چهارشنبه سوری و نوروز از آن مناسبتهائی هستند که سران رژیم آنرا سنتی مغایر با آئین اسلام می دانند. از اینرو در طول چهار دهه گذشته تلاش زیادی کردند که به ضرب سرکوب و تبلیغ، این سنت را از جامعه ایران بزدایند. اما از آنجائی که در افتادن مستقیم با چنین فرهنگ جا افتاده ای در جامعه ایران کار آسانی نبود، سران رژیم در مقابل مقاومت مردم به تدریج از مواضع خود در این زمینه عقب نشینی کردند و کوشیدند تا لااقل محدودیتهائی را بر آن اعمال کنند. اما هر عقب نشینی رژیم در عین حال پیشروی مردم را به دنبال داشت. مخالفت با برگزاری مراسم ویژه این روزها، به انگیزه مقاومت در میان مردم تبدیل شد.
هر ساله با نزدیک شدن به پایان سال و آماده شدن مردم و جوانان برای برگزاری مراسم های چهارشنبه سوری و نوروز، مقامات انتظامی، امنیتی و اجرایی و دستگاههای تبلیغاتی رژیم به دست و پا می افتند تا نگذارند هیچگونه تجمعی به این مناسبت شکل بگیرد، نگذارند در این روزها خنده و شادی و نشاط به هیچ جمعی راه یابد. آنها که از سایه خود نیز می ترسند، نگران هستند از اینکه در این مراسم ها سخنی با اشاره یا مستقیم علیه رژیم بر زبان آید و تجمع مردم به ابزار اعتراضی علیه آنان منجر شود. رژیم اسلامی جشن و شادی مردم را تیشه به ریشه خود می پندارد. این رژیم نه در چهارشنبه سوری و نوروز بلکه در تمام طول سال،با چهره خندان مردم سر ناسازگاری دارد. جمهوری اسلامی از خمودگی و یاس و ناامیدی تغذیه می کند. خواهان جامعه ای سربزیر و مطیع است که در آن انسان ها در مقابل سرنوشتی که رژیم برای آنها رقم زده است سر فرود بیاورند. مراسم های عروسی را با بهانه اینکه در آنها حجاب اسلامی و فاصله زن و مرد رعایت نشده است به هم می ریزد. از برگزاری کنسرتهای موسیقی جلوگیری می کند. جوانانی را که به مناسبتهای مختلف دور هم جمع میشوند و به رقص و شادی می پردازند، مورد ضرب و شتم و اهانت قرار می دهد. در واقع اگر جهان به کام رژیم اسلامی ایران بود، این جامعه یک سر سیاه پوش و در تمام طول سال و هر روز به بهانه ای عزادار می بود. اما اکثریت مردم این جامعه در مقابل رژیم اسلامی سر تسلیم فرود نیاورده اند. چنانکه می بینیم، علیرغم تهدیدها و حتی بگیر و ببند در این رابطه، مردم در سراسر ایران این مخالفت ها را نادیده می گیرند. موسیقی و هنر و آواز و رقص و شادی، از پنهانگاهها بیرون آمده اند. مراسم چهارشنبه سوری و نوروز از آن جمله هستند. در مقابل فرهنگ ارتجاعی حاکم، فرهنگ مقاومت پیشرو سر برآورده است.
ویژگی این مناسبت در کردستان این است که طی دو دهه اخیر برگزاری جشن های نوروزی در اجتماعات مختلف و بطور دسته جمعی برگزار شده است. جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته در روزهای پایانی سال، با توسل به تهدید و ارعاب و اجرای مانورهای نظامی، تلاش کرده است مانع برگزاری مراسم های چهاشنبه سوری و نوروز در مناطق کردنشین ایران شود. امسال با انتشار اطلاعیه ای تهدید کرد که در این مراسم ها نباید از هیچ نمادی که نشان از گرایش سیاسی معینی داشته باشد، استفاده شود. رقص دسته جمعی مختلط ممنوع است. حجاب کامل باید رعایت شود و غیره.
اما مردم کردستان و در پیشاپیش آنها جوانان دختر و پسر با پوشیدن لباس های زبیا و شادی بخش، اجرای نمایش های هنری، رقص و آوازهای محلی، برپایی آتش ایمن، بدور از خطر و یا لطمه زدن به طبیعت، اقدام به برگزاری این مراسم ها کرده اند. امسال هم در حالی که مردم کردستان با وجود فقر و تنگدستی اقتصادی و فشارهای متعدد رژیم، به استقبال برگزاری مراسم های پایان سال می روند، مقامات انتظامی، امنیتی، آخوندها و امامان جمعه که شادی مردم چون خاری در چشم آنهاست، دستپاچه و نگران از برپایی اجتماعات در قالب مراسم های نوروزی به هراس افتاده و اقدامات پیشگیرانه خود را آغاز کرده اند.
اما تجربه نشان داده است که اگرچه اقدامات سرکوبگرانه رژیم در این زمینه محدودیت هایی را در اجرای مراسم های نوروزی در کردستان بوجود می آورد، اما نمی تواند مانع برگزاری آنها شود و مردم در این زمینه تجارب زیادی اندوخته اند و به اشکال مختلف و در مکان ها و زمان های مناسب از اینگونه اقدامات رژیم عبور خواهند کرد. جمهوری اسلامی در مقابله با شادی و نشاط و شور زندگی مردم سرش به سنگ خورده است و تلاش هایش در این زمینه مذبوحانه و بدون ثمر است. این شور زندگی همان نیرویی است که رژیم را هراسان می کند. جشن های چهارشنبه سوری و نوروز امسال نیز مانند سالهای گذشته از سد ممانعت و مخالفت رژیم و امامان جمعه جیره خوار عبور خواهند کرد و به یکی دیگر از جلوه های مقاومت مردم در مقابل رژیم اسلامی تبدیل می شوند