جنبش عظیم مردم ایران که نشان از ورود جامعه ایران به یک دورهِ انقلابی دارد، وحشت و پریشان گویی عجیبی را در میان مقامات ریز و درشت حکومت اسلامی بوجود آورده است. از خامنه ای تا فرماندهان نظامی و سپاهی، از نمایندگان خودفروختهِ مجلس ِاسلامی تا آخوندهای دهان دریده، هر آنچه فحش، تهمت، دروغ و هذیان را دارند، نثار معترضین می کنند. آنها یک لیستِ بالا بلندِ عوامل و مسببینِ اعتراضات میلیونی را خلق کرده اند که تا دختران و پسرانِ پانزده ساله، زنان، بازنشستگان، کارگران، مردم کردستان، اقلیت های ملی و مذهبی، هنرمندان و ورزشکاران، نویسندگان و روزنامه نگاران را به آنها منتسب نمایند.
جالب این است که با ذهن معیوب خود می دانند که این اتهامات برای میلیونها نفر در داخل و صدها هزار نفر در خارج، خریداری حتی در صفوف نیروهای سرکوبگر نخواهد داشت، اما هر بار موارد جدیدی به آن اضافه می کنند.
هر چند که نسبت دادن اعتراضات به کشورهای غربی سابقه دیرینه دارد، اما رهبر جمهوری اسلامی پس از گذشت ۴۳ سال از انقلاب و از بین رفتن ساواک، «خانواده ساواکیها» را از عوامل اعتراضات اعلام کرد. «علی فدوی»، جانشین فرمانده کل سپاه گفت :« برخی از این نوجوانها و جوانهای دستگیر شده در اعترافات خود از کلید واژههای مشترکی چون شبیهسازی اغتشاشات خیابانی به بازیهای رایانهای و همچنین وابستگی شدید به فضای مجازی سخن میگویند.» یکی از اتهامهای جدید در اعتراضات، غیربومی بودن معترضان است. موضوعی که هر چند در اعتراضاتِ صنفی مانند اعتراض به قطع آب همدان این موضوع بیان شده، اما منتسب کردن اعتراضات به افراد غیربومی در اعتراضات گذشته سابقه نداشته است. «محمد عبداللهپور»، فرمانده سپاه قدس گیلان می گوید؛ «۹۵ درصد لیدرهای اغتشاشات اخیر از استانهای دیگر آمده بودند.» «عزیزالله ملکی»، فرمانده انتظامی گیلان گفته است:«یک تیم خرابکاری از استانهای جنوبی وارد استان شده بود که قبل از هر اقدامی، شناسایی و دو نفر هم دستگیر شدند.» «مظاهر مجیدی»، فرمانده سپاه استان همدان گفت: «ما در همان ابتدا افراد آموزشدیده که اهل استان همدان نبودند و توسط دشمن سازماندهی شده بودند را توسط نیروهای جهادیمان دستگیر کردیم.» سازمان اطلاعات سپاه استان زنجان گفته است: «یکی از عوامل اصلی، زنی غیربومی و از اهالی یکی از استانهای جنوبشرقی کشور بوده که در روزهای اولیه اغتشاشات به زنجان آمده است.»
منتسب کردن اعتراضات به بهائیت از اعتراضات سال ۸۸، به ادبیات مقامات جمهوری اسلامی اضافه شد و دهها نفر از بهائیان نیز بازداشت شدند. در بیانیه وزارت اطلاعات آمده است: «سازمان جاسوسی بهائیت بنا به دستور مرکزیتِ مستقر در حَیفای اشغالی، ورود پرحجمی به صحنه آشوب و اغتشاش و تشویق به خرابکاری و تخریب اماکن عمومی داشت. بر این مبنا در روزهای اخیر هستهی اصلی و سرّی بهائیت، شامل سه نفر از سران بهائیت و دو نفر از تیم رسانهای آنها بازداشت شدند.»
یکی از اتفاقات جدید در اعتراضات، مطرحکردن بمبگذاری در میان معترضان یا هواپیما بوده است. در بیانیه وزارت اطلاعات آمده است: «طرح خرابکاری در دو هواپیمای مسافربری خنثی شد.» و یا : «۵ عضو گروهکهای تکفیری ـ تروریستی همراه با ۳۶ کیلوگرم مواد منفجره که درصدد بمبگذاری در محافل مردمی و نیز در جمع آشوبگران و انتساب انفجارها به طرفهای مقابلِ هر یک بودند، بازداشت شدند.» سازمان اطلاعات سپاه عاشورا در اطلاعیه اش نوشته است: «عوامل منافقین و سلطنتطلب برای هدف قرار دادن مردم و به دنبال استفادهِ حداکثری از این تجمعات، درصدد انفجار بمبهای دستساز در برخی مناطق تبریز بودند که دستگیر شدند.»
یکی از تفاوتهای اعتراضات ۱۴۰۱ با سایر اعتراضات، استفاده نهادهای امنیتی از آمبولانس یا خودروهای دیگر نهادها و مجموعهها برای انتقال نیروهای خود و بازداشتشدگان است. در این میان برخی مقامات نیز بدون اشاره به این موضوع سعی کردهاند که بر حمله معترضان به آمبولانسها تاکید کنند. «علیرضا زاکانی»، شهردار تهران گفته است: «در اغتشاشات اخیر رفتگران، پاکبانان و آتشنشانان که خادمان مردم هستند مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.»
روزنامه کیهان که در پریشان گوئی و بد دهنی سبقت را از دیگران ربوده نوشته است: اگر «مادران به جای اشتغال بیمورد، خانهدار بودند و به تربیت فرزندان خود میپرداختند، نوجوانانِ دهه هشتادیِ فریبخورده در اغتشاشات حضور نمییافتند».
این میزان پریشان گویی و هذیان، وحشت و نگرانی مقامات حکومت اسلامی از عزم جزم مردم برای تغییر رژیم را نشان میدهد. خامنه ای و شرکا در زمانی چنین رجز می خوانند که خودشان هم خوب میدانند کشتی فساد و جنایت رژیم اسلامی در حال غرق شدن است.