دست آوردهای خیزش رهائی بخش زن زندگی آزادی را پاس بداریم
فردا سه شنبه ۲۵ نوامبر روز مبازره با خشونت علیه زنان است. بیست و پنجم نوامبر روز قتل خواهران میرابل، پاتریا، مینروا و ماریا ترزا، در مبارزه سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری در جمهوری دومینیکن در سال ۱۹۶۰ به عنوان روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان رقم خورده است. پس از گذشت سالها از نامگذاری این روز، مروری بر مطالعات انجام یافته در نقاط مختلف جهان نشان میدهد که خشونت علیه زنان در تمامی جوامع به نسبت های متفاوت همچنان در جریان بوده و حتی جوامع پیشرفته سرمایه داری نیز شاهد نمونه های تکان دهنده ای از این خشونت ضد انسانی هستیم. در ایران پژوهش های فراوانی از جانب زنان پیشرو و مردان آزادیخواه و برابری طلب در مورد ابعاد تکان دهنده اعمال خشونت بر علیه زنان به عمل آمده است که مراجع رسمی انتشار نتایج آنرا ممنوع کرده اند. آخرین آمار رسمی در این زمینه مربوط به پژوهشی است که در سال ۱۳۸۳ به عمل آمده است و در وزارت کشور به ثبت رسیده است. مطابق این پژوهش ۶۶ درصد زنان ایرانی بطور سیستماتیک مورد خشونت قرار می گیرند.
زن ستیزی در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی و بعداز انقلاب سال ۵۷ با تحمیل حجاب اجباری، سرکوب زنان و سلب آزادی پوشش همراه بود. رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی در سالهای ابتدایی حیات خود با شتاب فراوان، کلیه عرصههای زندگی زنان را در نوردید و به تشدید انواع ستمها بر زنان از خشونتهای خانگی و کودکهمسری گرفته تا قتلهای ناموسی و اسیدپاشی به صورت زنان آزاده و غیره تداوم و گسترش یافت. اما این زن ستیزی به همین جا ختم نشد، بلکه به تدوین قوانینی که بر گرفته از شریعت اسلام بودند منجر شد. بدین ترتیب خشونت بر علیه زنان عملا به یک عمل مجرمانه تبه کارانه دولتی تبدیل شد. وقتی که حتی در قوانین رسمی کشور هم خشونت بر علیه زنان نهادینه شده است، زنان به چیزی جز نیروی استقامت و پایداری خود در این زمینه نمی توانند متکی باشند.
این زن ستیزی در سال ۱۴۰۱ ودرجریان انقلاب ژینا با شعار زن، زندگی، آزادی از سوی زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب در کردستان و در سرتاسر ایران به چالش کشیده شد. اما همین دوره، در همان حال درندهخویی و ضد زن بودن رژیم اسلامی را آشکاتر از همیشه خود را نشان داد. کشتن و ترور دختران در خیابانها، بازداشتهای گسترده ، بهرهگیری از حربهٔ دیرینهٔ تجاوز و خشونت سازمانیافته در زندان ها، مسموم سازی مدارس و خوابگاههای دخترانه ، همه اینها روشهای جنایتکارانه ای بودند که وسیعا بر عیله جنبش حقطلبانه زنان ایران در همین دوره به کار گرفته شدند.
در طول سه سالی که از برپائی انقلاب ژینا می گذرد، مقامهای جمهوری اسلامی تلاش کردهاند با اجرای لایحه حجاب، طرح نور و بکارگیری مجازاتهایی مانند جریمههای سنگین، مصادره اموال و غیره با زنان و دخترانی که تن به حجاب اجباری نمیدهند، به مقابله بر خیزند. پاسخ همه این طرح های رنگارنگ را زنان آزاده در در عرصه خیابانها و مجامع عمومی با دور افکندن حجاب اجباری داده اند. امروز بهوضوح می توان اعلام کرد که در این زمینه زنان آزاده پیروز شده اند و رژیم اسلامی مستاصل و شکست خورده است.
تجربه جنبش انقلابی ژینا به برجسته ترین شکل ، نشان داد که تنها مبارزه همبسته جهانی زنان و مردان آزادیخواه و برابریطلب می تواند مناسبات قدرت نابرابر را با زدودن فرهنگ کهنه مردسالاری و خشونت ساختاری در حوزه های مختلف از جمله سیاسی، اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی را در هم شکسته و تلاش برای برابری زن و مرد را به ثمر برساند. اما با همه اینها این واقعیت را باید تاکید کنیم که برای رفع کلیه اشکال خشونت علیه زنان و سایر نابرابری ها در عرصه های مختلف، هنوز راهی بس طولانی در پیش داریم . بدون شک دوران ستمکشی انسان زن نیز به سر خواهد آمد و سرانجام به مقصد آزادی و رهائی خواهیم رسید . بدون شک بشریت فردا شرمزار دوره ای خواهد بود که این چنین به آزار نیمی از پیکر اجتماعی خود برخاسته بود.
امسال ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، به هر طریق ممکن همراه وهمگام با سایر فعالان حقوق زن با شعار «زن، زندگی، آزادی، ژن، ژیان، ئازادی»، دست آوردهای این جنبش آزادیبخش بخش را پاس خواهیم داشت و رهایی محتوم فردای زنان را فریاد خواهیم زد.
