کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

نمایش انتخاباتی خرداد ماه با تحریم گسترده مردم روبرو خواهد شد

images 2

نمایش انتخابات تعیین سیزدهمین به اصطلاح رئیس جمهور، دارد فرا می رسد. برای این نمایش انتخاباتی، که در 28 خرداد برگزار خواهد شد، 593 نفر ثبت نام کرده اند. مصوبه اخیر شورای نگهبان بر کاهش تعداد داوطلبین اثر گذاشته است. شرط سنی ۴۰ تا ۷۵ سال، عدم سوءپیشینه، سوابق اجرایی و دست‌کم چهار سال تجربه مدیریتی، مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا فوق لیسانس، از شروط جدید شورای نگهبان است. البته اکثریت 593 نفر مذکور رد صلاحیت شده و معدودی در صحنه باقی خواهند ماند که یکی از آنها، ابراهیم رئیسی، از اعضای هیئت چهار نفره مرگ هزاران زندانی سیاسی در سال 67، خواهد بود. او در 25 اردیبهشت به منظور هموار کردن راه خود به سوی کرسی ریاست جمهوری، طی بیانیه ای نوشت که ایران، تحت رهبری خمینی و خامنه ای، از “حضیض ذلت به قله عزت” رسیده است. این آیت اللهِ قتل و اعدام، با این دروغ های کوه آسا که مشهورند به دروغهای گوبلزی، آمده است تا بر صندلی  ریاست جمهوری بنشیند و اجازه ندهد ایران از آن قله خیالی عزت به قعر دره ذلت بیافتد.

آمدن این جلادِ آبرو باخته، تناقض نهادینه در جمهوری اسلامی را بار دیگر بر ملا کرد. هر دو دستهِ قداره بندِ سپاه، هم باند حسین سلامی، فرمانده کنونی سپاه و هم جماعت محمدعلی جعفری، فرمانده دوره قبلی سپاه به این امید بودند که یک شخصِ ضعیف را بر مسند رئیس تدارکاتچی ها  به عنوان رئیس جمهور بگمارند و او را به دلخواه خود به هر سمتی برانند. اما در جمهوری اسلامی هر مقامی به نسبت میزانِ بی رحمی و کشتاری که برای بقای جمهوری اسلامی انجام داده قدرت و دم و دستگاه پیدا میکند. رئیسی گذشته از اینکه حکم اعدام هزاران زندانی در سال 67 را امضا نموده، از همان ابتدای ورود به قوه قضایی در بیست و چند سالگی همچون یک میر غضب به قتل و کشتار مشغول بوده است. به این اعتبار او هم مانند سلامی و جعفری آدمکشی قهار بوده و نمیشود او را به راحتی چپ و راست کرد. پس به چه دلیل صاحبان قدرت در سپاه به آمدن رئیسی رضایت داده اند؟

رئیس جمهور جدید گرچه با حل مسئله برجام جدید روبرو خواهد بود، اما این مسئله  مشکل اصلی نخواهد بود. قداره بندان فکر کرده اند اگر در دورهِ رئیسِ کابینهِ جدید، خامنه ای بمیرد، هر سه نیرو باید به طور هماهنگ و مثلا با قدرت از جمهوری جهل و جنایت در مقابل مبارزات مردمی دفاع کنند.

نمایش انتخاباتیِ کنونی، بلای بزرگی بر سر راه رژیم قرار خواهد داد. هم کاربدستان رژیم و هم طیف های رنگارنگِ اپوزیسیون و هم مردمِ هشیار میدانند که جمعیتِ تحت استثمار، استبداد و  فقرِ بی امان، چشم به راه تحولات هستند. از نظر آنهابه راه افتادن خیزشِ برانداز و قدرتمند در پروسه انتخابات و یا بعد از آن کاملا ممکن است. کارگران و زحمتکشان چنین وضعی را با شم طبقاتیشان درک کرده و نه تنها به جمهوری اسلامی رای نخواهند داد، بلکه خود را برای نبردهای طبقاتی و سختِ آتی آماده میکنند. اپوزیسیونِ دستِ راستی و امید بسته به قدرت های غربی نیز برای به بیراهه بردن چنین خیزشِ محتملی همرنگ جماعت شده و شرکت در انتخابات را تحریم خواهند کرد. نیروهای چپ و کمونیست نیز مطابق معمول در پیشاپیش صفوف تحریم کنندگان، حرکت خواهند کرد.

اما در دوره کنونی تبلیغ و تهییج برای بایکوت نمایش انتخابات دوره سیزده ریاست جمهوری گرچه لازم است، اما کافی نیست. فعالین کارگری، فعالان پیشرو اجتماعی و کمونیست ها باید مردم را برای روبرو شدن با تحولات آینده و خیزشی انقلابی و محتمل آماده کنند.بخش قابل توجهی از کارگران، مردم زحمتکش و شهروندانِ به زیر خط فقر رانده شده در ایران به لحاظ سیاسی از آگاهی قابل توجهی برخوردارند. همانها هستند که زیربنای مبارزات فراوان کارگران و زحمتکشان و از آن جمله مبارزات دیماه 96 و آبان 98 و مبارزات زندانیان سیاسی در زندان ها علیه جمهوری اسلامی هستند. این مردم به نوبه خود نیز از مبارزات کارگران نفت، پتروشیمی ها، گاز، برق، هفت تپه، فولاد، کارگران شهرداری ها و کلاً صنایع و خدمات پایه ای و ضروری الهام می گیرند. اینان نه تنها انتخابات را تحریم کرده، بلکه آنرا تقبیح و مسخره میکنند. آنها اراجیف جنایتکارانی، نظیر رئیسی ها در مورد دستاوردهای جمهوری اسلامی را مورد استهزاء قرار میدهند. هیچکس مانند این شهروندان شدت استثمار، غلظت استبداد و ژرفای فقر در ایران را درک نمی کند. آگاهی طبقاتی این زنان و مردان و درک آنها از منشاء وضع موجود، مبارزات کارگری، مقاومت های زنان و حرکات اعتراضی فراوان و کم شدن ترس آنان از شکنجه و زندان سبب شده تا کاربدستان رژیم قبل از آنکه نگران شرکت شهروندان مرد و زن در رای گیری باشند، از خیزش احتمالی آنها به هراس بیافتند. این کاربدستان توان این را دارند که عده ای را به پای صندوقهای رای بکشانند. اما همین کار هم به آسانی برایشان ممکن نخواهد شد. زیرا شرکت در مضحکه انتخابات میتواند اینگونه کسان را در نزد اکثریت مردمی که انتخابات را تحریم می کنند، شرمسار سازد.