کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

دفاع از مهاجرین افغانستانی یک ضرورت طبقاتی و انسانی

hq720 1

روز چهارشنبه هفدهم مرداد ویدیوئی شامل تصاویر خشونت آمیز نیروهای انتظامی علیه یک نوجوان افغانستانی در شبکه های اجتماعی منتشر شد. این ماموران طبق دستور مقامات مافوق به قول خودشان مشغول “جمع آوری” افغانستانی ها در آبسرد دماوند بوده اند. بنا به گزارشات نیروهای رژیم نو جوانی 15 که قوه دید و شنوائیش دچار مشکل است را تحت تعقیب قرار داده و دستگیرش می کنند. نوجوان که مهدی نام دارد و عازم سرِ کار بوده تلاش میکند به ماموران تفهیم کند که  برگه سرشماری رسمی دارد. اما آنها به جای گوش دادن  به استدلالات نوجوان او را روی زمین می اندازند. یکی از مامورین زانویش را به شیوه پلیس آمریکا روی گردن مهدی میگذارد و فشار می دهد. مهدی دست و پا زنان تضرع میکند که “عمو ولم کن!”. ماموری دیگر پای قربانی را میگیرد. تعدادی از  زنان حاضر در صحنه شامل مادر مهدی کوشش میکنند نوجوان را نجات دهند. ماموران به جان مادر  این نوجوان نیز افتاده و کتکش میزنند.

بعضی از کاربران شبکه های اجتماعی بدرستی با اشاره به این صحنه رفتار پلیس نژاد پرست آمریکا در کشتن جرج فلوید در سال ۲۰۲۰  را یادآوری کرده و نوشتند کاربدستان جمهوری اسلامی در آن سال ریاکارانه کوشیدند خود را مدافع ستمدیده ها در آمریکا جلوه دهند. اما بلائی که رژیم و کارفرمایان طی چهار دهه بر سر کارگران زن و مرد افغانستانی آورده بودند امکان آن ریاکاری را بر باد داد.

همزمان با پخش ویدیوی مذکور از حادثه ای که روز دوشنبه ۱۵ مرداد رخداده بود فرمانده نیروهای انتظامی گفته بود که “سیاست و برنامه مبنی بر بازگشت تمامی اتباع غیرمجاز به کشورشان است.”

پیش از ان احمد وحیدی، وزیر کشور دولت سیزدهم نیز از بردن لایحه‌ای به مجلس برای «برخورد با اتباع غیرمجاز» خبر داده و گفته بود «اتباع غیرمجاز باید برگردند».

افغانستانی‌ها که بیشترین جمعیت مهاجران در ایران را تشکیل می‌دهند هیچ‌گاه از سوی حکومت به‌عنوان پناهنده پذیرفته نشدند. دولت اقامت آن‌ها در دست‌کم ۱۹ استان را کاملاً ممنوع واشتغال‌شان را به گروه‌های شغلی که «پست» خوانده می‌شوند، محدود کرده است. در استان البرز نیز روز ۱۶ مرداد اعلام شد که اتباع غیر مجاز اجازه زندگی و کار کردن در آن جغرافیا را ندارند. مدیرکل امور اتباع و مهاجرین استانداری البرز در این مورد ‌اظهار داشت طرحی در خصوص جذب منابع مالی خرد اتباع خارجی از طرف سازمان ملی مهاجرت اجرایی شد که اگر هر فرد تبعه خارجی بخواهد داخل ایران بماند باید خود و‌ تمام اعضای خانواده را بیمه کند و 100 میلیون تومان وثیقه نزد بانک ملی به‌امانت گذاشته شود. به این ترتیب معلوم میشود مهاجر غیر مجاز نه صاحبان ثروت، بلکه کارگران تنکدستی هستند که امکان نداشته اند خود را بیمه کرده و وثیقه صد ملیونی نزد بانک ملی به امانت بگذارند. روزنامه های تحت کنترل رژیم این روزها، بدون کوچکترین اشاره به شکستن احتمالی گردن نوجوان افغانستانی، اتهام های ساختگی افغانستانی های مهاجر را مطرح میکنند. اما زنان، مردان و کودکان آن مهاجرین از جمله کارگرانی هستند که با کمترین دستمزد و با محرومیت کامل از تمام حقوق قانونی و کارگری شب و روز مشغول انجام کارهائی هستند که بعضا مثل چاه کنی بویژه در تهران و کار در ساختمان های فرسوده بسیار خطرناکند.

ستم هائی که بر کارگران مهاجر افغانستانی می رود ادامه ظلم های تراژیکی میباشد که ۴۵ سال است از طرف جمهوری اسلامی، کارفرمایان حریص و ناسیونالیست های نژاد پرست علیه آنها اعمال میشود. جوانان افغانستانی تنها گاو شیر ده برای کارفرمایان حریص نبوده اند، آنها در میادین جنگ ایران و عراق و جنگ در سوریه گوشت دم توپ سیاستهای ضد بشری رژیم بوده اند. رژیم گذشته از تلاش دوباره برای گرفتن پول بیشتر از کمیساریای عالی متحد در امور پناهندگان، قصد سربازگیری برای نیروهی نیابتیش دارد. برای جوانی که بازگشت به افغانستان تحت حاکمیت طالبان برایش مساوی با مرگ است، احتمالا راحت تر تحت تاثیر تهدید و تطمیع نیروهای سپاه قرار گرفته و روانه مراکزی خواهند شد که سپاه قدس برایش تعیین میکند.

واقعیت این است که سرنوشت مردم مهاجرافغانستان در ایران از بسیاری جهات به سرنوشت مردم خود این کشور گره خورده است . کارگران افغانستانی هم طبقه ای و هم سرنوشت کارگران ایران هستند. هر دوی آنها در چنگال  حکومت های درندهِ اسلامی زندگی میکنند. نیروهای چپ و کمونیست همیشه پشتیبان مهاجرین بوده و از کارگران مهاجر افغانستانی به اشکال مختلف دفاع کرده اند.آنها ضمن محکوم کردن اقدامات کارفرماها و دولت اسلامی در این مورد از افشای بورژوازی راست اپوزیسیون که عملا با جمهوری اسلامی در مورد مهاجرین افغانستانی هم موضع هستند نیز غفلت نکرده اند.در شرایط کنونی که این مردم زجر کشیده این چنین مورد حمله قرار گرفته اند و مسئولین و مطبوعات سرسپرده رژیم به آژیتاسیون علیه آنها می پردازند،  باید فعالانه تر از پیش به دفاع از آنها برخاست. لازم است هرجا آنان مورد حمله قرار میگیرند  به طرزی فعال در مقابل مهاجمین ایستاده و آنها را کنار زد. این کاری است که زنان در دفاع از مهدی، نوجوان اسیر افغانستانی و در اعتراض به پلیس مهاجم انجام دادند.