حسن رحمان پناە
روزچهار شنبە ١۶آذر ١٤٠١ خورشیدی در ایران روز دانشجو است . روز دانشجوی امسال در متن تحولات مهم سیاسی و اجتماعی ، در دل انقلاب نوین مردم ایران برای بە گور سپردن فاشیسم اسلامی و با شعار ساختار شکن “زن ، زندگی ، آزادی ” برگزار می شود . روز دانشجوی امثال با فراخوان دانشجویان و کمیتەهای محلی سازماندە انقلاب جاری، جوانان محلات ۳۰ شهر ایران، جبهه متحد محلات ایران و گروه پزشکان و پرستاران آزادیخواه طی فراخوانهایی مردم را بە اعتصابات و اعتراضات سراسری دعوت کرده اند. از امروز ١٤ آذر تا چهار شنبە ١٦ آذر روز گرامیداشت دانشجو آدامە خواهد یافت . ستارت امروز این حرکت ٣ روزە با اعتصاب گستردە در ٢٥ استان از ٣١ استان ایران آغاز شد و میتوان حدس زد در ١٦ آذر بە اوج خود خواهد رسید و انقلاب مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی را چند قدم بە جلو سوق خواهد داد.
٦٩سال قبل در چنین روزی و در متن رویدادهای سیاسی و اجتماعی سال های اولیە دهە ٣٠ خورشیدی که باعث فرار شاه از ایران بە عراق و سپس کودتای آمریکایی _انگلیسی ٢٨ مرداد سال ١٣٣٢ و بازگشت مجدد وی بر مسند قدرت شد ، جامعه ایران در تب و تاب سیاسی و اجتماعی عظیمی به سر می برد و هنوز تکلیف قدرت سیاسی یکسرە نشدە بود . شاه با ترس و وحشت و در حمایت کودتاچیان و همچنین پشتیبانی بی دریغ آمریکا ، اما در نگرانی از آیندە نامعلوم خود ، سلطنت پهلوی ، خانوادە و نزدیکانش به ایران بازگشت .
ایالات متحد آمریکا بعد از پایان جنگ جهانی دوم بعنوان بزرگترین ابرقدرت امپریالیست غرب در برابر امپریالیسم شوری و شرکا ، عملآ در رهبری بلوک غرب قرار گرفتە بود. آمریکا در حالی رهبری دولت های بلوک غرب علیه بلوک رقیب شرق را در دست داشت کە به سرعت در حال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه و بویژه ایران بود که مرز مشترک طولانی با کشور “اتحاد جماهیر شوری” سابق داشت و از اهمیت سوق الجیشی خاصی برای این کشور برخوردار بود. “ریچارد نیسکون ” معاون (آیزنهاور) رئیس جمهور وقت آمریکا برای نشان دادن ثبات سیاسی در ایران بعد از کودتای ٢٨ مرداد ، حمایت قاطع آمریکا از شاه و قوت قلب دادن به نامبرد و تنها نگذاشتن وی در برابر مخالفینش در داخل کشور و همچنین رقیب بین المللی بلوک غرب، یعنی “شوری”کە هم شاه و هم دولت های غربی در مورد گسترش نفوذ آن هراس افکنی میکردند در حال سفر به تهران بود . ٣ روز قبل از سفر نیکسون به ایران و دو روز قبل از یورش نظامیان شاه به دانشگاه تهران ، فضل الله زاهدی کە از طراحان اصلی کودتای نظامی علیه حکومت مصدق بود و بعد از موفقیت کودتا از جانب شاە به نخست وزیری منصوب شدە بود، برقراری رابطه با دولت انگلستان را که در دوران نخست وزیری مصدق به حالت تعلیق درآمده بود، رسمآ و مجددآ برقرار کرد. با پخش این خبر و سفر قریب الوقوع معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران، تظاهرات و اعتراضات مردمی در برخی از شهرهای بزرگ ایران ، از جملە تهران به راه افتاد که تعدادی از معترضین در دانشگاه و در سطح شهر دستگیر شدند. وضعیت متشنج در ١۵ آذر نیز ادامه یافت.
صبح روز ١۶ آذر فضای حاکم بر دانشگاه تهران ملتهب بود. نیروهای نظامی با تجهیزات کامل و به بهانه جلوگیری از “اغتشاش” که زبان همه سرکوبگران علیه معترضین و ناراضیان سیاسی است، در اطراف و داخل دانشگاه حضور گستردە داشتند . این حضور از امکان رویداد ناخواستەای خبر می داد. به منظور جلوگیری از وقوع هر گونه رویدادی علیه دانشگاه، مسئولین این نهاد آموزشی چندین دانشکدە را تعطیل کردند. اما نیروهای سرکوبگر کە قصد زهرچشم گرفتن از دانشجویان و به تبع آن از جامعه ملتهب و ناراضی ایران، بعد از نزدیک به ٣ ماه از کودتای نظامی ٢٨ مرداد و همچنین قصد داشتند قدرت حاکمیت متزلزل شاه را به حامی جهانی آن آمریکا نشان دهند، بیکار ننشستند و دانشکده فنی را مورد یورش وحشیانه قرار داده و دستور آتش صادر کردند. در روز ١۶ آذر مهاجمان تا دندان مسلح شاە بە قدرت بازگشتە به داخل دانشگاه و کلاس درس مدرسین و دانشجویان یورش بردە و بر اثر تیراندازی آنان در طبقه اول دانشکدە فنی چندین تن از دانشجویان مجروح و عدە بیشتری دستگیر شدند. از مجروحین، ٣ دانشجو به اسامی “مصطفی بزرگ نیا، مهدی شریعت رضوی و احمد قندچی ” متاسفانە جانباختند. رژیم شاه برای توجیه این جنایات، علت کشتار دانشجویان را “درگیرشدن دانشجویان با سربازان و کوشش برای خلع سلاح آنان” عنوان کرد که حتی مزدوران شاه نیز به این اراجیف باور نکردند. در روز١٧ آذر و در اعتراض به جنایت مزدوران شاه علیه دانشجویان دانشگاه تهران، اعتصابات گستردەای در اغلب دانشگاهها و دبیرستانهای تهران و دیگر شهرهای ایران برگزار شد و یاد و خاطرە جانباختەگان ١۶آذر گرامی داشتە شد.
دو روز بعد از این جنایت “ریچارد نیسکون “معاون رئیس جمهورآمریکا وارد ایران شد و بر سنگ فرش خونین دانشگاه تهران کە هنوز بوی خون و باروت از آن می آمد، حضور یافت و طی برنامەای از قبل تدارک دیده شدە، دکترای افتخاری حقوق را از دانشگاه تهران دریافت کرد. این اقدام دهن کجی اشکاری به مبارزات عادلانه و برحق مردم ایران، بویژه جنبش انقلابی و پیشتاز دانشجویی و اثبات مزدوری و سرسپردگی رژیم سلطنتی به اربابان جهانیش و زمینە فراهم نمودن برای “ژاندارم منطقە” شدن حکومت سلطنتی بود.
از آن تاریخ تا کنون روز ١۶آذر بعنوان روز دانشجو ، در گرامیداشت یاد و خاطرە دانشجویان جانباختە و همچنین مبارزات رادیکال و انقلابی دانشجویان علیه ستم ، استبداد و سرکوب و برای آزادی و برابری انسان گرامی داشتە می شود.
دانشگاه در ایران از بدو تآسیس تاکنون انعکاس وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعە بودە و محل حضور و جدال ٣ گرایش اصلی (لیبرالی، مذهبی و سوسیالیستی)بودە است. دو گرایش اول اگرچه همیشە از نااگاهی و توهم مردم به آرمان و اهداف آنان و ازعدم سازماندهی انقلابی تودە وسیع مردم سوء استفادە کردە، اما همیشە در کنار استبداد سیاسی زیستە و در دورانهای مختلف از آن تغذیە کردە، نیرو گرفتە و به آن خدمت کردە و نیرو دادە است. اما گرایش چپ و سوسیالیست درون دانشگاه همیشه موتور محرکه اعتراضات و مبارزاتی دانشجویان جهت کسب مطالبات صنفی و سیاسی خود تا تحقق خواستهای مبارزاتی و رادیکال درون جامعه بودە است . بسیاری از فعالین و رهبران سیاسی احزاب و سازمانهای سیاسی مبارز، رادیکال و کمونیست از دانشگاهها فارغ التحصیل و طی دورانی از فعالین جنبش دانشجویی بودەاند. برجستەترین چهرهای سیاسی و علمی جامعه ایران از دانشگاهها برخاستەاند. مقاومترین زندانیان سیاسی و عقیدتی که تحت وحشیانەترین شکنجەهای جسمی و روحی قرار گرفتە و بسیاری از آنان در مقابل جوخەهای اعدام جلادان، چه در زمان رژیم منفور سلطنتی و چه استبداد مذهبی اسلامی قرار گرفتەاند از دانشگاهها بودەاند. بخش رادیکال و سوسیالست جنبش دانشجویی پیام آوران اگاهی و علم به درون جامعه بودەاند کە خود از آن برخاستەاند . بی دلیل نیست که همه دیکتاتورها از جنبش دانشجویی رادیکال و سوسیالیستی وحشت دارند و با هر امکان و وسیلەای، از پلیس، زندان، شکنجەگر تا آخوند و واعظ مذهبی و فتوای دینی، بلافاصله به سرکوب و خفە کردن صدای حق طلبانه دانشجویان بر می خیزند.
جنبش دانشجویی ایران دورانهای سخت و پرهزینەای را با همه افت و خیزهای آن پشت سرنهادە و کولەباری از درس و تجربه، از شکست و پیروزی در کارنامه خود دارد. این جنبش ، استبداد سیاسی و نظامی رژیم پهلوی را با دادن چندین قربانی در ١۶ آذر و دهها و صدها زندانی سیاسی که تعداد زیادی از آنان یا به جوخه اعدام سپردە شدند، یا در فرارهای ساختگی از زندان و از پشت سر هدف گلوله زندانبانان مزدور قرار گرفتند و یا در نبرد مسلحانه علیه رژیم پادشاهی جانباختند، به چالش کشید و در برابر آن سرتعظیم فرود نیاورد. جنبش دانشجویی ایران جدا از شلاق و زندان و گلوله استبداد رژیم سلطنتی ، مزه شیرین گشایش سیاسی در جامعه ایران را در شهریور٢٠ ، در رویدادهای چند سال منتهی بە اوایل دهە ٣٠ خورشیدی و بویژه در قیام زمستان سال ١٣۵٧ و سرنگونی نظام استبدادی ٢۵٠٠ساله شاهنشاهی چشید و مهر خود را بر آن حک کرد. اما متاسفانە در این دورانهای کوتاه و سپری شدە، تئوری انقلابی همراه با سازمان و تشکیلات تودەای و رزمنده سوسیالیستی کە بتواند کشتی توفان زدە مبارزات تودەهای کارگر و زحمتکش ایران را که همیشە بار سنگین مبارزە و مقاومت را بر دوش داشتەاند را به ساحل نجات راهنمایی کند، روشن بخش راه مان نبود و بعد از دفع هر استبداد، نمونه بدتر از قبل، جای آنرا گرفت، که جمهوری اسلامی آخرین نمونه آن است. حاکمیتی که بیش از ٤٣ سال است با سرب و گلوله و مشت آهنین متکی به فتوا و شریعت اسلام، دروغ ، تزویر و جنایت مردم ایران را سلاخی میکند. بی گمان لطمات جنبش دانشجویی و دیگر جنبش های اجتماعی در ایران، تنها در چند سال اول استبداد مذهبی ولایت فقیە، به اندازە ۵٠ سال حاکمیت خانوادە پهلوی بودە است کە به آسانی و سادگی جبران نخواهد شد.
جنبش دانشجویی ایران با پشت سر گذآشتن کشتارهای دهه ۶٠، با عبور از دولت “سازندگی” و نخ نما شدن سیاستهای گرایش اسلامی در قالب اصلاح طلبان حکومتی که چیزی جز رنگ و لعاب جمهوری اسلامی با پسوند “اصلاحات حکومتی” نبودە کە هرگز با استبداد مطلقە آن درنیفتاد ،سرکوب بیرحمانه دولت احمدی نژاد با پوپولیسم عوامفریبانه آن و وعدەهای فریبکارانه دولت “تدبیر و امید” حسن روحانی دروغگو و شیاد با “کلید” معروفش و اکنون دولت “ولایت مدار” رئیسی قاتل و جنایتکار ، عبور کردە و همسو با جنبش “زن ، زندگی ،آزادی ” میرود تا تصفیە حساب نهایی با فاشیسم اسلامی حاکم بر ایران آنجام دهد. خیزش ٧٠ روز اخیر ایران کە با مرگ مهسا(ژینا)امینی اهل شهرستان سقز از استان کردستان کە در تهران بوسیلە جانیان “گشت ارشاد” بە قتل رسید و جرقە آن را زد، می رود تا قصر سلطان و حاکمیت منفورش را در توفان خروش مردمی زیرورو کند. خشم مردم قیام کنندە در شهرستان سقز در روز خاکسپاری “ژینا امینی” و سپس فراخوان اعتصاب عمومی در کردستان توسط احزاب سیاسی در این منطقە بە نفرت عمومی و سراسری علیە استبداد مذهبی حاکم بر ایران تبدیل گردید و برای اولین بار در طول حاکمیت سیاە جمهوری اسلامی کل کشور را در نوردید. اکنون جامعە ایران و بە طبع آن جنبش های اصیل اجتماعی از قبیل جنبش دانشجویی ، جنبش زنان ، جنبش کارگری ،جنبش انقلابی کردستان و دیگر جنبش های تودەای و مردمی وارد فاز نوین و انقلابی از اعتصاب ، اعتراض ، تظاهرات خیابانی و رودرویی آشکار با فاشیسم اسلامی به منظور پایان دادن به عمر ننگین و سرکوبگرانە رژیم اسلامی شدە است . در کردستان ٣ اعتصاب عمومی متحدانە و یکپارچە بە فراخوان احزاب سیاسی با شرکت میلیونها نفر و بیش از ١٣ اعتصاب پراکندە دیگر با حضور گستردە مردم در استانهای غرب کشور و با همدلی و بعضآ اعتصاب عمومی در دیگر نقاط ایران همراهی شدە است ،دلالت از جایگاە جنبش انقلابی کردستان در متن رویدادهای ایران دارد .
بر متن تحولات کنونی ، بر بستر شرایط مناسبتر از گذشتە و در تغییر توازن قوا میان جبهە انقلاب و ضدانقلاب ، امسال جنبش دانشجویی در شرایط مناسب تری به استقبال ١۶ آذر روز دانشجو می رود. روز دانشجو در طول حیات خود در استبداد سلطنتی و اسلامی با اتکا بە نیروی جوان ، تحصیل کردە ، پرشور و بویژە جناح چپ آن همیشە بازتاب اعتراضات و مبارزات رادیکال اقشار پایین جامعە بودە است . اکنون کە جامعە ایران در تقابل تعیین کنندە با حاکمیت سیاسی _مذهبی قرار گرفتە است ، جنبش دانشجویی امروز از هر زمانی بیشتر بر ضرورت نقش خود لازم است کە اگاە باشد . در جریان نبرد اعتراضی بیش از ٧٠ روز اخیر ، با شعار “زن ، زندگی . آزادی” جنبش دانشجویی بطور مستمر و روزانە در صحنە بودە و هر روز شاهد حضور دهها دانشگاە در اعتراضات انقلابی و در شهرهای مختلف ایران بودەایم .شعارهای این جنبش رادیکال و ریشەای تر شدە است . اما رادیکال و ریشەای بە معنای دست بردن بە ریشە است کە بە گفتە کارل مارکس “ریشە خود انسان” است . خواست و مطالبات بیشتری ، از جملە شعار ” فرزند کارگرانیم ، در کنارشان می مانیم ، از ستم بیزاریم ” از مطالبات طبقە کارگر است کە توسط فرزندان دانشجوی آنان طرح و نمایندگی می شود. رنگ و بوی مطالبات مذهبی ، ناسیونالیستی و لیبرالی کمتر در جنبش دانشجویی امروز مشاهدە می شود کە یکی از نقاط قوت جنبش کنونی است کە در اعتراضات ٩٦ و با شعار ” اصلاح طلب ، اصولگرا ، دیگر تمومە ماجرا” کلید آن زدە شد.
همچنین جنبش دانشجویی با عبور از جریان چپ حاشیەای و ماجراجو و بیگانه به جنبش های اصلی و مبارزاتی قادر است در همسویی با جنبش اعتراضی و سرنگونی طلب کارگران و دیگر جنبش های اصیل اجتماعی و تودەای، جایگاه شایستە خود را در متن رویدادهای سیاسی و اجتماعی ایران امروز کە گامهای مهم و سرنوشت ساز در داخل و خارج کشور جهت سرنگونی انقلابی جمهوری فاشیست اسلامی برداشتە بە جلو بر دارد. امروز از هر زمانی بیشتر هم سرنوشتی جنبش کارگری، جنبش زنان و جنبش دانشجویی و دیگر جنبش های رادیکال و انقلابی به امر ملموس و واقعی برای تغییر شرایط موجود و سرنگونی انقلابی استبداد مذهبی حاکم بر ایران تبدیل شدە است.
مطالبە “کارگر، دانشجو، پیوندتان مبارک” لازم است و میتواند از یک شعار اعتراضی بە یک خواست عملی و ملموس تبدیل گردد. این دو جنبش، با همکاری و همسویی ، با کوشش جهت سازماندهی و ایجاد تشکیلات ، با هماهنگی در رهبری و هدایت، و با خط مشی و استراتژی رادیکال انقلابی و سوسیالیستی ، قادرند دیگر جنبش های اصیل مبارزاتی و اجتماعی را متشکل و متحد نمایند و پروسە سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را تسریع نمایند. جمهوری اسلامی غدە سرطانی بدخیمی است کە هر روز عوارض آن جسم فرسودە مردم ایران و کل منطقە را بیشتر از روز قبل الودە و عذاب می دهد . عمل جراحی و برداشتن این غدە سرطانی ، چیزی جز انقلاب کارگران و ستمدیدەگان نیست کە اکنون در ایران در جریان است و پیگیری و تداوم انقلاب تا رسیدن بە کل مطالبات سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی تبدیل شدە است . این رسالت بر دوش طبقە کارگر و متحدین آن، از جملە جنبش رادیکال و انقلابی دانشجویی، جنبش زنان ، جنبش انقلابی سرنگونی طلب با چشم داشت روشن از ایندە و جنبش انقلابی کردستان است.دانشجویان و کمیتەهای محل ، رهبران عملی مبارزات جاری در استانها و شهرهای مختلف، فراخوان اعتراض و اعتصاب در روزهای ١٤ ،١٥ و١٦ آذر روز منتهی بە روز دانشجو را صادر و احزاب سیاسی مختلف از جملە حزب ما “حزب کمونیست ایران ” و سازمان کردستان حزب (کومەلە )از آن حمایت و پشتیبانی نمودە و مردم را بە همراهی با دانشجویان و مبارزە جاری در این ٣ روز فراخواندە است . موفقیت این فراخوانها و جواب مثبت گرفتن از جانب مردم بە پا خواستە بعنوان ٣ روزی کە جمهوری اسلامی را بە لرزە در خواهد آورد و در تاریخ سرنگونی فاشیسم اسلامی ،بعنوان روزهای تاریخ ساز از آنها یاد خواهد شد.بی شک ١٦آذر امسال ، در دل تحولات مهم جاری در ایران کە ایندە استبداد خشن فاشیسم اسلامی را مشخص خواهد کرد متفاوت تر از سالهای قبل خواهد بود.
در پایان و ضمن گرامیداشت یاد و خاطرە دانشجویان جانباختە در ١۶آذر ١٣٣٢، و بیش از ٤٥٠ جانباختە انقلاب “زن ، زندگی ، آزادی ” به رزمندگی و فداکاری تمام فعالین و مبارزین انقلابی و کمونیست جنبش دانشجویی ایران و دیگر جنبش های انقلابی ضد حکومت اسلامی و ضد سرمایەداری درود می فرستیم و زحمات و جانبازیهای آنان را ارج گذاشتە و گرامی می داریم .
دوشنبە/ ١٤/ آذر ١٤٠١