بهرام رحمانی
رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری مستبد و جنگطلب ترکیه اعلام کرد آنکارا به زودی عملیات نظامی جدیدی را در امتداد مرزهای جنوبی خود برای ایجاد مناطق امن به عمق 30 کیلومتر برای مقابله با «تهدیدات تروریستی» از این مناطق آغاز خواهد کرد. اردوغان بدون اشاره به جزئیات گفت:
«هدف اصلی این عملیات مناطقی است که مراکز حملات به کشور ما را تشکیل میدهند.»
اردوغان گفت این عملیات به محض آمادگی نیروهای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی آغاز خواهد شد.
به گزارش رویترز این عملیات احتمالا شمال سوریه را هدف قرار خواهد داد. ترکیه از سال 2016 چندین عملیات نظامی برای تضعیف یگانهای مدافع خلق کرد (YPG)در سوریه انجام داده است.
یگانهای مدافع خلق کرد به تشکیل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)کمک کرد و ائتلافی به رهبری کردها تشکیل شد که از سال 2014 با گروه دولت اسلامی(داعش) جنگیده و این نیروی مخوف اسلامی را شکست دادند.
همزمان آنکارا از سوئد و فنلاند خواسته است رسما و با صراحت حزب کارگران کردستان(پ.ک.ک) و سایر نهادها و سازمانهای وابسته به این حزب را محکوم کنند. همچنین تعدادی از شهروندان دو تابعیتی ترکیهای و روژاوایی و ایرانی از جمله آمنه کاکاباوه عضو پارلمان سوئد که کرد ایرانی است را به ترکیه تحویل دهند.
در دو دهه اخیر رجب طیب اردوغان رییسجمهوری ترکیه گامبهگام سیاستهای فاشیستی – مذهبی را پیش گرفته و در راه انداختن جنگ و خونریزی و تجاوز نیز شاید تنها همتایان جهانیاش حکومت اسلامی ایران و حکومت روسیه و… باشد.
اردوغان عنان گسیخته این سیاستها را پیش میبرد تا بلکه انتخابات سال آینده را نبازد به همین دلیل سعی دارد احساسات ملی-مذهبی را تحریک کند و همچون گذشته آرای آنها را داشته باشد.
اردوغان جنگ و تجاوز خود را از اقلیم کردستان عراق و سوریه و روژاوا(کردستان سوریه) تا مرزهای آبی یونان و مدیترانه و لیبی هم کشانده است. اکنون نیز فرصتی گیر آورده است تا سیاستهای فاشیستی خود را به اروپا و اسکاندیناوی نیز بکشاند.
البته ناگفته نماند که امروز دولتی را در جهان سرمایهداری نمیتوان یافت که سیاستهای راست و سرکوبگرایانه و جنگطلبانه نداشته باشد. دیگر لحن و تشریفات سابق دیپلماسی بورژوازی کنار گذاشته شده و زبان زمخت و تهدید و جنگطلبی و توسعهطلبی به جدل و بحث روز حاکمان و مقامات دولتها تبدیل شده است.
اردوغان در داخل ترکیه نیز بحرانهای جدید اقتصادی به وجود آورده و در اعمال سانسور و سرکوب و در راس همه کردستیزی سنگ تمام گذاشته است.
اکنون با حمله دوست نزدیک اردوغان ولادیمیر پوتین به اوکراین و بحران جدیدی که تحت تاثیر این جنگ در سطح جهانی راه افتاده است صدای همه حکومتها و گروههای فاشیستی و راسیستی و نژادپرست را رساتر شده و رسما مبلغ جنگ و سیاستهای هیتلری شدهاند. در این میان رجب طیب اردوغان نمونه برجستهای از این سیاستمداران حاکم است!
فنلاند و سوئد 15 مه 2022-25 اردیبهشت 1401 رسما درخواست خود برای عضویت در ناتو را ارائه دادند. 30 کشور عضو ناتو میبایست با عضویت این دو کشور موافقت کنند. تاکنون علاوه بر ترکیه، کرواسی نیز با عضویت فنلاند و سوئد در ناتو مخالفت کرده است.
بلومبرگ فهرستی از تقاضاهای ترکیه برای موافقت با عضویت فنلاند و سوئد را منتشر کرده است. بر این اساس ترکیه علاوه بر مساله پناهندگی کردهای مخالف دولت اردوغان، خواهان حذف تحریمهای آنکارا به دلیل خرید سامانههای دفاع موشکی «اس400» روسیه و همچنین وارد کردن مجدد ترکیه در برنامه هواپیماهای پیشرفته «اف35» آمریکاست.
بلومبرگ به نقل از سه تن از مقامهای ارشد ترکیه گزارش داده است که دولت ترکیه از سوئد و فنلاند درخواست کرده قبل از پیوستن به ناتو، رسما و با صراحت پ ک ک و سایر سازمانهای وابسته به حزب کارگران کردستان را محکوم کنند.
مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه روز دوشنبه 23 مه گفته بود که آنکارا از سوئد و فنلاند درخواست کرده که محدودیتهای تجاری که علیه ترکیه وضع کردهاند را لغو کنند.
روز گذشته ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو درباره مخالفت ترکیه با عضویت فنلاند و سوئد در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی گفت: «ترکیه یک همپیمان باارزش است. هرگونه نگرانیهای امنیتی این کشور باید مورد بررسی قرار گیرد.»
اکنون ینس استولتنبرگ، دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» تاکید کرده که با رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه در مورد اهمیت باز کردن درهای «ناتو» به روی درخواستهای عضویت فنلاند و سوئد، گفتوگو کرده است.
استولتنبرگ، شنبه 31 اردیبهشت 1401، در حساب «توییتر» خود افزود که با اردوغان در این خصوص موافقت کرده که «باید نگرانیهای امنیتی همه اعضا در نظر گرفته شده و گفتوگوها برای یافتن راه حل ادامه یابد.»
اردوغان در همین راستا، در گفتوگویی تلفنی با ماگدالنا اندرسون، نخستوزیر سوئد، بر لزوم توقف آنچه که حمایت سیاسی و مالی از سازمانهای «تروریستی» خواند و همچنین توقف مسلحسازی آنها، تاکید ورزید.
خبرگزاری رسمی ترکیه «آناتولی»، نیز شنبه 21 مه 2022 گزارش داد که اردوغان با اندرسون پیرامون درخواست سوئد برای عضویت در «ناتو»، پس از مخالفتهای مکرر آنکارا با پیوستن سوئد و فنلاند به این پیمان، گفتوگو کرد.
به گفته این خبرگزاری، اردوغان همچنین به اندرسون تاکید کرد که سوئد باید محدودیتهای اعمال شده علیه صنایع دفاعی ترکیه پس از آغاز عملیات نظامی آنکارا در سوریه را بردارد.
به گزارش «آناتولی»، رییسجمهوری ترکیه همچنین تمایل آنکارا برای برداشتن «گامهای مشخص» مرتبط با نگرانیهای کشورش در مورد حزب کارگران کردستان(پ.ک.ک) و سازمانهای وابسته به آن در سوریه و عراق را ابراز کرد.
خبرگزاری «آناتولی» متعاقبا اعلام کرد که اردوغان در تماس تلفنی با سائولی نینیستو، همتای فنلاندی خود، درخواست فنلاند برای پیوستن به «ناتو» و روابط دوجانبه را بررسی کرده است.
این خبرگزاری به نقل از رییسجمهوری ترکیه گفت: «نگرشی که تهدید سازمانهای تروریستی علیه کشور همپیمان با «ناتو» را نادیده میگیرد، با روح دوستی و همپیمانی سازگار نیست.»
رییس جمهوری فنلاند در «توئیتر» اعلام کرد که در این تماس، به همتای ترکیهای خود گفته است که دو کشور به عنوان اعضای «ناتو»، به امنیت یکدیگر متعهد خواهند شد و بر همین اساس، استحکام روابط آنها افزایش خواهد یافت.
نینیستو در «توییتر» خود افزود که فنلاند «تروریسم را در همه اشکال و مظاهر آن» محکوم میکند و گفتوگوی «تنگاتنگ» میان دو کشور، ادامه خواهد یافت.
پیشتر از این نیز در سالهای اخیر اتحادیه اروپا دست کم شش میلیارد یورو به اردوغان رشوه داده است تا جلو سرازی شدن آوارگان جنگی سوری به اروپا را بگیرد.
همین مواضع گردنکشی و گروکشی اردوغان از یکسو و انعطافپذیری و یا پذیرش آن از سوی دولتهای به اصطلاح دموکراتیک اروپایی بهویژه دولتهای فنلاند و سوئد از سوی دیگر عملا بنزین پاشیدن به روی آتش جنگ و شعله ور کردن آن است.
اردوغان در حال آماده شدن برای عکس گروهی رهبران وقت ناتو پس از نشست سران این سازمان در بروکسل ژوئن 2021
دولت ترکیه و در راس آن اردوغان آدمی مستبد و فاسد و متقلب و جنگطلب است و در راستای این اهداف غیرانسانی خود تاکنون هزاران انسان بیگناه و غیرنظامی را در سوریه و روژآوا و اقلیم کردستان و کوههای قندیل و شهرهای کردشنین ترکیه به دیار نیستی فرستاده است. او هر صدای معترض و منتقد را با زندان و شکنجه و گلوله سربی جواب داده است. اکنون زندانهای ترکیه پر از فعالین کارگری و زنان و دانشجویان و روزنامهنگاران و نویسندگان و وکلا و حتی نمایندگان مجلس عضو حزب دموکراتیک خلقها و در راس همه صلاحالدین دمیرتاش رهبر مشترک این حزب است. اما چنین سیاستهای به عایت عیرانسانی دولت ترکیه برای دول به اصطلاح متمدن غربی کمترین اهمیتی ندارد برای آنها آن مسایلی مهماند که به بقای حاکمیت و سیاست سرمایهداری آنها یاری برسانید. در این میان حقوق پناهندگان و حقوق بشر و غیر کمترین ارزشی برای این دول «مداقع حقوق بشر» ندارد.
گرچه سوئد و فنلاند در سالهای گذشته پیوسته همکاریها و همگراییهای بیشتری با تحرکات و فعالیتهای ناتو داشتهاند، ولی حالا در سطح بینالمللی کمتر تردیدی وجود دارد که عامل اصلی سوق قطعی این دو کشور به کنار گذاشتن بیطرفی تاریخی خود در اروپا و تقاضای عضویت در ناتو به حمله روسیه به اوکراین برمیگردد.
بهعبارتی روسیه با جنگ علیه اوکراین میخواست ناتو را از مرزهای خود دور نگه دارد، ولی نتیجهای بر عکس گرفته است، آن هم مثلا در مورد کشوری(فنلاند) که 1300 کیلومتر مرز مشترک با روسیه دارد.
روسیه پیوسته اطمینان داده که وضعیت در اوکراین شباهتی با فنلاند و سوئد ندارد، مناسبات با این دو کشور با وجود برخی تنشهای دیپلماتیک مقطعی دههها عادی و حسنه بوده است و این دو کشور با عضویت در ناتو امنیت خود را بیشتر به مخاطره میاندازند، سخنی که در هلسینکی و استکهلم موافقانش در اقلیت هستند.
فنلاند و سوئد فینفسه نیز ظرفیتهای نظامی قابل اعتنایی دارند و ورودشان به ناتو برای این سازمان بیش از آن که بار باشد، توسعه ظرفیتها و امکانات آن است و مثلا با ورود کشور ضعیفی مثل آلبانی یا مونتهنگرو ابدا قابل قیاس نیست.
البته این بحث جدی مطرح است که به خاطر ملاحظه افکار داخلی و حساسیتهای روسیه همکاری دو نامزد تازه ورود به ناتو مشمول برخی همکاریهای معمول با این سازمان نشود و مثلا استقرار پایگاه دائمی ناتو یا سلاح اتمی را در این دو کشور در بر نگیرد، ولی همان «مزیتهای» یادشده باعث شده که عضویت آتی دو کشور در ناتو با استقبال وسیع قدرتهای اصلی در درون این سازمان، مثل آمریکا و بریتانیا و آلمان، روبهرو شود.
با این همه، با توجه به اینکه ورود به ناتو باید با موافقت همه اعضای آن باشد، مشکل مخالفت ترکیه به مسئلهای بحثانگیز در این ماجرا بدل شده و اگر دستکم روند ورود را مختل نکند، ممکن است آن را با تاخیر روبهرو سازد.
این ارزیابی پیش از هم مطرح بوده که ترکیه که همراه با یونان از سال 1952 به ناتو پیوسته است، با برخی رویهها و رویکردهای نظامی و سیاسی خود نوعی پاشنه آشیل برای این سازمان به شمار میرود و عضویتش در این مجموعه «بیدردسر» نیست.
سال 1952 که ترکیه وارد ناتو شد، در شبه جزیره کره جنگ به شدت در جریان بود و واحدهایی تحت فرماندهی آمریکا درصدد بودند که با کمک به نیروهای جنوب قوای شمال را که با کمک چین و شوروی در حال پیشروی بودند، مهار کنند و به عقب برانند. نیروهایی از ترکیه هم در این جنگ شرکت داشتند و از آن پس نیز در همه درگیریهای ناتو یا آمریکا در گوشه و کنار جهان، با یا بدون قطعنامه سازمان ملل، شراکت داشتهاند، از مناقشه و جنگ در یوگسلاوی گرفته تا عراق و افغانستان و …
البته ترکیه حالا راسا و بدون هماهنگی با ناتو در چهار منطقه جهان هم دارای پایگاه و امکانات نظامی است و به یکی از بازیگران مناقشات منطقهای بدل شده است.
مشارکت و همراهی با اقدامات و تصمیمات ناتو ولی تنها مورد در پرونده میان ترکیه و این سازمان نبوده است، بلکه مناقشه و مشاجره هم این مناسبات را همراهی کرده است. منتهی اهمیت ترکیه به عنوان دومین ارتش بزرگ درون ناتو بعد از آمریکا، و تنها کشور مسلمان و نیز حلقه واسط میان اروپا و خاورمیانه با اشراف بر نقاط استراتژیک حساسی مانند تنگههای بسفر و داردانل و دریای سیاه و مدیترانه، این کشور را در موقعیتی قرار داده که درافتادن با آن برای اعضای ناتو آسان و «به مصلحت» نباشد.
سال 1974 که ترکیه بر خلاف منشور ناتو مرزهای تثبیتشده بینالمللی را نقض کرد و به استقرار نیرو در شمال قبرس و ایجاد یک دولت مطیع در آن منطقه دست زد، یکی از بحرانهای جدی در درون این سازمان شکل گرفت.
یونان که به دلیل اصل و نسب یونانی اکثریت قبرسیها پیوندی تاریخی با این کشور دارد «مماشات ناتو» در قبال این اقدام آنکارا را برنتابید و از این سازمان خارج شد. اما با وجود بازگشت یونان به ناتو در سال 1981، قبرس کماکان دو تکه است و وحدت دوباره آن هم در چشمانداز نیست؛ مسئلهای که پیوسته عامل تنش و تشنج میان دو عضو این سازمان(ترکیه و یونان) و نیز با دولت رسمی قبرس بوده و دردسر کوچکی برای ناتو نیست.
ناتو البته نهادی تشکیلشده مبتنی بر ارزشهای دمکراتیک نبوده است، ولی به خصوص تحمل کودتا و رفتار سرکوبگرانه با مخالفان در سالهای 1980 به بعد یا حتی پیش از آن در ترکیه، تا حدودی به اهمیت محوری این کشور در مجموعه ناتو برمیگردد. در سالهای پس از 2014 هم در میان کشورهای عضو ناتو اطلاعات و درک و دریافت مبتنی بر همکاری مخفیانه دولت ترکیه با حکومت داعش بحثی عمده بود، ولی کمتر سبب شد که کسی در ناتو با آنکارا زیاد در این باره وارد مناقشه شود.
تابستان سال 2019 هم ترکیه با ورود به مناطق کردنشین شمال سوریه و اشغال بخشهایی از آن دوباره ناتو را در برابر یک عمل اقدام مشکلساز قرار داد. این ورود برای مهار و سرکوب پیشمرگههای کرد شمال سوریه، متشکل در «گردانهای مدافع خلق» بود که آنکارا آنها را عقبه حزب کارگران کردستان ترکیه میشناسد و در فهرست تروریستی خود جا داده است. این در حالی است که قدرتگیری و برقراری مناسبات تنگاتنگ «گردانهای مدافع خلق» با کشورهای غربی، عمدتاً به نقشی برمیگشت که تا همان سال 2019 در سرکوب و تضعیف نیروهای داعش در شرق و شمال سوریه بازی کرده بودند.
سرکوب نیروی متحد غرب در منطقه یک طرف و این نگرانی که اگر نیروهای ترکیه با ورود خود به خاک سوریه مورد حمله قوای حکومت اسد یا روسیه قرار گیرند و طبق منشور ناتو خواهان کمک شوند، چه باید کرد و نحوه برخورد با این وضعیت نامطلوب چه باید باشد هم، نه در آن مقطع و نه حتی در حال حاضر برای ناتو سؤال کممخاطرهای نبود و نیست.
در روزهای پایانی سال 2019 نیز اجلاس سران ناتو در لندن به عرصهای برای چالشگری ترکیه بدل شد. در این اجلاس قرار بود که نیروهای ناتو در منطقه بالتیک افزایش پیدا کنند. رجب طیب اردوغان اما موافقت با این امر را به «تروریستی اعلام شدن حزب کارگران کردستان ترکیه و نیروهای مدافع خلق در سوریه» از سوی ناتو مشروط کرد.
البته نهایتا اردوغان موفق به جاانداختن خواست خود نشد، ولی همین چالشها و نیز اختلافاتی که در آن زمان ترکیه با فرانسه بر سر نوع رویکرد در قبال مناقشه میان طرفهای درگیر در لیبی پیدا کرده بود و حتی به شبهتنشی نظامی میان دو کشور در مدیترانه منجر شد، از عواملی بود که سبب شد امانوئل مکرون در معرفی ناتو به عنوان «یک نهاد دچار به مرگ مغزی» ابایی نکند.
اینکه ترکیه به عنوان عضو ناتو در اقدامی کمسابقه به خرید تسلیحات حساسی مانند سامانه دفاعی اس400 از روسیه دست بزند، نیز مشکل کوچکی در درون این سازمان تلقی نشده است. واقعیت این است که آنکارا در ابتدا قصد داشت سامانههای مشابهای را از اتحادیه اروپا(سامپ–تی) یا آمریکا(پاتریوت) خریداری کند، ولی توافقی حاصل نشد که به ادعای آنکارا به برخی شروط غیر قابل قبول برای ترکیه برمیگشت. با رویآوردن ترکیه به روسیه برای خرید اس400، واشینگتن این کشور را از شراکت در طرح توسعه پیشرفتهترین جنگنده ناتو، یعنی اف 35 محروم کرد؛ اقدامی که هنوز بر مناسبات میان ترکیه و ناتو سنگینی میکند.
مناسبات تنگاتنگ آنکارا با پکن یا تعرضات و مشاجرات مرزی با دو عضو دیگر ناتو، یعنی قبرس و یونان هم کمتر محملی برای یک رابطه روان و بیدردسر میان آمریکا، ناتو و ترکیه ایجاد کرده است.
در ماههای اخیر که آنکارا در مسیر عادیسازی مناسبات خود با اسرائیل و کشورهای عرب خلیج فارس قرار گرفته و حدی از دوری قابل اعتنا با تهران را تجربه میکند، و نیز با توجه به نقشی که به سبب مناسبات خویش با دو طرف درگیر در جنگ اوکراین به عنوان میانجیگر در این جنگ دارد، همه و همه سبب شده که رابطه دولت اردوغان با اروپا و آمریکا آرامش بیشتری پیدا کند و موقعیت آنکارا در میان متحدان ناتویی مطلوبتر شود.
در حال حاضر اما مخالفت ترکیه با عضویت فنلاند و سوئد در ناتو، بار دیگر وضعیت سابق را در مناسبات آنکارا با ناتو و متحدان غربی به یاد آورده است.
این مخالفت ولو غیرمستقیم، نوعی سیگنال مثبت به کرملین تلقی میشود. آنکارا بر خلاف آمریکا و کانادا و اتحادیه اروپا با تحریم علیه روسیه همراهی نکرده و همچنان به حفظ مناسبات حسنه با کرملین اهمیت میدهد؛ چه برای داشتن امکانی جهت مانور در برابر متحدان ناتویی و چه به لحاظ همکاریهای امنیتی ولو دشوار در مسائلی مانند سوریه و قفقاز و دریای سیاه، و چه به لحاظ منافع و مناسبات اقتصادی گسترده میان دو کشور. همین حالا انتقال سرمایههای گسترده روسی به ترکیه به رونق کمسابقهای در بازار املاک و مستغلات این کشور منجر شده است.
خبرگزاری رویترز از قول دیپلماتهای حاضر در جلسه وزرای خارجه ناتو در برلین، نوشته بود که «حملات تندی» از سوی مولود چاووشاوغلو وزیر خارجه ترکیه علیه همتای سوئدیاش، خانم آن لیند و «سیاست خارجی فمینیستی» این کشور صورت گرفته است؛ حملهای که دیپلماتها آن را «شرمآور» توصیف کردهاند. ولی بهنظر نمیآید که این مسائل در مخالفت ترکیه محوریت داشته باشند.
بهطور رسمی ادعای آنکارا این است که هر دو کشور نامزد عضویت در ناتو، به خصوص سوئد «پناهگاه تروریستهای حزب کارگران کردستان ترکیه و متحد آنها در سوریه، یعنی گردانهای مدافع خلق» بدل شدهاند. تحریمهای تسلیحاتی آمریکا علیه ترکیه به سبب خرید اس400 یا اینکه شماری از کشورهای عضو ناتو، از جمله سوئد به دلیل اقدامات نظامی ترکیه علیه کردهای سوریه همکاری تسلیحاتی با این کشور را معلق کردهاند، نیز از گلایهها و علل مخالفت دیگر آنکارا عنوان میشود.
در دیدار و گفتوگوهای اخیر میان وزرای خارجه و نیز مشاوران امنیت ملی ترکیه و آمریکا ظاهرا این توافق و تفاهم کلی شکل گرفته که بخشی مهم از تحریمهایی که به سبب اختلافات بر سر حضور ترکیه در سوریه یا خرید اس400 از روسیه اعمال شده رفع شوند و برای مثال ترکیه دوباره اف16 که شاکله اصلی نیروی هوایی این کشور را تشکیل میدهد دریافت کند. گشایش در باز شدن مسیر مشارکت ترکیه در توسعه اف35 نیز محور بحثها و توافقات بوده است.
در زمینه انتظارات آنکارا درباره «تعهد جدی سوئد و فنلاند و سایر کشورهای عضو ناتو به مبارزه با تروریسم» موضوع ظاهرا دشوارتر است. از این رو خواست دولت ترکیه شاید به سختی قابل تحقق باشد.
علاوه بر این، دولت اردوغان تنها به این راضی نیست که کشورهای عضو ناتو با صدور بیانیه خود را در قبال مبارزه با «ترویسم پ.ک.ک» جدی و مسئول اعلام کنند، بلکه برای مثال سوئد باید دستکم سی نفر از «پناهجویان کرد وابسته به پ.ک.ک یا افردای که به شرکت در کودتای 2016 علیه این دولت متهم هستند» را به ترکیه مسترد کند.
دولت سوسیال دمکرات سوئد که خود در موقعیت شکنندهای در داخل کشور قرار دارد با این خواستهای ترکیه در شرایط سختی قرار گرفته است. چهار ماه دیگر در سوئد انتخابات پارلمانی است و هرگونه انعطاف دولت کنونی در قبال مطالبات ترکیه که به محدودسازی آزادی بیان و فعالیت سیاسی تعبیر شود میتواند برای حزب حاکم گران تمام شود و به ریزش آرای آن بیانجامد.
سوئد با تشکیلات «نیروهای دمکراتیک سوریه» که اداره مناطقی در منطقه کردنشین شمال این کشور را در دست دارند، دارای مناسبات خوبی است و برای تامین آب و کمک به توانمندسازی زنان به آن کمک کرده است. حمله نیروهای ترکیه به این منطقه در سال 2019 سبب شد که دولت استکهلم صدور تسلیحات به این کشور را معلق کند. سوئد از دیرباز پناهگاهی برای مخالفان کرد و غیرکرد دولت ترکیه هم بوده و شماری از کردهای مهاجر حالا در پارلمان سوئد نمایندهاند.
از سوی دیگر بهنظر میرسد که همه قوانین و کنوانسیونهایی که پس از جنگ جهانی دوم از طریق سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی مورد تصویب قرار گرفتند اکنون همه آنها توسط دولتها کنار گذاشته شدهاند بهخصوص لحن و تشریفات دیپلماتیک ظاهرا مودبانه.
برای مثال، ممکن است بعد از برگزاری انتخابات پارلمانی در سوئد و بعد از آنکه آمنه کاکاباوه در پارلمان نیست و قرارداد بین حزب سوسیال دموکرات و این سیاستمدار مستقل دیگر وجود ندارد، در پاییز امسال وضعیت دیگر گونه شود و احتمال دارد که ترکیه عضویت سوئد در ناتو را بپذیرد. چرا که بعید نیست دولت سوئد نهان و آشکار خواستها و یا دستکم بخشی از خواستههای دولت ترکیه را مبنی بر محدود کردن فعالیتهای پ.ک.ک و یا آمینه کاکاباوه که شهروند ایرانی-سوئدی است و یا سایر فعالانی که هم ایرانی و هم ترکیهای و هم روژاوایی که در لیست سیاه سازمان امنیت ترکیه قرار گرفتهاند را بپذیرد.
آمنه کاکاباوه که قبلا عضو حزب چپ بود و پس از جدایی از این حزب بهعنوان نماینده مستقل حق رای دارد و حق رایش هم برای تصویب قوانین بسیار گرهی و سرنوشتساز است و به همین دلیل بین آمنه و حزب سوسیال دموکرات)، توافقی صورت گرفته است و به گفته آمنه: اگر به توافقات عمل نشود، «من هم در شرایط سرنوشتساز از رای خودم برای حمایت حزب سوسیال دموکرات استفاده نخواهم کرد.»
همچنین مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه نیز از سوئد خواسته است که محدودیتهای صادرات دفاعی به ترکیه را لغو کند.
اما در بحبوحه فشارهای سیاسی ترکیه برای سرکوب کوردهای معترض در سوئد و فنلاند در ازای موافقت آنکارا برای پیوستن این دو کشور به پیمان نظامی ناتو، دبیرکل پیشین حزب چپ سوئد عکسی از خود بههمراه نسرین عبدالله فرمانده یگانهای مدافع زنان منتشر کرد.
یوناس خوستد با نشر یک عکس در صفحه فیسبوک خود نوشته افتخار میکند در کنار نسرین عبدالله ایستاده است.
دبیر سابق حزب چپ سوئد توضیح داده که این زن فرمانده ی.پ.ژ بود که داعش را در کوبانی عقب راند و رقه را از دست تروریستها آزاد کرد.
او از نسرین عبدالله به عنوان یک مبارز آزادی نام برده و نوشته اینها همانهایی هستند که ترکیه میخواهد ما آنها را برای پیوستن به ناتو ناامید کنیم.
با وجود آن که حزب کارگران کردستان ترکیه در فهرست تروریستی سوئد است، ولی قوانین ضدتروریسم این کشور، تا حدودی سختگیرانه نیست که مطلوب دولت ترکیه باشد و هر گونه آزادی بیان و تحرک سیاسی افراد نزدیک به پکک را کاملا ممنوع کند.
البته برای متحدان ناتویی و نیز اپوزیسیون دولت اردوغان در درون ترکیه پنهان نیست که رویکرد این دولت در طرح خواستها و تاکید بر مخالفت با عضویت سوئد و فنلاند در ناتو تا زمانی که این خواستها پذیرفته نشوند، مصرف داخلی هم دارد.
ترکیه با بحران اقتصادی کمسابقهای روبهروست و تورم دائم در حال رکورد شکستن است. در چنین شرایطی و در حالی که انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری در سال آینده و در چشمانداز است، بازی با کارتهایی که به احساسات ناسیونالیستی دامن بزند و نیز ذهنها را از مشکلات داخلی منحرف کند هم، پس پشت رویکرد دولت آنکارا قابل مشاهده است.
با این حال، بهنظر میرسد که آنکارا با توجه به اهرمهایی که در دست دارد تا آنجا که ممکن است به گرفتن حداکثر «امتیازات» از متحدانش در ناتو پا خواهد فشرد، ولی نهایتا مانع ورود فنلاند و سوئد به ناتو نخواهد شد. اینکه ناتو و در وجه عمده سوئد تا چه حد در برابر خواستهای آنکارا انعطاف نشان دهند، البته میتواند ولو در ابعادی منفی برای سایر اعضا «سرمشق و الگو» شود.
در پایان میتوانیم تاکید کنیم که با آغاز جنگ و لشکرکشی روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022 نگرانی برخی همسایگان و کشورهای نزدیک به این کشور در مورد حملههای احتمالی نیروهای روسی افزایش یافته است.
روسیه به عنوان پهناورترین کشور جهان با 14 کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی مشترک و با بسیاری دیگر از کشورها از جمله در کناره دریای بالتیک، دریای ژاپن و دریای سیاه مرز آبی دارد. سوئد در غرب دریای بالتیک واقع شده و تقریبا تمام شرق فنلاند هممرز روسیه است. بنابراین طبیعیست که برپایی پایگاههای ناتو در این کشور، روسیه را نگران کند. به همین دلیل بیطرفی تاکنون فنلاند و سود به نفع هر دو کشور بوده است و اکنون این کشورهای را با خطرات جنگ و درگیری مواجه کرده است. بیتردید سیاستمداران سوئد و فنلاند این موضوع بع خوبی می دانند اما اکنون تقسیم مجدد جهان و بلوکبندی جدید جدید در راه است و هر دولتی باید جایگاه خود را در این بلوک بندیهای جدید پیدا کند. بهخصوص در دوارن پساکرونا هنوز جنبشهای اجتماعی موقعیت پیشاکرونایی خود را پیدا نکردهاند و در غیاب جنبش کارگری و جنبش زنان و جنبش زیست محیطی و جنبش ضدجنگ و جنبش مخالفت با سلاحهای اتمی و غیره بیصدا هستند و ضعیفند دولتهای سرمایهداری فرصت طلایی گیر آوردهاند تا از یک طرف حاکمیت خود را محکم کنند و از سوی دیگر دست بازار را باز بگذارند تا کالاهای ضروری خود را بالا ببرند و سود بیشتری ببرند بدون این که بحثی از افزایش دستمردها متناسب با تورم و گرانی مطرح باشد.
در هر صورت این وضعیت به این شکل دوم چندانی نخواهد آورد و دیر و یا زود جنبش های اجتماعی به خصوص جنبش گرسنگان وارد صحنه سیاسی جهان خواهد شد در چنین موقعیتی خواست قطع فوری جنگ روسیه علیه اوکراین و تحرکات ناتو و فاشیستها در حمایت از اوکراین یک خواست انسانی و اجتماعی و سیاسی است نه این که وارد جبههبندیها و بلوکبندیهای جدید دولتها شد و بر طبل جنگ کوبید. چرا که امروز هیچ حکومتی در جهان، به فکر مردم و صلح و آرامش و حقوق بشر و حقوق پناهندگان و غیره نیست و به همین دلیل، اگر خود مردم آزادیخواه بهطور متشکل و متحد فکری بهحال خود و آینده جامعشان نکنند دادرسی در کار نیست!
نهایتا هرگونه همکاری دولتهای سوئد و فنلاند با حکومت جنگطلب و اشغالگر و فاشیستی ترکیه و محدود کردن اپوزیسیون آن کشور و یا به درخواست حکومت ترکیه در لیست سیاه قرار دادن فعالین سیاسی و فرهنگی دو تابعیتی که از روژاوا و ترکیه و ایران بهعنوان پناهنده سیاسی به این کشورها آمده و هماکنون تبعه سوئد و فنلاند هستند و یا دادن جواب منفی به کسانی که درخواست پناهندگی کردهاند علنا شراکت در سیاستهای فاشیستی و غیرانسانی ترکیه است و باید شدیدا محکوم گردد!
سهشنبه سوم خرداد 1401 – بیست و چهارم مه 2022