کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

نقش جمهوری اسلامی در تخریب محیط زیست

image 19

بخش اول

روزنامه های تحت سانسور هر از چند گاهی تیتر های جهت به قول خودشان هشیار کردن و جلب کمک مردم برای حفاظت از محیط زیست می زنند. مقامات مسئول در این عرصه نیز فعال بوده و از نظر آنها سیستم سرمایه داری حاکم بر رژیم فاسد اسلامیشان و سیاست های سرکوبگرانه آن نقشی در کم آبی، تشدید خشک سالی، بیابان زائی، خشکاندن رود ها، دریاچه ها، فرسایش خاک، فرونشست زمین، از بین بردن جنگل ها جهت فروش چوب های آنها و ساختن برج و ویلا، فقیر کردن اکثر شهروندان و نظایر آنها ندارند. به عنوان نمونه اخیرا رسانه ها نظراتی از مقامات مسئول نقل کرده اند.آنها گفته اند که پشت سد ها خالی شده و مصرف زیاد آب از جانب مردم و خشکسالی طبیعی عامل این امر بوده و از مردم خواسته اند از مصرف آب خود بکاهند. آنها پا را از گلیمشان نیز درازتر کرده و تهدید به جریمه و قطع آب به قول خودشان مشترکان پرمصرف کرده اند. البته پر مصرف ترین شهروندان دولت، صاحبان سرمایه و ثروت هستند. آنها از آب زیاد رو زمینی و زیرزمینی برای صنایع نظامی و غیرنظامی، تولید رمز ارزها و در کشاورزی جهت تولید سبزیجات آب بر نظیرگوجه فرنگی و هندوانه میکنند.

کارشناسان البته به کمی بارندگی وکلا نقش عوامل طبیعی و شهروندان در ویرانی زیست بوم و خشکسالی و نظایر آنها در ایران معترفند. اما آنها از طریق استدلال های علمی جمهوری اسلامی و رانت خواران و چپاولگران پیرامون آنرا عامل اصلی تخریب محیط زیست معرفی میکنند.

حکومت اسلامی حاکم بر ایران یک رژیم سرمایه داری می باشد. سرمایه دارها در رژیم های متعارف بورژوائی در کشورهای خودی بدنبال کسب سود هستند و جامعه ناچارشان کرده مقرراتی در جهت حفاظت از محیط زیست را رعایت کنند. اما آنها در کشورهای تحت سلطه و در حال توسعه نه فقط سود که با استفاده از نیروی کار ارزان شده فوق سود میبرند. آنها در آن کشور هیچ گونه ارزشی برای دفاع از زیست بوم اهمیت قائل نیستند. سرمایه داران دولتی، شبه دولتی و خصوصی در خود ایران از نیروی کار فوق سود بیرون میکشند. آنها با اینکه در حرف خود را مقید به نگهداری از محیط زیست جلوه داده، دستوراتی در این رابطه مینویسند و ادارات و افرادی هم به این منظور استخدام میکنند، اما در عمل به جان طبیعت افتاده و ویرانش میکنند. طبیعتا آنها محیط زندگی خود را از آلاینده ها دور نگه میدارند. مثلا آنها عموما به نقاط کارگری، حاشیه و پائین شهرها که محل عبور اتومبیل های کهنه و استقرار صنایع آلوده کننده است پانمیگذراند. برای مثال ۹۰درصددرآمد جمهوری اسلامی از فروش نفت و موادپتروشیمی بدست می آید اما مناطقی که این کالاها در آنها تولیدمیشود برای کارگران و مردم تهی دست محلی به صورت محیط هایی خطرناک برای تندرستی در آمده است. برای مثال نگاه به عسلویه بیاندازیم. کارگران در چه شرایطی در این نقطه که به مرکز انرژی ایران تبدیل شده کار و تولید میکنند؟ فعالیت‌های نفتی و پتروشیمی در مناطق مانند عسلویه تأثیرات منفی زیادی بر محیط ‌زیست گذاشته‌اند. آلودگی هوا، آب و خاک از جمله این تأثیرات هستند.انتشار گازهای گلخانه‌ای و ذرات معلق ناشی از فعالیت‌های صنعتی، کیفیت هوا را به‌شدت کاهش داده و باعث ایجاد مشکلات و امراض تنفسی برای کارگران،ساکنان و آسیب رساندن به گیاهان و جانوران محلی شده ‌است. نشت نفت و مواد شیمیایی به دریا و منابع آب زیرزمینی، حیات دریایی و اکوسیستم‌های آبی را باخطر واقعی روبرو کرده است. گسترش تأسیسات نفتی و صنعتی باعث تخریب زیستگاه ‌های طبیعی و کاهش تنوع زیستی در منطقه شده ‌است.فعالیت‌های صنعتی و انتشار گازهای گلخانه‌ای در این مناطق به تغییرات اقلیمی دامن زده است مصرف زیاد آب در صنایع نفتی و پتروشیمی، فشار زیادی بر منابع آب محدود منطقه وارد نموده است. آلودگیناشی از نفت و موادشیمیایی، حیات دریایی خلیج فارس را به‌طور جدی تهدید می‌کند.

آنچه گفته شد مشتی از خروار است. رژیم و سپاه آن با دستکاری غیر علمی مسیر رودها، سدسازی کارشناسی نشده، فقیر نگه داشتن اکثریت اهالی و مجاز شمردن اتومبیلهای مدل کهنه و غیره لطمات زیادی به محیط زندگی شهروندان زده است.

در برابر اقدامات رژیم مبارزات وسیعی جهت حفاظت از محیط زیست شکل گرفته و در جریان است. در بخش دوم این سخن روز گستردگی نقش رژیم و سرمایه دارن در تخریب زیست بوم  و  مبارزات وسیع در مقابل خواهیم پرداخت.