کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

سرنگونی رژیم آری، ولی بدست مردم

wetcryvubhnjmkl 0

سرانجام پس از ۱۲ روز نبرد ویرانگری که با تجاوز دولت چنایتکار اسرائیل به ایران آغاز شده بود، آتش بس برقرار شد و امید می رود که این آتش بس به پایان قطعی جنگ نیز منجر گردد.جریان شکل گیری این آتش بس هر چه بوده است، اینکه یک جنگ ضد مردمی که از هر لحاظ دودش به چشم مردم هردو کشور ایران و اسرائیل می رود، پایان یافته است، خواسته واقعی مردم در هر دو کشور ایران و اسرائیل و بویژه در ایران بود.

اما تا آنجا که به رژیم جمهوری اسلامی بر می گردد، واقعیت این است که این جنگ و مجموعه رویدادهای پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توازن قوا را در کل خاورمیانه به زیان جمهوری اسلامی تغییر داد. این رژیم در چشم مردم ضعیف تر و ناتوان تر از آنچه تصور می شد خود را نشان داد. پس این جنگ حکومت کردن بر مردم ناراضی و معترض برای جمهوری اسلامی آسان نخواهد بود. ترکیب رهبری حکومت پس از این جنگ هر چه باشد، مردم معترض خواسته ها و مطالبات خود را پی خواهند گرفت. جنبش های مترقی و پیشرو اجتماعی رشد خواهند کرد. سازمان یافته تر و آگاهانه تر خواهند شد. سرکوب جنبشهای مطالباتی برای رژیم آسان نخواهد بود. پروسه سرنگونی رژیم در همان حال پروسه شکل گیری بدیل آن نیز خواهد بود. این افق و این استراتژی درست در مقابل استراتژی جریانهائی قرار دارد، که سرنگونی جمهوری اسلامی را از طریق جنگ آمریکا و اسرائیل با این رژیم انتظار می کشیدند. آنها از فرط خوشباوری حتی سخنان سران آمریکا را که بارها تکرار می کردند، خیال عوض کردن رژیم را ندارند، ناشنیده می گرفتند. اما به فرض دولت آمریکا برای عوض کردن رژیم هم برنامه داشته باشد و به آن اقدام هم بکند، در این صورت بگذارید دو تجربه از میان تجارب بسیار از این دست را مرور کنیم تا ببینیم امپریالیسم آمریکا در هیچ جای دنیا مبشر آزادی و دموکراسی و امنیت و رفاه نبوده و نیست و برای تامین منافع خود همه اینها را به سادگی زیر پا می گذارد:

دولت آمریکا در همین چند سال اخیر موجب سقوط تالبان در ۲۰۰۱ میلادی و سقوط حکومت بعث عراق در ۲۰۰۳ شده و نتایجش در مقابل چشمان همه مردم جهان است. ارتش آمریکا در راس یک ائتلاف به نام مبارزه با تروریسم، تامین دموکراسی و احقاق حقوق زنان به افغانستان یورش برد و در سال ۲۰۲۱ با یک افتضاح تاریخی از آنجا عقب نشینی کرد. کشتار دهها هزار زن، مرد و کودک بی دفاع، ویران کردن اقتصاد و آبادانی کشور، گسترش فساد همه جانبه، آواره کردن چند میلیون انسان باز گرداندن و مجهز کردن تالبان به انواع سلاح ها گوشه ای از نتایج حمله و دخالت امپریالیسم آمریکا در افغانستان بود. اکنون تحت حکومت این نیروی مرتجع اسلامی زنان از حقوق انسانی و سیاسی محروم شده اند، دختران از تحصیل در مدارج بالاتر از دبستان منع گردیده اند؛ میلیون ها کارگر در افغانستان بیکار هستند و ۲۸ میلیون نفر به کمک سازمان های بشر دوستانه جهت بقا به حیاتی دردناک ادامه می دهند.

۱۵ مارس سال ۲۰۲۳ بیست سال از اشغال عراق توسط یک ائتلاف که آمریکا در راس آن بود گذشت. آن اشغالگری به بهانه دروغ‌ «سلاح‌های کشتار جمعی» شروع شد. در یورش مذکور بیش از ۲۰۰ هزار غیرنظامی عراقی کشته شدند، بجز چاههای نفت بقیه کشور، شامل موزه ها به غارت داده شدند. شماری زیادی از دانشمندان ترور و یا فراری داده شدند؛ پایه های اقتصاد ویران گردید؛ جنگ فرقه ای شیعه و سنی جان چند صد هزار نفر را گرفت. میدان برای ظهور نیروهای ارتجاعی اسلامی مثل القاعده باز شد.

قبل از یورش اخیر اسرائیل و آمریکا به شهرهای ایران جنبش های مبارزاتی و انقلابی کارگران ، بازنشستگان ،زنان، سایر جنبش های اجتماعی و آزادیخواهان بر مبنای تناقضات، بحران ها و فساد نهادینه نظام اسلامی این رژیم را به تب مرگ گرفتار کرده بودند. جنگ ۱۲ روزه فعلا این پروسه را با اشکال و توقف موقت روبرو کرده است. بعضی نیروهای مرتجع و منتظر الدوله و سلطنه ها، که تمام امیدشان جهت  به قدرت رسیدن به آمریکا و نیروی گوش به فرمان آن، دولت نژاد پرست اسرائیل، بسته بودند، ساده لوحانه از مردم می خواستند  که در این شرایط جنگی بپا خیزند. این نیرو های راکد در مکان های امن نشسته و غلطان در پول و عیاشی، از مردم متنفر از حکومت اسلامی می خواستند که در برابر رژیمی که تمام نیروهای سرکوبش را بسیج کرده و به میدان آورده بود، جان و سلامتشان را به خطر بیاندازند تا آنها لااقل قدرتشان به روی هیئت حاکمه آمریکا بکشند و مثلا رژیم را سرنگون سازند و دیدیم که غرق در توهمات خویش نومیدانه به گوشه انفعال خود خزیده اند.

اما در مقابل پیشروان این مردم، که در خیزش انقلابی “زن، زندگی، ازادی”، شعار “نه شاه میخوایم، نه رهبر + مرگ بر ستمگر” سر دادند   راه حل های مردمی و منطبق با شرایط در مقابل شهروندان گذاشتند. آنها مردم را فرا می خواندند که در شرایط جنگی به یاری همدیگر بشتابند و از این طریق همبستگی انسانی خود را برای دوران پسا جنگ محکم کنند.  در همین رابطه بود که جمعی از هواداران حزب کمونیست ایران  بیانیه ای تحت عنوان “برنامه برای سازماندهی مردمی در شرایط جنگی و بحرانی” منشر کردند و از آن به‌عنوان گامی عملی برای دفاع از مردم، زندگی و کرامت انسانی نام بردند. آنها تاکید کردند که این برنامه، مستقل از  هر نهاد حکومتی و متکی به خودسازماندهی مردمی و همبستگی طبقاتی است.

این نیروی انقلابی و هوشیار در بند اول بیانیه خود نوشته اند:

“دفاع از زندگی، آزادی و کرامت انسانی در برابر جنگ، دیکتاتوری و فقر، وظیفه‌ای همگانی است.” در بند دوم تاکید کرده اند که ” باید به خود متکی شویم، با سازماندهی در محل زندگی، محل کار، محلات و روستاها، ساختارهای مردمی را شکل دهیم.”

آنها پس از دادن رهنمود های عملی جهت تامین همبستگی، حفاظت از خود و افشای تبلیغات رژیم و دشمنان طبقاتی  بر روی یک مطالبه آینده نگرانه و کلیدی انگشت گذاشته و نوشته اند:

” برای دوران پس از سقوط رژیم آماده شویم: انتقال قدرت باید تنها به دست شوراهای مردمی صورت گیرد، نه نظامیان یا نیروهای فرصت‌طلب.”

هواداران حزب کمونیست ایران در بیانیه مورد اشاره یادآوری کرده اند که “هر گونه نژادپرستی، شووینیسم و تبعیض جنسیتی یا ملی را رد می‌کنیم. رهایی هر ملت و جنس، در گرو آزادی همه‌ی ماست.” بیانیه پس از یادآوری مطالبه برابری زنان و مردان و مبارزه دوش به دوش هم در این دوران با این جملات به پایان برده میشود:

” ما برای کسی نمی‌جنگیم و به قدرتی امید نداریم. اگر متحد شویم، خود را سازمان دهیم و بی‌واسطه تصمیم بگیریم، هیچ قدرتی قادر به نابودی زندگی ما نخواهد بود. ما فرزندان خود را برای آینده‌ای انسانی و آزاد آماده می‌کنیم. سرنوشت ما به دست خود ماست.”