به دنبال پایان انتخابات فرمایشی برای تعیین رئیس جمهور جدید، فشار بر فعالین مدنی و بویژه فعالان جنبش زنان افزایش یافته است. جمهوری اسلامی که با ضربه سنگین«جنبش تحریم انتخابات»روبرو شده و خطر انفجار خشم توده های کارد به استخوان رسیده را نزدیک می بیند، برای ایجاد هراس در جامعه و سرکوب کردن هرگونه توان سازماندهی و آگاهگری، دست به اقدامات انتقام جویانه علیه فعالین جنبش های مدنی و حتی زندانیان سیاسی می زند.
در این رابطه کارزار«علیه حکم شصت سال زندان فعالین حقوق زنان در گیلان» در روز ۲۶تیرماه سومین بیانیه خود را منتشر کرد. در این بیانیه ، گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه دفاع از حقوق بشر، با انتشار پستی در رسانه ایکس نوشته است:
“شش مدافع حقوق زنان به حبسهای طولانی محکوم شدهاند و گزارشها حاکی از دستگیری خشونتآمیز، شکنجه و تهدید به تجاوز و مرگ در طول بازجوییها است. من از حکومت ایران میخواهم که آنها را فوراً آزاد کرده و سرکوب مدافعان حقوق زنان را متوقف کند.”
فروغ سمیعنیا، جلوه جواهری، نگین رضایی، شیوا شاهسیاه، آزاده چاوشیان و زهره دادرس به چند مدافع دیگر حقوق زنان گیلان نظیر سارا جهانی، یاسمین حشدری، متین یزدانی و هومن طاهری در زندان لاکان رشت پیوستند.
وزارت اطلاعات پس از بازداشت این فعالان جوان آنها را به «فراهم آوردن مقدمات اغتشاش در گیلان و کردستان» متهم کرد. بنفشه جمالی، از فعالان حقوق زنان، صدور این احکام را تکان دهنده خوانده، اما معتقد است که فشار امنیتی مانع از فعالیت زنان برای تامین حقوق پایمال شده خودنخواهد شد. او با اشاره به چرخه جنبشهای اعتراضی و چند موج اعتراضات سراسری از سال ۱۳۸۸ به این سو گفت: “زنها امروز در خیابان علیه حجاب اجباری مبارزه میکنند و در خانه علیه خشونت خانگی. این مسیر قابل بازگشت نیست.”
مبارزات موجود علیه مردسالاری و سیاست ها و اقدامات زن ستیزانه جمهوری اسلامی، که با پیش آهنگی خود زنان پیش میرود، نوید تحقق داوری مذکور را می دهد. مادران پارک لاله نیز همین امر را در مطلبی تحت عنوان “دستاوردهای بینظیر قیام «زن، زندگی، آزادی»، بازگشت ناپذیر است!”بشارت دادند.
جنبش زنان که پیشآهنگ مبارزه علیه رژیم اسلامی و سنتهای پوسیده مرد سالاری است، هنوز نتوانسته نیروی توده ای زنان و بویژه زنان کارگر و زحمتکش را سازمان داده و به میدان مبارزه بیاورد. یکی از موانع اساسی در تحقق چنین هدفی سرکوبگری و درنده خوئی رژیم اسلامی حاکم بر ایران است. تمام اقدامات وحشیانه و سرکوبگرانه این رژیم علیه زنان، که صدور حکم ضد انسانی اعدام برای شریفه محمدی و صدور بیش از ۶۰ سال زندان برای فعالین جوانی که فقط یک گروه تلگرامی سازمان داده بودند، در همین راستا انجام گرفته است.
جنبش زنان که یکی از عرصه های برجسته آن حرکات نافرمانی مدنی زنان آزاد اندیش و آزادپوش می باشد نمایانگر این واقعیت است که این جنبش در مبارزه علیه رژیم اسلامی هدف خود را بدرستی تعیین کرده است. پیشبرد مبارزه برای لغو احکام اعدام و انواع دیگر احکام ضد بشری بیدادگاه ها اینست در راستای جنبش انقلابی “زن، زندگی، آزادی” صورت خواهد گرفت. چنین مبارز طبعا از جمهوری اسلامی عبور کرده و سمتگیری سوسیالیستی پیدا خواهد کرد. این مبارزه هم اکنون در جریان است مدام نیز گسترده تر می شود. مادران پارک لاله نیز در همین زمینه نوشته اند: “زنان مبارز و شجاع ما سالهاست که در همین زمینه مادران پارک لاله به طور مستمر در خانهها، در جامعه و در خیابانها علیه آپارتاید جنسیتی و هرگونه تبعیض مبارزه میکنند و با مبارزات مداوم و هر روزهی خود نشان دادهاند که علیرغم تداوم سرکوبهای وحشیانه این حاکمیت زنستیز در طی ۴۵ سال گذشته، به ویژه پس از قیام شجاعانه «زن، زندگی، آزادی»، بههیچ عنوان قصد بازگشت به گذشته را ندارند و اجازه نمیدهند که آنها را جنس دوم بشمارند و حاکمیت و جامعهی مردـ پدرسالار برایشان تصمیم بگیرند.” بدون شک زنان در این مبارزه سرنوشتساز تنها نیستند، آنها نیروی عظیم مردان آزاده ای را که از ستم و سرکوب علیه زنان و علیه بیزارند، همراه خود دارند. جمهوری تلاش بسیارکرد تا جامعه را به قهقرای طالبانی ببرد و موفق نشد. محدویتها بر علیه زنان یکی پس از دیگری در عرصه نبرد در خیابانها، مدارس آگاهانه ، و دانشگاهها، به همت توده زنان و مردان آزاده به چالش کشیده شده و با شکست روبرو می شوند.