کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

نگاهی به قانون جدید رسوا و ورشکسته «حجاب و عفاف»

روزنامه های امروز سه شنبه ۳۰ آبان در راستای اجرای قانون ضد مردمی «حجاب و عفاف» که اخیرا در مجلس اسلامی به تصویب رسیده است، از ایجاد تونلهای انسانی در ورودی متروها برای وادار کردن زنان به رعایت حجاب خبر دادند. مطابق این طرح، «تونلی» از پلیسهای مسلح زن و مرد ایجاد شده که آن را « هدایتگر» نامیده اند! تا زنان ناچار باشند برای وارد و یا خارج شدن از مترو از میان این باصطلاح تونل عبور کنند. در این لایحه همچنین برای زنان و مردانی که داوطلبانه و با حکم «آتش به اختیار» گریبان زنان بی حجاب را می گیرند، و یا در مورد اماکن کسب و کار که در آنها حجاب کامل رعایت نمی شود به نیروهای انتظامی گزارش می دهند،  پاداش نقدی در نظر گرفته شده است.

نکته قابل توجه در قانون مورد اشاره وظایفی است که در آخرین بندهای این قانون در رابطه با اجرای آن بر عهده وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران واگذار شده است. این بندها در قانون تصویب شده با وضوح بسیار بدان معنی است که رژیم جمهوری اسلامی خود عملا اعتراف میکند که تحمیل حجاب اجباری را به حفظ موجودیت خود گره زده است. روزنامه های شرق و اعتماد در شماره امروز خود در این رابطه نوشته اند: «این قانون اجرا نمی شود که هیچ خشم و نفرت عمومی را نیز افزایش می دهد».

حال سوال مهم این است که رژیم اسلامی چرا به چنین تخته پاره ای برای جلوگیری از غرق شدن متوسل می شود؟ این لایحه که تا کنون چند بار بین مجلس اسلامی و شورای نگهبان دست به دست شده است، «خانواده محور» تعریف شده است.  این حکومت که مطابق تعریف یک رژیم اسلامی است، در هیچ عرصه ای حرفی برای گفتن ندارد و تنها با استناد به آن اسلامی بودن، خود را به جامعه تحمیل میکند. سران رژیم امیدوارند در شرایطی که نفرت از آنها در سرتاسر این جامعه موج می زند، اقلیتی از مرتجعین و مردسالاران را با تبلیغ اینکه گویا بیحجابی نهاد خانواده را به خطر انداخته است،پایگاهی برای خود دست و پا کنند و با نمایش دادن اقتدار خود در این زمینه، هم حضور و موجودیت اسلامی خود را به رخ جامعه بکشند و هم جامعه ناراضی و معترض را مرعوب و سرکوب کنند.

مبتکرین این استراتژی برای بقا البته فراموش نکرده اند که طی یک سال انقلاب زن،زندگی،آزادی زنان و دختران آزاده ایران با چه میزانی از جسارت و جانبازی حجاب اجباری اسلامی را به آتش کشیدند و خود را از زیر بار این خفت و تحقیر تاریخی رها ساختند و آوازه حرکت خود را جهانی کردند. اما واقعیت این است که راهی دیگر برایشان باقی نمانده است و به عنوان یک رژیم اسلامی به بن بست رسیده اند و حرفی دیگر برای گفتن ندارند.

بعد از نقش پیشتازی که زنان جوان در خیابان ها و در رویاروئی جسورانه با مزدوران حکومتی در جنبش انقلابی ژینا ایفا کردند، اکنون این نقش را در نافرمانی مدنی از خود نشان می دهند. این میدان اکنون به صورت یکی از کارزارهای اصلی جمهوری اسلامی علیه همه مردم ایران در آمده است. رژیم میداند با هرگونه عقب نشینی در تحمیل کامل حجاب اجباری به زنان، تنها  باقیمانده ستونهای ایدئولوژی حاکمیتش فرو خواهد ریخت. به همین جهت است که سران حکومت اسلامی از تحمیل پوشش اسلامی به زنان و حتی مردان به عنوان اصلی ترین ابزار در تحمیل حکومت استبدادی ضد مردمی شان استفاده می کنند.

واقعیت این است که جمهوری اسلامی در منگنه مبارزات زنان گیرکرده است. اگر در شروع خیزش ژینا دختران جوان میداندار مبارزه ای خونین بودند، اینک مادران، مادر بزرگ ها و میلیون زن ضد حجاب در کنار دختران خود قرار گرفته اند. اگر سران رژیم اسلامی بر این تصور بودند که با مسموم کردن دختران در مدارس بر خیزش زنان فایق خواهند آمدف اینک با میلیون ها زن مجربی که طی دهه ها تمام اقدامات، سیاست ها و قوانین ضد زن رژیم را با شکست مواجه کرده اند چه میکنند؟ اکنون دیگر شجاعت و جسارت زنان به یک پدیده اجتماعی تبدیل شده است. زنانِ جسور و مبارز، دوش به دوش کارگران و زحمتکشان پیشرو، پیشقراولان سرنگونی حکومت اسلامی و بنیاد نهادن جامعه انسانی و آزاد فردا هستند.