر،دانشجو، زن و روشنفکر مترقی در دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی تجربه کردند.
ثابتی در اظهارات پیشین خود ادعا کرده بود که «ساواک شکنجه نمیکرد» و او «با شکنجه مخالف بوده است». این ادعا نهتنها با هزاران شهادت بازماندگان و خانوادههای قربانیان در تضاد است، بلکه توهینی آشکار به حافظه جمعی مردم ایران است. برای مردم ایران پرویز ثابتی نه یک فرد منفرد بلکه نمایندهٔ ساختار یک دیکتاتوری وابسته و دستنشانده امپریالیسم بود.
این محاکمه هرچند در خاک آمریکا و تحت قوانین سیستم سرمایهداری جهانی است، اما از این لحاظ که نشان میدهد که حتی دههها پس از ارتکاب جنایت، امکان بازخواست وجود دارد. یادآور میشود که ریشههای استبداد کنونی رژیم جمهوری اسلامی را باید در همان ساختار سرکوبگر ساواک و بقایای آن جستوجو کرد. فرصتی است تا بار دیگر توجه جهانیان به مبارزات مردم ایران و هزینههای سنگینی که مبارزان راه آزادی و رفاه پرداختهاند، جلب شود.
روشن است؛ما باید این دادگاه را نه پایان راه، بلکه گامی در مسیر افشای همهٔ جنایتکاران بدانیم. از ثابتی تا قاضی مرگ صلواتی و رادان جنایتکار تا سردمداران رژیم جمهوری اسلامی و همهٔ کسانی که دستشان به خون آزادیخواهان آلوده است، باید در برابر مردم ایران و تاریخ پاسخگو شوند.
این محاکمه باید بهانهای باشد برای زنده نگهداشتن خاطرهٔ هزاران زندانی جانباخته، از زندانهای اوین و قزلحصار گرفته تا قتلعامهای دههٔ ۶۰. هیچ نظام سرکوبگری ( چه سلطنتی و چه جمهوری اسلامی ) نمیتواند حافظه تاریخی مردم مبارز و جنبش آزادیخواهی در ایران را از بین ببرد.
لینک مقاله گاردین
https://www.theguardian.com/world/2025/sep/11/parviz-sabeti-shah-iran-lawsuit