بامداد دوشنبه ۲۶ خردادماه ۱۴۰۴ گارد زندان دیزل آباد کرمانشاه اسرای به بند کشیده شده در این زندان را با استفاده از سلاح گرم به خاک و خون کشید. این تیراندازیها منجر به کشتهشدن دستکم ۹ زندانی و زخمیشدن تعداد بیشتری شد. این به بند کشیده شدگان صدای مهیبی در کنار زندان شنیده و معترضانه خواستار حفاظت از جانشان شده بودند. به دنبال آن جنایت نیروهای ویژه ضدشورش به محل اعزام شدند. آنها با استفاده از گلولههای ساچمهای، گاز اشکآور و دیگر ابزارها به سرکوب جمعی زندانیان ادامه دادند.
رژیم سرمایه دارانه مذهبی تحمیل شده به مردم ایران در جنگ با یک رژیم مذهبی و مورد حمایت کامل امپریالیسم آمریکا، یعنی اسرائیل، متوجه بیشتر شدن شکاف بین خود و مردم معترض شده است. بنابراین نیروهای سرکوبگر و تا دندان مسلحش را علیه آنها بسیج کرده و در راه بندان ها، خیابان ها و مرکز کاری آنها را مستقر نمده و دستشان را برای دست زدن به هر توحشی باز گذشته است. حمله ضد انسانی و جنایت آمیز به زندانیان در اسارتگاه دیزل آباد در همین فضا و دادن درس عبرت به مردم انجام گرفته است.
اما حاکمیت به این بسنده نکرده است. آنها که موضعی روشن در دفاع از جان مردم اتخاذ نکرده، بلکه حتی کوچکترین هشداری برای شهروندان صادر نکرده اند. آنها هیچ پناهگاه، هیچ امکانات اضطراری و هیچ اعلام خطری را به کار نگرفته اند، اما تقویت عرصه سرکوب را فراموش نکرده اند. جیره خواران مجلس نشین در ۲۷ خرداد دو فوریت از طرحی را در مجلس به تصویب رسانده تحت عنوان “طرح تشدید مجازات همکاریکنندگان با دولتهای خارجی متخاصم”. اگر این طرح در شورای نگهبان تایید شود ابزار بیشتری به دست جلادان چپیده در ادارجات اطلاعات و یا تپیده در لباس قضاوت خواهد داد تا پاپوش دوزی ها و پرونده سازی هایشان را در ابعاد وسیعتری علیه فعالین جنبش های اجتماعی و مبارزین ضد استبداد و استثمار به کار گیرند.
جمهوری اسلامی بقایش را از جمله مدیون دستگیری، شکنجه، زندان، اعدام و قوانین مربوط به آن می باشد. اما زندانیان سیاسی مرد و زن همین زندان ها و همین عامل بقای حکومت را به میدان مبارزات شورمندانه و موثر طبقاتی علیه خود رژیم و سرمایه داران تبدیل کرده اند. آنها در این زندان ها مقاومت های قهرمانانه انجام داده و اقدامات سرکوبگرانه، استبداد و استثمار از جانب رژیم و بورژوازی حامی آنرا به چالشی سخت کشیده اند. برای مثال آنها با تشکیل “کارزار سه شنبه های نه به اعدام” شاهرگ حکومت اسلامی را در معرض تیغ تیز مبارزه طبقاتی تاثیر گذار قرار داده اند.
زندانیان سیاسی در ۴۷ زندان در روز سه شنبه ۲۷ خرداد هفتاد و سومین روز کارزار خود را سپری کردند. این مبارزان به بند کشیده شده بیانیه مرسومشان در این هفته را چنین شروع کردند:
“مردم ایران درگیر جنگی شدهاند که به هیچ وجه خواهان آن نبوده و نیستند.
جنگ و اعدام دو روی یک سکه هستند که از انسانها حق حیات را سلب میکند. ما با تمام افراد جانباخته غیرنظامی اعلام همدردی میکنیم و بر همبستگی جمعی در شرایط خاص که بر ما از سوی دو رژیم جنگطلب تحمیل شدهاست تاکید میکنیم.”
در فراز دیگری از این بیانیه آمده است:
” اعدام یک مجازات نیست؛ اعدام جنایت است و تمامی احکام اعدام با هر اتهامی که باشد را شدیدا محکوم میکنیم و در مقابله با آن ایستادگی میکنیم. این اعدامها قتل حکومتی هستند. ماهرگز جانباختگان را فراموش نمیکنیم ، سکوت نمیکنیم و کنار نمیکشیم.”
چهار قهرمان مقاومت در اسارتگاههای جمهوری اسلامی گلرخ ایرایی، وریشه مرادی، ریحانه انصاری، سکینه پروانه نیز در مورد جنگ ارتجاعی و جنایتکارانه اسرائیل و جمهوری اسلامی بیانیه ای منتشر کردند. آنها پس از اشاره به اشغالگری و نسل کشی حکومت اسرائیل در فلسطین و این روزها در غزه و اشاره به نقش نیابتی آن جهت خدمت به امپریالیسم آمریکا در منطقه خطاب به دست راستی های حاضر در اپوزیسیون نکته بسیار مهمی را یادآوری کردند. آنها نوشتند:
” رهایی ما مردم ایران از دیکتاتوری حاکم بر کشور به همت مبارزهی تودهها و با توسل به نیروهای اجتماعی میسر است، نه با دل بستن به قدرتهای خارجی یا چشم امید داشتن به آنان. قدرتهایی که همواره با استثمار و استعمار، با جنگافروزی و کشتار در پی کسب منافع بیشتر، ویرانی را نصیب کشورهای منطقه کردهاند برای ما رهآوردی جز ویرانی و استثمار نوین نخواهند داشت.”
با فرستاده درود های پر از امتنان به این رزمندگان یادآور می شود.
فردا که شیپور انقلاب کارگران و زنان و مردان آزاده نواخته شود شکستن در زندان ها در اولویت تمام خواهد بود. زندانیان سیاسی، این پیشآهنگان کسب آزادی، برابری و سوسیالیسم بر شانه های مردم مبارز به میان صفوف عظیم انقلاب کنندگان حمل خواهند شد و مورد تکریم قرار خواهند گرفت.