اسعد رستمی
در سنت سوسیالیستی و مبارزهی طبقاتی، شفافیت سیاسی و صداقت با جامعه و تشکیلات نه یک انتخاب، بلکه یک الزام حیاتی است. تاریخ جنبش کارگری و سوسیالیستی نشان داده است که هرگاه از صداقت با تودهها و روشنگری درونی در تشکیلات انحراف صورت گرفته، نتیجه چیزی جز سقوط اخلاقی، بیاعتمادی عمومی و نهایتاً تضعیف جنبش چپ و سوسیالیستی نبوده است.
در مقابل، کومهله (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران )طی سالها مبارزه نشان داده است که حتی در پیچیدهترین شرایط سیاسی و در مواجهه با متنوعترین نیروهای موجود در کردستان ایران و منطقه به خط مشیای شفاف اصولی و شرافتمندانه پایبند بوده و هیچگاه معاملهگری پنهانی و دیپلماسی در سایه را جایگزین موضعگیریهای علنی و سیاسی خود نکرده است.
کومهله با اتکا به اصولی سوسیالیستی از جمله اعتماد به آگاهی تودههای مردم مبارز مسئولیتپذیری در برابر رفقای حزبی و جامعه، و نفی تمام اشکال فرصتطلبی سیاسی، همواره در تعامل با سایر نیروهای سیاسی چه در سطح کردستان و ایران و چه در منطقه، از روشهایی بهره برده که با ارزشهای اخلاقی و کمونیستی همخوانی دارد. هر توافق، دیدار یا اختلافی در معرض اطلاع و نقد عمومی اعضا و جامعه قرار گرفته و هیچگاه به پشت درهای بسته و زدوبندهای سیاسی در خفا تن داده نشده است.
این در حالی است که متأسفانه برخی جریانات حاشیهای و بی مشغله که نه در میدان عمل و نه در سطح فکری ، پایگاهی در جنبش چپ و سوسیالیستی ندارند، با بهرهگیری از روشهای غیر سیاسی، شانتاژ و ضدتشکیلاتی، در تلاشاند تا هم خود را برتر و “رادیکالتر” از دیگران جلوه دهند و هم تشکیلات و احزابی را که در چارچوبی روشن و شفاف کار میکنند، مورد حملات ناروا، شایعهسازی، تحریف خقیقت و جوسازی قرار دهند. این جریانات، با پنهانکاری سیاسی، دیدار و دیپلوماسی پنهان و مذاکرههای زیرزمینی با انواع نیروهای نامرتبط ، در عمل چیزی جز تیشه به ریشهی اعتماد و همبستگی جنبش چپ در دست ندارند.
آنچه کومهله بهدرستی به آن پایبند مانده، نه فقط یک خط مشی اخلاقی-سیاسی، بلکه نمونهای عملی از یک سازمان مارکسیستی در عصر سردرگمی سیاسی است.
بعنوان مثال و بخشی از سیاست کومه له در این باره به چند نکته اشاره میکنم.
• روشن بودن مواضع در قبال سایر احزاب کردستانی، از جمله در تعامل انتقادی اما همکاریمحور با آنها؛
• اتکا به نقد زنده و درونی در تشکیلات، بدون ترس از شفافسازی برای بدنهی اجتماعیاش؛
• و مهمتر از همه، پرهیز از هرگونه زدوبند پشتپرده با قدرتهای بورژوایی، ملی یا منطقهای که استقلال طبقاتی را خدشهدار میکند.
در روزگاری که بحران صداقت سیاسی و رواج معاملهگری به بخشی از فضای مسموم «سیاستورزی» بدل شده، ایستادگی بر اصول و دفاع از دیپلماسی آشکار، نه تنها یک فضیلت، بلکه وظیفهای انقلابی است.
امروز بیش از هر زمان دیگر، جنبش چپ به سازمانهایی نیاز دارد که نه در حرف، بلکه در عمل، صداقت، شفافیت و وفاداری به اصول مارکسیستی را نمایندگی کنند. کومهله یکی از نمونههای برجستهی این نوع از سیاست اصولی است.
جنبش ما باید بداند که «تفرقه ، پنهانکاری و معاملهگری» زیر لوای «رادیکالیسم زبانی» نه تنها ما را به سوی رهایی نمیبرد، بلکه راه را برای نابودی اخلاق سوسیالیستی هموار میسازد.