شباهنگ راد
جهتِ جهانِ کنونی را بهآسانی میشود در تصمیمات سیاسی و جنگیِ کشورهای عضو ناتو [برهبری امریکا] دید. بهطورقطع خوانشِ همهجانبه از تصمیماتِ [ناتو] ناممکن است، زیراکه بیش از نیمی از آنها در پشت پرده و در دالانهای بسته صورت میگیرد و فقط بخش کوچکی از آنها [و آنهم بعد از عبور از فیلترِ قدرتمداران بینالمللی] به بیرون مخابره میشود. هر ساله تعدادی از حاکمان زورگو در گوشههای متفاوتِ جهان، دُور هم جمع میشوند و نقشه و برنامۀ تخریبِ یکسالۀ خود را پی میریزند؛ برنامۀ یکسالهای که نیاز به صد سال وقت، برای ترمیم آنهاست.
متأسفانه کوچ دادن دردمندانِ جامعه و متعاقباً مشاهدۀ زندگی پُر مشقت و مرگبار، بسیار زیاد است و بهدلائل چندی، زیادهخواهان و جنگطلبان، میدانِ نداری، فقر، گرسنگی و آوارهگی را گُسترده و گُستردهتر کردهاند و ظاهراً، پایانی در آنها نیست. زمانی ایننوع تصاویر در فیلمها، سوژههای تخیلی و ذهنیِ سودگران سینمایی قابل رویت بُود، ولی دهههاست که خانههای خاکریز شده و بدنهای بیجان و لتوپار شدۀ مردان، زنان، جوانان، کودکان و سالمندان در مقابلِ چشم میلیونها انسانِ بیپناه رژه میروند. پس درکِ چنین رخدادهای دردناک، سخت نیست و آشکار شده استکه اهدافِ عاملین آن روشن و بر خلافِ حرفوحدیثهای بیمایه، مبنی بر حفظ و حراست از جان و مال تودههای ستمدیده، عللِ در عقب راندن قدرتهای رقیب، و نیز جلوگیری از هرگونه جنبشهای رایکالِ احتمالی علیۀ سیستم و مناسبات فرتوت سرمایهداری است. پس خشت جنگ و خرابی با چنین منطقی ریخته میشود و قدرتمداران بینالمللی با ارسال سلاحهای متفاوت و با یاری جیرهخوارانشان، درپی تحمیل قدرت خویش به قدرتهای رقیباند. بهراستی هیچ گوشهای از جهان آرام نیست؛ زیراکه ادعاها با اهداف فاصلۀ بسیار زیادی دارد و در حقیقت نتیجۀ کردارها خلافِ گفتارهاست. میگویند وظیفۀشان حفاظت از جانِ انسانهای بیدفاع است؛ میگویند با ارسالِ سلاحهای مدرنتر و مخربتر، درصدد برقراری صلح و امنیت در جوامعی محروم هستند؛ و بالاخره میگویند قصدشان ساختن جهانی بهتر برای آیندگان است!!
اینها چکیدهای کوتاه از دستنوشتههای دولتمردانیست که در زیر پرچم ناتو گردهم میآیند تا بهقول خویش با بیعدالتیها، فقر و تخریبِ طبیعتِ “مبارزه” کنند! اینها ایدۀ قدرتمداران بینالمللی حریص و منفعتطلبی استکه با برپایی جنگهای تازهتر، درپی برقراری آرامش برای کارگران و زحمتکشاناند! پس سازماندادن جنگهای ناعادلانه [و از جمله جنگ اوکراین] در چنین چهارچوبی معنا مییابد و بزعم آنان، هدفِ محکمترکردن زیرساختها و نیز زندگیِ بادوامتر برای محرومان است! ولی صحنِ سیاسیِ جهان، بر خلافِ گفتههای اعلام شدۀ کشورهای عضو ناتو، تصاویرِ بهمراتب، نامرتبی را نشان میدهد؛ تصاویری که در آن جز کُشت و کُشتار، آوارهگی و تخریبِ خانههای فاقد استانداردهای اولیۀ مردم نیست. اضافهتر اینکه تصویب و اختصاصِ بودجههای کلانِ نظامی پیرامون تشدیدِ جنگهای امپریالیستی در لیبی، سوریه، افغانستان و اوکراین، چیزی جز راهبُردی سیاستهای امپریالیستی ناتو در دنیای پُر از فقر و نداری نیست. جانیان بشریت جوامعی متفاوت را به تلی از خاک تبدیل میکنند و در همانعین متعهد میشوند از بازسازی آنها پشتیبانی خواهند کرد که تازهترین نمونه آن و “در قطعنامه پایانی نشست مونیخ در کنار مسائل متعدد دیگر آمده است که کشورهای عضو گروه هفت از تشکیل یک کنفرانس بینالمللی برای بازسازی اوکراین پشتیبانی میکنند“.
عجباً، پیشاپیش مسابقه و رقابتِ بینِ نهادها و سازمانهای بازسازی ساختمانها، پلها، راهها، حملونقل عمومی و نظایر اینها در دستور کار قرار گرفته است و یکی پس از دیگری، بهدنبال سهمبری بیشترِ بعد از آرامتر کردن فضای جنگی اوکرایناند. نقشۀ جنگ را با توافق هم پی میریزند و در توافق با هم، سازمانهای بازسازی را وارد میدانهای سوداگری میکنند. متأسفانه دردهای جهانِ فعلی یکی دو تا نیست. بهطورمثال گرسنگی و گرمایش زمین در جهان بیداد میکند و در همانحال سازماندهندگان جنگهای مخرب در فکر سودآوری بیشتر هستند. دُروغ میگویند و کاری به سازندهگی جامعه و پیشگیری از تخریب پیشاروی جهانِ در حال انقراض ندارند. آنقدر اوضاعِ زندگی و تخریبها بالاست که «فکس لاوسون» “رئیس بخش سیاست نابرابری اکسفام اعلام کرد که کشورهای گروه هفت میلیونها نفر را گرسنه بهحال خود رها کردهاند و همچنان به گرمتر کردن زمین مشغول هستند“. و در ادامه میگوید “در حالیکه جهان با بالاترین بُحران گرسنگی اخیر روبرو است، ثروتمندان سود بیشتری کسب میکنند و سود شرکتها در طول کووید – 19 افزایش یافته و تعداد میلیاردرها هم طی 24 ماه، بیشتر از 23 سال گذشته افزایش یافته است“.
دُرست است، فقرا فقیرتر و ثروتمندها ثروتمندتر میشوند؛ قرار هم بر این نبُوده و نیست که اتفاقی بهغیر از این در جهان تحت سلطۀ سرمایهداران رخ دهد؛ قرار بر این نبُوده و نیست تا ثروتهای جامعه به کیسۀ سازندگان اصلیِ آن برود؛ واضحتر اینکه مشاهدات، اتفاقات و نیز پیشرفتِ برنامهها، همانهایی استکه در جلسات و در اتاقهای بسته ناتو، تصویب – شده و – میشود. یعنی اینکه مسیر جوامعی جنگزده، همانی استکه در برابر میلیونها انسان دردمند قرار گرفته است. جنگهایی همچون اوکراین، از چنین شاخصههایی برخُوردار هستند و نیز خلط مبحث است چنانچه بخواهیم، جنگهای فعلی را خارج از رقابتهای امپریالیستی، و یا بخشی از آنها را در چهارچوب خواستهها و یا مطالباتِ پایمال شدۀ مردم توضیح دهیم. همه بدرجات متفاوت در تولید چنین وضعیتِ تأسفبار ذینفع هستند و نیتِ هر یک از آنها هژمونیِ و اعمال قدرتِ بیشتر به دولتهای رقیب است. نیز بحث بر سر تضمین و حفاظت از جانِ انسانها نیست، بساکه تسلط بیشتر بر شالودههای جامعه است.
همۀ قسمتها در حالِ ویرانی و تخریب است و ضربه به محیطزیست و “جدا شدن بخشی از کوههای یخی در رشته کوههای آلپِ بخشِ ایتالیایی در اثر افزایش بیسابقۀ دمای هوا“، را هم باید در راستای سیاستهای مخربِ امپریالیستها در قبال هستی و نیز نابُودی بشریت توضیح داد. علاوه بر اینها آتشزدن جنگلها و ساختمانسازی در مسیر رودخانهها و آبها، از حوزۀ گفتهها بسیار فراتر رفته است و بیاغراق طبیعت با شتاب هر چه بیشتری روبه انقراض و همچنین جمعیت زیادی از جهان، در فقر کامل و درگیر جنگهای ناخواسته و سازمانداده شده از سوی قدرتهای امپریالیستیاند. در اینبین فقط و فقط قدرتمداران، صنایع غذایی، کمپانیها و دلالان تسلیحاتی وابسته به حاکمان دارند، سودهای گزافی به جیب میزنند و از عاملان تعرض به طبیعت و بهخصوص شعلهورتر کردن جنگهای خانمانسوز هستند. بیسبب نیست که همزمان با افزایش بودجۀ نظامی بیسابقۀ ۷۸۲ میلیارد دلاری دولت امریکا، دلالان سلاح در امریکا گفتهاند: “هر چه میزان کمکهای نظامی امریکا به اوکراین افزایش یابد، پول بیشتری نیز به ما خواهد رسید“. میگویند “تنها در سه ماهۀ اوّل سال 2022، سهامِ کمپانیهای اسلحهسازی رشد چشمگیر داشته که سهام «لاکهید مارتین» 25درصد افزایش و نیز سهامِ شرکتهای «ریتئوم، جنرال داینامیک و نورث گروپ» بین 12 تا 16 درصد رشد کرده است“.
آری، سودهای کلانیِ که دارد در ازای کُشت و کُشتار میلیونها انسانِ محروم، به صندوقهای بیانتهای شرکتهای تسلیحاتی وابسته به طبقۀ سرمایهداری سرازیر میشود. البته آنقدر پیآمدهای منفی جنگهای تاکنونی، و نیز تخریب زیرساختها و محیطزیست بالاست که شرحِ دقیق آنها ناممکن میباشد. بهدنبال اگر نقش و کارکردِ دار و دستههای مسلح و ارتجاعی وابسته به جناحهای متفاوت امپریالیستی را در پیشبُرد بهتر سیاستهای امپریالیستی اضافه کنیم، آنوقت آسانتر میتوان به عمق فجایعای که دارد در حقِ بشریت صورت میگیرد، پی بُرد. رویشِ غیر قابل تصورِ دستهجات ارتجاعی و مسلح در میادین افغانستان، یمن، لیبی، سوریه، عراق و دهها منطقۀ جنگزدۀ دیگر هم، در خلاف این نظر نیست که هدفِ قدرتمداران بینالمللی [علیرغم اختلافات صوری]، تداومِ تنش، تخریب بیش از پیش محیطزیست، زنده نگهداشتن و شعلهورتر کردن جنگهای امپریالیستی است. بدینترتیب، ترتیب دادن چنین وضعیتی، خواست قدرتمداران بینالمللیست و بر عکسِ هرزهگوییهایشان، ربطی به منفعتِ مردم، رشد و بالندهگی جامعه ندارد. وجود بیش از 600 نیرو و دستهجات مسلح در لیبی، بهغیر از این نیست که جنگطلبان، جهان را انباشته از مرتجعینِ مسلح و وابسته به خود کردهاند و نیز اغراق نیست اگر این گزاره مطرح شود که فروش سلاح در بازار سیاه [و آنهم با قیمتهای کمتر] توسط دلالان، جز طولانیتر کردن [و یا بیپایانی] جنگهای مطابق با منفعت دولتهای بزرگ و کمپانیهای تسلیحاتی نیست.
خلاصه جهانِ کنونی به برکتِ سیستم و مناسبات سرمایهداری در حوزههای متفاوت همچون محیطزیست و زندگیِ سازندهندگان اصلی جوامعی بشری، در حال انقراض و نابُودی است. طبعاً از قبلِ چنین اوضاعِ دردناکی، جیب بالائیها و سازماندهندگان آن پُر و پُرتر، در مقابل سفره و کیسه مردم کم و کمتر میشود. این خصیصۀ سرمایهداران است و وظیفۀشان تولید و بازتولیدِ مشکلات و معضلات، و همچنین تخریب محیط زیست و برپایی جنگهای مخرب و تازهتر از سوی دولتهای رقیب امپریالیستی و گروههایی همچون ناتو است. چراکه سیاست تخریب از جمله تواناییهای قدرتمداران به حساب آمده و هوش و قابلیتشان یک بُعدی و بهخصوص تمامی تصمیمات و مصوباتشات در خدمت به بردوامیِ حاکمیت امپریالیستی است.
یکراه متضمن خروج از وضعیت دستساز سرمایهداران است و آنهم نابُودی مناسبات حاکم در جهان است؛ محرز است تا زمانیکه دنیا در دستان قدرتمداران بینالمللی و کشورهای عضو ناتو [برهبری امریکا] قبضه شده است، حرف بهمیان آوردن از امنیت و آسایشِ میلیونها تودۀ رنجدیده، بیمعناست؛ تا زمانیکه ابزاری همچون ناتو بر گُردۀ جهانِ انسانی سنگینی میکند، پایانی در جنگ و خونوخونریزی، و نیر تخریبِ محیطزیست و کُشتارِ بشریت نیست. تنها مناسبات و سیستم مطابق با منافعی سازندهگان اصلی جوامعی بشری و آنهم برهبری کارگران و زحمتکشان است که میشود، سُخن از امنیتِ مردم و حفاظت از محیطزیست بهمیان آورد. بهطورقطع دنیا نیازمندِ سیستمی کاملاً متضاد با سیستم کنونی است و بیشک انجام آن به عهدۀ مدافعین حفاظت از محیطزیست و پیشروان جنبشهای اعتراضی کارگری و تودهای است. پس تغییرِ وضعیت اسفبار جهان کنونی، از این طریق یعنی توسط کمونیستهای راستین ممکنپذیر میباشد.
10 جولای 2022
19 تیر 1401