ارتش ترکیه نیروهایش را در مرزهای کردستان سوریه متمرکز کرده است و ارایش جنگی آنها نشان از حمله قریب الوقوعی به مناطق تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک دارد. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز طی روزهای اخیر بارها از قصد خود برای انجام چنین تهاجمی خبرداده است. همزمان ارتش آمریکا نیز نیروهایش را از این مناطق عقب کیشده است تا راه را برای حمله ارتش ترکیه باز کند. اردوغان می گوید هدفش از انجام چنین حمله ای ایجاد یک منطقه حائل بین سوریه و ترکیه است تا به قول او از این طریق امنیت ترکیه تامین شود. این درحالی است که دولت ترکیه در سالهای اخیر یکی از عوامل اصلی ایجاد جنگ و ناامنی در این منطقه و درکل سوریه بوده است.
هزاران نفراز داوطلبان داعشی از اقصی نقاط جهان از طریق ترکیه و با تسهیلاتی که این دولت برای آنها فراهم می کرد، وارد سوریه می شدند و به صفوف داعش می پیوستند. نفت مناطق تحت کنترل داعش از طریق ترکیه به فروش می رسید. بعلاوه چند گروه اسلامی و افراطی دیگر نیز مستقیما از جانب دولت ترکیه پشتیبانی می شدند. اما در مقابل از جانب جنبش روژآوا تاکنون کوچکترین خطری از نوع آنچه که اردوغان ادعا می کند، متوجه ترکیه نشده است. از اینرو دلایل تهدیدات نظامی مستقیم دولت ترکیه که باحمله به کانتون عفرین و اشغال آن آغاز شد و اکنون نیز به مثابه خطری بربالای سر کانتونهای دیگر می چرخد را در جای دیگری باید جستجو کرد. در واقع دو دلیل اصلی را می توان در توصیح این سیاست تجاوزکارانه دولت اردوغان برشمرد:
نخست ناکامی های یکی پس از دیگری سیاستهای دولت اردوغان در سوریه که یکی بعد از دیگری با شکست رو برو شدند. روئای ساده لوحانه وی برای کسب رهبری جهان اسلام و احیای امپراطوری عثمانی در منطقه چون حبابی ترکید. پشتیبانی ازجریانات اسلامی چون داعش و النصره و احرار شام و غیره،شکست این گروها، رسوائی جهانی برای اردوغان و رژیم او به دنبال داشت. مانورهای دیپلماتیک اردوغان بین روسیه و آمریکا جز زیانهای اقتصادی و تحقیر سیاسی نتیجه دیگری به دنبال نداشت. استفاده از کارت پناهندگان نیز نتوانست در سیاست دولتهای اروپائی برای ورودش به اتحادیه اروپا تغییری ایجاد نماید. بحران اقتصادی شدیدتر و عمیقتر شد. درکنار همه اینها انتخابات شهرداریها و انجمن شهرها نشان دادکه افکار عمومی نیز بیشتر از وی رویگردان می شود. ماجراجوئی نظامی و تهدیدات جنگی برعلیه جنبش مردمی روژآوا از جمله تلاشهائی است برای پوشاندن این ناکامی ها و عقب انداختن نتایج محتومی که علیه حاکمیت اردوغان و حزب او به دنبال دارند.
دوم، تجربه مدیریت و اداره دموکراتیک این منطقه از سوریه به همت زنان ومردانی تصمیم گرفته بودندحاکم بر سرنوشت خویش باشند برای دولت ترکیه قابل تحمل نیست .آنها با جسارت و جانبازی کم نظیری، نیروئی چون داعش را در هم شکسته بودند و مناطق آزاد شده را به کانونی نسبتا آرام برای مردم آن در مقایسه با بقیه مناطق ویران و نیمه ویران سوریه تبدیل کرده بودند. این تجربه و آوازه جهانی آن از آنجا که زنان و مردان کردستان سوریه درمرکز آن قرار داشتند همواره چون خاری در چشم اردوغان بود.
اما اگر امروز دولت آمریکا پشت جنبش روژآوا را خالی می کند و راه را برای ورود ارتش ترکیه به مناطق تحت کنترل این جنبش باز میکند به هیچ وجه رویدادی پیش بینی نشده و ابتدا به ساکن نیست. ما همواره گفته ایم که منافع دولت امریکا و منافع مردمی که برای آزادی و حاکم شدن برسرنوشت خویش می جنگند، نه در کردستان سوریه و نه هیچ جای دیگر دنیا یکسان نیست. اگر پای نیروئی مانند ارتش امریکا به هر دلیل به این منطقه باز شده است و نیازی مشترک، این دو نیرو را بطور اجتناب ناپذیری موقتا در یک جبهه قرار داده است ،توده های مردم را باید برای روبرو شدن باعواقب آتی چنین اتحاد عملی آشنا و آماده کرد. آشنا کردن یعنی ترویج مداوم این آگاهی که مردم دریابند که برای حفظ آنچه که به دست آمده است،تنها میتوانند به نیروی خود وحامیان آزادیخواه و مردم هم سرنوشت خود در منطقه و جهان متکی باشند و آمادگی یعنی بوجود آوردن شرایطی که مردم برای آنچه که به دست آورده اند، دلبسته باشند و با تمام توان برای حفظ آن به میدان بیایند. از اینرو در کنار خطراتی چون تبانی ترکیه و آمریکا بر علبه جنبش روژآوا، یکی از خطرات اساسی دیگر، ناکامی این جنبش در شکل دادن به یک ساختار سیاسی و اداری است که تداوم مشارکت مردم در اداره امور و تعیین سرنوشت سیاسی خود را فراهم نماید. در پیش گرفتن روشهای غیر دموکراتیک از بالای سر نهادهای منتخب مردم، محدود کردن آزدایهای سیاسی، مماشات کردن با فساد مالی و اداری، عدم تلاش برای بهبود شرایط زندکی اکثریت مردم و بطور کلی بیگانه شدن مردم با ساختار حکومت از جمله این خطرات است. بیگانه شدن مردم از قدرت حاکم، توان مقاومت در برابر مخاطرات خارجی را از آنها خواهد گرفت.
اکنون در شرایطی که سیاستهای آمریکا و ترکیه و متحدینشان دست آوردهای جنبش کردستان سوریه را تهدید می کند، در شرایطی که همه دولتهای منطقه و از آن جمله جمهوری اسلامی و رژیم بشاراسد در هماهنگی عملی باهم می خواهند نمایندگان این جنبش را حتی از مشارکت در تدوین قانون اساسی آینده سوریه در کنفرانس آتی در ژنو محروم کنند، در شرایطی که دولت ترکیه با بهانه ایجاد منطقه حائل به مردم این منطقه چنگ و دندان نشان می دهد، ضروری است که جنبش حمایت و پشتیبانی منطقه ایی و جهانی از جنبش عادلانه مردم در کردستان سوربه، با تمام توان تداوم یابد و تقویت گردد.