بهرام رحمانی
آغاز سال 1401 را بهشما و عزیزانتان تبریک گفته و برای شما بهترینها را آرزومندم. امیدوارم سالی پر از سلامتی، شادابی، خوبی، موفقیت صلح و صفا را شروع کنید و بهتمام اهداف انسانی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود برسید.
با خوبیها و بدیها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگارمان ورق خورد، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت و به دنبالش سالی نو با امیدها و آرزوهای جدید شروع شد و بهار با تمام رنگارنگیاش آمد تا پیام آزادگی و رنگارنگی به ما بیاموزد.
اندیشیدن به تو زیباست
اندیشیدن به تو زیباست
و امید بخش
چون گوش سپردن به زیباترین صدا در دنیا
زمانی که زیباترین ترانهها را میخواند
اما امید برایم بس نیست
دیگر نمیخواهم گوش دهم
میخواهم خود نغمه سر دهم …
ناظم حکمت
رییس مرکز تقویم موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران سال گذشته اعلام کرده بود: سال 1400 پایان قرن اخیر در تقویم هجری شمسی است اما روز اول قرن پانزدهم، فروردین 1401 خواهد بود.
اختلافات در تعیین تاریخ دقیق وجود دارد. همان بحثی که در سال 2000 میلادی درگرفت که سال 2000 آغاز قرن 2 و هزاره سوم است یا سال 2001 را باید مبدا بدانیم درباره سال 1400 خورشیدی هم درگرفته: این پرسش که آیا نوروز 1400 پایان قرن است یا 1400 شروع سال پایانی قرن است؟
بنا بر گزارش مرکز تقویم موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، معنای قرن یا سده، یکصد سال است. هر تقویم یک مبدا دارد و در عرف اولین سال هر تقویم سال یک محسوب میشود. روز اول نخستین قرن هجری خورشیدی، جمعه 1 فروردین 1 و روز پایان آن، سهشنبه 29 اسفند 100، است. روز اول قرن دوم هجری خورشیدی، چهارشنبه 1 فروردین 101 و روز آخر آن، یکشنبه 29 اسفند 200، است. قرن چهاردهم هجری خورشیدی، از روز چهارشنبه 1 فروردین 1301، آغاز شده و روز یکشنبه 29 اسفند 1400 به انجام خواهد رسید.
بنابراین، روز اول قرن پانزدهم هجری خورشیدی، دوشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۱ خواهد بود.(منبع خبر: موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران)
بنابراین، روز اول قرن پانزدهم هجری خورشیدی، دوشنبه 1 فروردین 1401 است.
«قرن کوتاه بیستم»، اصلاحی است از اریک هابسبام، تاریخدان بریتانیایی، برای اشاره به بازه 78 ساله میان آغاز جنگ جهانی اول(1914) و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی(1991) (در تداعی و در تقابل با ایده قرن نوزدهم طولانی که از انقلاب فرانسه در سال 1789 آغاز میشود و تا سال 1914 ادامه دارد).
تحویل سال جدید درست در لحظهای اتفاق میافتد که خورشید در آسمان به نقطه اعتدال بهاری میرسد. از دید ناظر زمینی خورشید در لحظه تحویل سال از نقطه مشخصی از آسمان عبور میکند و با گذر از استوای سماوی وارد نیمکره شمالی آسمان میشود. به این ترتیب با ورود خورشید به نیمکره شمالی آسمان طول روز بهمرور برای ساکنان نیمکره شمالی زمین بیشتر میشود.
در اولین روز بهار خورشید درست عمود بر استوای سیاره زمین میتابد و طول شب و روز در تمام نقاط زمین تقریبا برابر است. در چنین شرایطی اگر از فضا به زمین نگاه کنیم میبینیم که خط جداکننده شب و روز درست از قطب شمال بهسمت قطب جنوب زمین کشیده شده است و تقریبا تمام نقاط زمین در طول شبانهروز مقدار یکسانی از نور خورشید را دریافت میکنند.
بسیاری از محققان معتقد هستند که تقویم جلالی دقیقترین گاهشمار جهانی است، زیرا در تقویم اروپایی در هر 2500 سال یکروز خطا دارد و این میزان در گاهشمار جلالی در هر 10 هزار سال یک ثانیه است. در تقویم رسمی کنونی ایران گاهشماری خورشیدی بر اساس تقویم جلالی است و نام این تقویم از سلطان جلالالدین ملک شاه سلجوقی گرفته شده است. تا قبل از بهوجود آمدن تقویم جلالی، سال به 12 ماه و 30روز تقسیم میشد؛ یعنی یک سال برابر با 360 روز بود و پنج روز باقی مانده نیز در اسفند ماه به روزهای سال اضافه میشد.
پیدایش دقیق گاهشمار توسط ستاره شناسان ایرانی رقم خورده است که مسئولیت تعیین و محاسبه سال خورشیدی با دستور ملک شاه سلجوقی به آنها سپرده شده بود. در دوران سلطنت ملک شاه سلجوقی و با دستور خواجه نظامالملک تصمیم بر این شد که ستاره شناسان برای فهمیدن این موضوع که خورشید در روز اول فروردین در اعتدال بهاری نیمکره شمالی قرار داشته یا نه در اصفهان و مرو شروع به رصد کنند. نتایج این تحقیق به آنها نشان داد که تقویم ایرانی حدود 20 روز با تقویم نجومی اختلاف دارد؛ یعنی عید نوروز به اشتباه در 12 اسفند جشن گرفته میشد.
تقویم رسمی ایران تا سال 1304 خورشیدی بر اساس گاهشماری قمری بود که نسبت به گاهشماری خورشیدی 11 روز کوتاهتر بود و ماههای ایرانی نیز الهام گرفته از گاهشماری قمری بود که برای نمونه میتوان به ماههای محرم و صفر اشاره کرد؛ اما مجلس شورای ملی در 11 فروردین سال 1304 طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن گاهشماری هجری خورشیدی به تقویم رسمی ایران تبدیل شد و نام ماهها نیز به نامهای اوستایی تغییر یافت.
بعد از آن که چالش تعیین دقیقترین تقویم در کشور ما حل شد، ما امسال در حال تجربه گذشت یک سده هستیم و این موضوع چالشهای زیادی را برای ما به وجود آورده است که برای نمونه میتوان بهاین اشاره کرد که آیا آغاز سال 1400 بهمعنای آغاز قرن پانزدهم است؟ یا اصولا شماره قرون بهچه نحوی تعیین میشود؟
طبق گفتهها قرن بههر صد سال گفته میشود و بر اساس موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، هر تقویم یک مبدا دارد و در عرف، اولین سال هر تقویم سال یک است. بههمین علت روز اول نخستین قرن هجری شمسی، جمعه اول فروردین و آخرین روز آن 29 اسفند سال 100 است، همچنین روز اول قرن دوم هجری شمسی چهارشنبه اول فروردین سال 101 و روز پایانی این قرن یکشنبه 29 اسفند سال 200 است.
سالها و ماهها در حال سپری شدن هستند و شاید بسیاری از مردم نسبت به ظرایف محاسباتی بیاطلاع باشند و برای روشن شدن این موضوع باید مفاهیم علمی موجود در آنها به صورت وسیع اطلاعرسانی شوند.
قدمت چندین هزار ساله ایران است که کشوری مانند ایران قدمتی چندین هزار ساله دارد و بهعنوان مهد تمدن شناخته میشود. ایران به واسطه وجود اندیشمندان برجسته، دوران طولانی از رشد و بالندگی را تجربه کرده و تمام این اندیشمندان در زمینههای طب، فلسفه، شیمی، مثلثات، اخترشناسی و… صاحب سبک و اندیشه بودهاند.
ریشههای این حرکت را میتوان در بناهای نجومی کهن پیش از اسلام در ایران و محاسبات بزرگانی مانند عمر خیام نیشابوری، خواجه نصیرالدین توسی و سایر دانشمندان ایرانی که در اخترشناسی مشهور بودند پیدا کرد.
برای ثبت وقایع تاریخی معمولا 5 رکن تاریخگذاری یعنی روز هفته، روز ماه، نام ماه، عدد سال و نوع گاهشماری ثبت میشود و در این بین برخی از مفاهیم نیز بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم در تاریخنگاری نقش دارند که برای نمونه میتوان به دهه، سده یا بهعبارت دیگر قرن اشاره کرد. همچنین شمارش با هزاره، سده(قرن)، پنجاهه، چله، ماه و نیم ماه، دهه و پنجه از قدیمیترین نمادهای تمدن و سنت کهن ایرانی محسوب میشوند.
شمارش سالها با در نظر گرفتن سدهها نه فقط یک واقعه داخلی، بلکه واقعیتی جهانی است که از آغاز سال یکم هر مبدا تاریخی تا آخرین روز یکصدمین سال آن را یک سده یا قرن میگویند و بهعنوان سده یا قرن اول ثبت میشود و لازم است که این موضوع در ثبت رویدادهای تاریخی و بهمنظور حفظ دقت تقویم و گاهشماری نیز رعایت شود.
از آنجایی که گاهشماری کنونی ایران بر مبنای سال هجرت محمد پیامبر مسلمانان و به گرد خورشید بنا شده است، تقویم مذکور هجری شمسی نامگذاری شده است و بر این اساس سال اول این گاهشماری سال یک هجری بوده است.
اساسا گاهشماری با سال صفر آغاز نمیشود اما برخی بر این عقیدهاند که چرا سال از صفر آغاز نشود؛ در حالی که برای ثبت وقایع و طبق قاعده، آغاز گاهشماری از سال یک بنیانگذاری شده است.
از طرفی دیگر و از آنجایی که هر قرن 100 سال است، از سال یک تا 100 قرن اول و از سال 101 تا 200 قرن دوم نامیده میشود و قرون بعدی نیز به همین شکل محاسبه میشود. باتوجه به این توضیحات میتوان فهمید که آغاز قرن چهاردهم خورشیدی سال 1301 و پایان این قرن سال 1400 خورشیدی خواهد بود و قرن پانزدهم خورشیدی از سال 1401 آغاز خواهد شد. برخی به این استناد میکنند که دو رقم 13 بین سالهای 1300 تا 1399 صد سال برابر با سده چهاردهم خورشیدی است؛ ولی این برخلاف مبانی گاهشماری و کاملا غیر علمی است.
با توجه به آخرین سال آن سده نامگذاری میشوند و دو رقم سمت چپ عدد آخرین سال در هر قرن نشان دهنده واحد شمارش آن قرن است برای نمونه میتوان به اینکه سال 1400 بهعنوان آخرین سال قرن چهاردم با عدد چهار محاسبه شده است اشاره کرد.
همانطور که اشاره شد در اوایل قرن 21 میلادی نیز برخی از تقویم شناسان غربی سال 2000 را به معنای شروع قرن بیست و یکم میدانستند؛ اما در نهایت سال 2001 بهعنوان آغاز قرن بیست و یکم معرفی شد چرا که ملاک اصلی در این زمینه اصول و محاسبات هستند.
کلمه قرن در اصطلاح معروف معاصر زبان فارسی به هر صد سال گفته میشود که البته معانی مختلفی برای آن گفته شده است. سده یا قرن زمان است و برابر با 100 سال و 10 دهه و یکدهم هزاره می باشد. آغاز سدهشماری با سال 01 آغاز میشود. سال یک، هر سده، آغاز آن سده است؛ بنابراین، سده بیستم از آغاز سال 1901 تا پایان سال 1999 ادامه داشت. مورخان در تاریخنویسی، برای نمونه، سال 1601 را در سده هفدهم ذکر میکنند.
در معانی دیگر سده نام شهر و منطقهای وسیع و دارای چشمه سارهای بزرگ و باغات و جنگلهای زیبا در شمال فارس کنونی است که از آثار بهدست آمده باستانی در این منطقه و نیز کتابهای تاریخی میتوان این منطقه را محل برگزاری جشنهای سده باستان دانست. روستایی در جنوب استان فارس با نام سِدهِ خنج لارستان وجود دارد که گفته میشود جشنهای سَدهِ در آن مکان برگزار میگردیده و بنا بهگفته افراد مختلف ساکنان این سده زمانی در سده شمال فارس میزیستهاند و بهدلیل کوچ ازین سرزمین نام محل جدید خود را بهنام سده میگذارند.
اما قرن در لغت عرب، بر خلاف اصطلاح معاصر زبان فارسی، بهمعنی صد سال نیست، بلکه بهمعنی جمعیتی است که در یک زمان با هم زندگی میکنند و سپس جمعیت دیگر جای آنان را میگیرند.
ابن منظور در لسان العرب نوشته است: قرن، نسلی را میگویند که پس از نسل دیگر میآید و در مقدار فاصله زمانی این دو فصل اقوال گوناگون هستند؛ مانند: 01 ده سال، 02 بیست سال، 03 سی سال، 04 شصت سال، 05 هفتاد سال، 06 هشتاد سال.
در نهایه ابن اثیر آمده است: قرن، مردم یک زمان و از ماده اقتران گرفته شده است. گواه بر این که قرن بهمعنی مردم یک زمان است.ابن حجر عسقلانی قرن را به معنای مردم یک زمانی تفسیر کرده است. او در بیان واژه قرن چنین میگوید: اهل زمان واحد متقارب اشترکوا فی امر من الامور و یقال.
قرن، مردم یک زمان را میگویند که در کاری از کارها با هم شریک باشند و گاهی بهمردمی میگویند که در زمان یک پیامبر یا رییس باشند که آنها را بر یک روش یا مذهب یا کاری متحد سازد و قرن، گذشته از مردم، بر خود زمان نیز گفته میشود.
سال کبیسه چیست؟ طول هر سال خورشیدی حدود 365 روز و 6 ساعت است. شاید در نگاه اول آن 6 ساعت اهمیت چندانی نداشته باشد، اما صرفنظر کردن از آن در بازههای زمانی طولانی باعث ایجاد خطا در تقویم خواهد شد. راهحل تقویمنگاران برای این مساله سال کبیسه بود. به این ترتیب که معمولا هر چهار سال یک بار این 6 ساعتها با هم جمع و 24 ساعت یا یک شبانهروز به سال اضافه میشود. طول سالهای کبیسه 366 روز و ماه اسفند در این سالها 30 روزه است.
معمولا هر 4 سال یک بار سال کبیسه میشود اما کبیسههای 5 ساله هم در تقویم هجری خورشیدی وجود دارند. تقویم هجری خورشیدی تنها تقویم متداول در جهان است که کبیسه پنج ساله دارد.
محاسبات دقیق مربوط به سالهای کبیسه یکی از دلایل دقت بسیار زیاد تقویم خورشیدی است. در واقع تقویم خورشیدی نه بهصورت قراردادی بلکه بر پایه محاسبات تنظیم میشود.
موضوع دیگر نامگذاری سال توسط سیدعلی خامنهای رهبر حکومت اسلامی ایران است. علی خامنهای در سخنرانی نوروزی خود، حداقل شش بار کلمه «تولید» را تکرار و این واژه را راهکار اصلی عبور از دشواریهای اقتصادی ایران عنوان کرد.
با این حال، همزمان با گره زدن مجدد نامگذاری سال 1401 به تولید، تمامی شاخصهای کلان اقتصادی ایران در حال فروپاشی است و شرایط تولید و اقتصاد در ایران در شرایط بسیار وخیمی قرار دارد. از فساد اقتصادی گرفته تا رکوردهای بالای رشد نقدینگی و تورم که به اعتقاد برخی کارشناسان اقتصاد ایران را در آستانه فروپاشی قرار داده است.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بهتازگی در گزارشی از رشد اقتصادی پنج درصدی ایران در 9 ماهه نخست سال 1400 خبر داد؛ گزارشی که این تصویر را ایجاد میکرد که شاید در فضای تاریک اقتصادی، معجزهای به وقوع پیوسته که رشد اقتصادی ایران از زیر صفر به یکباره رشدی پنج درصدی را ثبت کرده است؛ اما نگاهی به براوردهای منتشر شده نشان میدهد که تمام بار این رشد ثبتشده به واسطه نفت است؛ جایی که اعلام شد رشد بخش نفت حدود 12 درصد بوده است.
اقتصاد و تولید به یکی از مهمترین کلیدواژههای سخنرانیهای نوروزی یک دهه اخیر علی خامنهای تبدیل شدهاند. خامنهای با تاکید بر «جهاد اقتصادی» در سال 1390 آغاز شد و با «اقتصاد مقاومتی» و «حمایت از تولید»، حالا به «تولید دانشبنیان و اشتغالزایی» در سال 1401 رسید. علی خامنهای در حالی شعارهای اقتصادی را محور نامگذاری سالهای دهه 90 قرار داد که در طول این دهه تقریبا به غیر از دو سال، ایران در سایه تحریمهای اقتصادی مختلف قرار داشت و تمام تلاش ارکان حکومت بر آن بود تا نشان دهد با وجود این تحریمها، میتواند با اتکا به توان و تولید داخلی به حیات اقتصادی خود ادامه دهد؛ رویکردی که در پایان قرن، به سقوط تمام شاخصهای اقتصادی در ایران منتهی شده است.
«تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامیست که علی خامنهای برای سال 1401 برگزید و بر مبنای آن، مشکلات اقتصادی ایران را علاجپذیر عنوان کرد؛ علاجی که بهگفته او انتظار رفع دفعی آن وجود ندارد.
رشد اقتصادی بخش صنعت بهعنوان موتور مولد بخش اقتصادی در همین گزارش معادل صفر اعلام شده که حتی نسبت به مدت مشابه سال 1399 نیز رشدی منفی داشته است. یعنی حتی صنعت رانتی خودرو نیز که همواره بار رشد اقتصادی در بخش صنعت را به دوش میکشید، نتوانست مانع از سقوط این شاخص شود. اما مهمتر آنکه همین شاخصهایی که بانک مرکزی منتشر کرد، حاکی از رشد منفی دو درصدی بخش کشاورزی است؛ بخشی که مدتها است با رشد مطلوب فاصله دارد.
بخش مهم دیگر این گزارش بانک مرکزی به وضعیت تشکیل سرمایه در سال 1400 میپردازد؛ جایی که اعلام میشود شاخص تشکیل سرمایه یا همان سرمایهگذاری جدید منفی پنج درصد بوده؛ بدان معنا که نه تنها در ایران سرمایهگذاری جدیدی صورت نگرفته است که احتمالا در این مدت با تشدید سرعت روند خروج سرمایه نیز روبهرو بودهایم.
شاخص پنج درصدی رشد اقتصادی که بانک مرکزی اعلام کرد، در حالی است که حتی بهرغم رشد این شاخص با کمک نفت و برخی پیشبینیها مبنی بر ادامه روند رشد اقتصادی، این شاخص همچنان به لحاظ اندازه و مخصوصا ارزش نزدیک به معادل آن در سال 1392 است؛ یعنی اقتصاد ایران در صورت تداوم رشد اقتصادی تازه به اندازه اقتصاد حداقل هشت سال قبل باز خواهد گشت.
«تولید» در حالی در سخنرانیهای خامنهای تکرار میشود که هر سال در کنار کاهش بیشتر تشکیل سرمایه جدید و راهاندازی واحدهای تولیدی کمتر، سرمایههای موجود بیش از پیش از ایران خارج میشوند. آنطور که بانک مرکزی ایران اعلام کرد، تنها در شش ماهه نخست سال 1400، بالغ بر شش میلیارد و 341 میلیون دلار سرمایه از ایران خارج شد که این میزان در این مدت معادل کل سرمایه خارج شده در طول سال 1399 بود. بدین معنا که میزان خروج سرمایه در سال 1400 که علی خامنهای یک سال قبل آن را «مانعزدایی و پشتیبانی از تولید» نامگذاری کرده بود، سرعت بیشتری گرفت.
در همین حال، آنطور که پیش از این «آنکتاد» هم گزارش داد، سهم ایران از جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی کمتر از یک درصد است. بر این اساس، نه تنها سرمایه خارجی جدیدی وارد ایران نمیشود که سرمایههای موجود نیز به واسطه شرایط سختی که روزبهروز هم تشدید میشود، از ایران خارج میشوند. کما اینکه احتمالا با طرحهایی شبیه به آنچه اخیرا امارات متحده عربی برای اعطای زمین رایگان بههمراه تسهیلات بانکی به تولیدکنندگان ایرانی در نظر گرفت، شدت گرفتن خروج سرمایه از ایران و کاهش گستره تولید را نیز شاهد خواهیم بود.
کاهش شدید قدرت خرید در سال 1400 صرفا در گفتار یا روی کاغذ نیست؛ این موضوع به وضوح در بستر جامعه و برای مردم ملموس بود و رشد پیدرپی تورمهای ماهانه از حد هشدار و بحران عبور کرد.
گزارشهای رسمی بانک مرکزی از تداوم رشد نقدینگی خبر میدهد. نقدینگی در پایان دی ۱۴۰۰، با رشد حداقل ۲۹.۵ درصدی نسبت به پایان سال ۱۳۹۹، از مرز چهار هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان عبور کرد. در صورتی که این شاخص را در کنار رشد بیش از ۳۵.۵ درصدی پایه پولی قرار دهیم، به دست آوردن برآوردی از وضعیت تورم سخت نخواهد بود. تورمی ۴۲ درصدی که سایه سنگین آن دیگر به چند دهک محدود نیست و تمامی دهکها را تحت فشار قرار داده است. تداوم شیب تند تورمی در سال ۱۴۰۰ موجب شد برخی کالاهای اساسی به مرور از سفره خانوارها حذف شوند.
رشد تورم و کاهش قدرت خرید جامعه بر تداوم رکودی که چند سالی است بخش تولید را درگیر کرده، مستقیما اثر داشته است؛ یعنی نه تنها بنگاههای تولیدی بزرگ که حتی کسبوکارهای کوچک و متوسط نیز از تبعات اقتصادی در امان نبودهاند و توان ادامه حیات آنها روزبهروز کمتر شده است.
در سالی که علی خامنهای آن را «تولید دانشبنیان و اشتغالزایی» نام گذاشت، لایحه بودجه 1400 که عملا زمینه کوچکتر شدن شاهراه حیاتی بنگاههای اقتصادی و بهتبع آن اشتغالزایی را بیشتر تحت فشار قرار میدهد، نیز در مجلس تصویب شد. جایی که دولت تصمیم گرفت برای تامین منابع جاری مورد نیاز خود درآمد مالیاتی سال 1401 را بیش از 60 درصد افزایش دهد؛ طرحی که فعالان اقتصادی آن را تیر خلاص بر پیکره نیمه جان تولید عنوان میکنند.
در عین حال بهتازگی مذاکرات مربوط به دستمزد کارگران برای سال جاری نیز بهثمر نشست و کارفرمایان به افزایش حدود 57 درصدی دستمزدها برای سال 1401 ملزم شدند؛ سیاستی که گرچه برای کمک حداقلی بهمعیشت در خطر جامعه یک الزام بهشمار میآید، با توجه بهوضعیت بنگاههای تولیدی و بهای تمامشده تولید برای آنها به واسطه مشکلات اقتصادی، میتواند برخلاف شعار نوروزی علی خامنهای در اشتغالزایی به رشد بیکاری بیانجامد.
روز 19 اسفند 1400 حکومت اسلامی میزان افزایش دستمزد برای سال 1401 را 57 درصد اعلام کرد و دولت ابراهیم رئیسی فریبکارانه به کارگران و حقوق بگیران تبریک گفتند و چشم انداز «بهبود معیشت حقوق بگیران» را اعلام کردند. اما واقعیتهای اقتصادی بازار نشان میدهند که این میزان با توجه بهافزایش نجومی سبد هزینه زندگی تاثیر جدی میگذارند بهحدی مضحک است که حتی برخی رسانههای وابسته به حکومت نیز نتوانستند از آن دفاع کنند. مقامات دولتی میگویند دریافتی کارگران و حقوق بگیران با تمام مخلفات یعنی حق اولاد، حق مسکن و بن خواربار نهایتا به 6 میلبیون و 200 هزار تومان خواهد رسید.
در حالی که برخی اقتصاددانان و سخنگویان مختلف حکومت در دورههای مختلف از 9 میلیون تا 12 میلیون تومان در ماه اعلام کردهاند. اکنون نیز با محاسبه افزایش قیمتها در سال 1400 این مبلغ حداقل به 14 تا 16 میلیون تومان رسیده است. یعنی دستمزد کارگران و معلمان و بخشهای دیگر حقوق بگیران جامعه چندین بار زیر سقف خط فقر باقی میماند و باز هم قدرت خرید کارگران را کاهش زیادی خواهد داد.
یک فاکتور دیگر که باعث فقر شدید، حذف ارز 4200 تومانی است که مستقیما بر افزایش سریع و چندبرابری قیمتها منجر خواهد شد. ارز 4200 تومانی را از چند سال قبل بهعنوان راهحلی برای واردات دارو و نیازهای اساسی مردم با قیمتی قابل تحملتر در نظر گرفتند. اما این ارزها توسط عوامل حکومتی در بازار سیاه به قیمتهای تا ۳۰ هزارتومان به فروش رسید.
یکی از اقتصاددانهای حکومتی در اشاره به حذف ارز 4200 تومانی و تبعات آن گفته است: «این لوکوموتیو دارد به ته دره میرود»! بهعبارت دیگر در حالی حکومت اسلامی و دولت رئیسی میزان افزایش دستمزد سال آتی نسبت به سال جاری را 57 درصد اعلام کرده است که تورمی صد در صد و بیشتر در راه است و از هماکنون با افزایش شدید قیمت دارو و برخی اقلام دیگر مردم را نگران کرده است.
تمامی سال گذشته ما شاهد اعترات مختلف خیبانی در رابطه با دستمزدها در جریان بود و اکنون نیز جنبش با تجربه و پرقدرتی بر سر خواست افزایش دستمزدها در ایران وجود دارد که نیروی آن کارگران، معلمان، بازنشستگان و بخش وسیعی از مزدبگیران هستند. از جمله بخشهایی از کارگران بر مطالبه حداقل دستمزد 16 میلیون تاکید کردهاند و در اعتراض به حداقل دستمزد تعیین شده شورایعالی کار بر خواست افزایش حقوقها متناسب با نرخ واقعی هزینههای معیشتی تاکید دارند. از همین رو میتوانیم حدس بزنیم که این جنبش با قدرتتر از گذشته وارد صحنه سیاسی ایران خواهد شد.
یک دهه بازی با واژههایی همچون تولید و اقتصاد در نامگذاری سالها دستاوردی جز کوچکتر شدن اقتصاد و رخت بربستن تولید از جغرافیای کشور نداشته و حالا تاکید بر تداوم همان مسیر در ابتدای قرن جدید به معنای آن است که در همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخید.
خامنهای در عین حال اقرار کرده است که: «رفع گرانی و تورم به این زودی واقعبینانه نیست»!
او گفته: «تنگی معیشت مردم، مسئله گرانیها و تورّم و این چیزها که خب باید حتما علاج بشود. اینها چیزهای علاجپذیری است، مشکلات اقتصادی است که ما امسال امیدواریم بخشی از اینها برطرف بشود، چون همه اینها دفعتا برطرف نمیشود، بهتدریج برطرف خواهد شد. این که آدم عجله کند، بگوید نهخیر، به همین زودی، واقعبینانه نیست.
امسال کالاها در بازار شب عید، قیمتهای نجومی پیدا کردند. قیمت خشکبار و میوه رکورد چند سال گذشته را شکست و خرید آجیل و پسته برای بسیاری از خانوادهها غیر ممکن شد. افزایش قیمت میوه حتی با انتقاد مسئولان اتحادیه فروشندگان میوه و تره بار روبهرو شد و با تایید اینکه مردم میوه را دانهای میخرند، دولت را مقصر این افزایش قیمت معرفی کردند.
این که تورم در سال جاری چگونه خواهد بود، پرسشی است که کارشناسان پاسخهای متفاوتی را برای آن مطرح میکنند. برخیها معتقدند که با رفع تحریمها و مشکلات بینالمللی ما شاهد کاهش تورم و رشد اقتصادی در سال 1401 خواهیم بود، اما در مقابل عدهای نیز بر این باورند که اقتصاد ایران در سال آینده همچنان شاهد تورم بالا خواهد بود.
در جمعبندی میتوان گفت پایان قرن چهاردهم برای ما ایرانیها از سال 1285 با امضای فرمان مشروطه آغاز میشود؛ تصمیمگیری در مورد نقطه نمادین پایان آن اما چندان ساده نیست.
انبوهی از تفاسیر در مورد انقلابها از جمله انقلاب مشروطه و انقلاب 1357 ایران وجود دارند. در این میان، یک چیز قطعی است نه مطالبات و خواستههای تاریخی مشروطه محقق شدهاند و نه مطالبات و خواستههای انقلاب 1357.
قرن چهاردم برای بسیاری از شهروندان جامعه ایران قرن جوش و خروش مردمی و انقلابی و پسا انقلابی برای تغییر وضع موجود بود. برای اولین بار مردم جان به لب رسیده و به تنگ آمده از سانسور و سرکوب و ارعاب و تنگدستی در این سده روی صحنه تاریخ آمد؛ حضوری غالبا خودبهخودی، گذرا و سازماندهی نشده بود که در هر دور با بازیابی اقتدار دولتی و استبداد مطلق پس زده شد، و همراه با آن، مجموعهای از رویاها و مطالبات بر باد رفت.
قرنی که دیروز به پایان است مسائل و پرسشهای زیادی برای فکر کردن و تلاش برای تغییرات و مطالبات ناتمام متعددی برای به سرانجام رساندن برای قرن جدید باقی گذاشته است. هنوز بسیاری از پروندههای قرن بسته نشده و پیش روی ما گشوده است، از خواست آزادی و برابر و عدالت اجتماعی تا لغو هرگونه ستم و تبعیص و استثمار انسان از نسان. اینها مطالبات همگانی حق داشتن زندگی بهتر تا خواست عدالت اجتماعی هستند.
از این بابت، شبح قرن چهاردهم همچنان و تا اطلاع ثانوی گسترده خواهد بود، چه قرن جدید با خوبی و خوشی آغاز شود و چه با درد و نگرانی.
بار دیگر سال نو و بهاری نو را، فرصتی نو برای تازهشدن و بازنگریستن بر چگونه زیستن ببینیم.
شوری نو برای ساختن و بهتر زیستن آرزو کنیم.
امیدوارم سالی که پیش رو داری
آغاز روزهایی باشد که آرزو داری
در سال جاری از هر طریق ممکن در راستای آزادی و رهایی و عدالت اجتماعی بکوشیم!
سال نو مبارک!
دوشنبه اول فروردین 1401 – بیست و یکم مارس 2022