کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
مطالب رسیده

در گرامیداشت ٣١ خرداد روز پیشمرگ کومەلە، گسترش و تقویت این نیرو ، لازم است از اولویت های کومەلە باشد.

71

یکشنبه – ۲۶ خرداد – ۱۳۹۸ , 16 – 06 – 2019

حسن رحمان پناه

71

٤١سال قبل در روز ٣١خراد سال ١٣۵٧ رفیق سعید معینی(خانه) از مبارزین شناختە شدە مخالف رژیم پهلوی ، از چهرهای مقاوم سیاه چالهای رژیم سلطنتی که بیش از ١٧ ماه در تک سلولی زندان و تحت شکنجەهای طاقت فرسا و وحشیانه قرار گرفته بود و لب رازدارش را نگشود ،از روستای “بێژوێ”در منطقه “ئالان”سردشت همراه جمعی از پیشمرگان “اتحادیه میهنی کردستان عراق ” وارد منطقه “ماوت” در آن سوی مرز در کردستان عراق گردید. این واحد نظامی در نزدیک روستای “دری” در حال استراحت بودند که توسط یک مزدور محلی مکان اختفای آنان لو رفت و مورد یورش نیروهای ارتش و گارد ویژه (قوات خاصه) رژیم فاشیست بعث عراق قرار گرفتند . در این نبرد نابرابر رفیق سعید معینی (خانه) همراه چند پیشمرگ دیگر جانباختند.

رفیق سعید معینی که به دلیل محبوبیت توسط خانواده و دوستانش لقب “خانه” بر وی گذاشته بودند، اولین عضو ، کادر و جانباختە “کومەله” بود که برای اطلاع و آشنایی دقیق از وضعیت جنبش مبارزاتی مردم کردستان عراق و بویژه نیروی سازمانده جنگ مسلحانه دور جدید یعنی “اتحادیه میهنی کردستان” و جناح اصلی و چپ آن حزب “کومەله مارکسیست_لنینیست” کە بعدآ به “کومەله رەنجدران کردستان عراق” تغییر نام داد، که پس از تسلیم جنبش مسلحانه دهە ۶٠ و نیمه اول دهه ٧٠ و اعلام شکست آن در سال ١٩٧۵ میلادی به رهبری “حزب دمکرات کردستان عراق” و شخص “ملا مصطفی بارزانی”، شروع به نبرد مسلحانه مجدد کرده بودند، عازم این مآموریت شد . هدف از این مآموریت، از سوی کسب اطلاعات دقیق از حرکت نوپای کردستان عراق و از سوی دیگر برقراری ارتباط سازمانی کە در حال فعالیت مخفی علیه رژیم شاه بود و خود را برای تحولات مهم و سرنوشت ساز ایندە در ایران آمادە می کرد با آن جریان و جنبش بود کە در روز ٢٦ بهمن سال ١٣٥٧ نام “سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران (کومەله) بر آن نهادە شد. اما متاسفانه در جریان ماموریت واگذار شدە به رفیق سعید معینی(خانه)، به مقصد نرسید و در ٣١ خرداد سال ١٣٥٧ خورشیدی جانباخت.

٨ماه بعدتر در روز ٢۶ بهمن ١٣۵٧ که روز جانباختن رفیق محمد حسین کریمی از بنیانگدارن کومەلە است، جریانی اعلام موجودیت نمود کە ٩ سال بود در گلوی استبداد سلطنتی، در میان کارگرن و ستمدیدەگان و در شکنجەگاههای ساواک فعالیت و مبازرە میکرد کە برای اولین بار به اسم “سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران_ کومەلە” خود را به جامعەمعرفی نمود. اعلام موجودیت علنی کومەله، در واقع اعلام اراده اگاهانه و متشکل کارگران ، کمونیستها و مردم آزادیخواه در صفوفی به هم فشرده برای ادامه مبارزه و تحقق خواست و مطالباتی بود که در قیام سال ۵٧ ایران برای آن مبارزه و جانفشانی کرده بودند. اعلام موجودیت علنی کومەله، اعلام صف مستقل کارگران و کمونیستها از بورژوازی و جناحهای آن چه در داخل کردستان و چه در سطح سراسری، جهت به نتیجه رساندن زحمت و جانفشانی تودەهای تشنه اگاهی و آزادی و رسیدن به جهانی دیگر بود.

بعد از سرنگونی رژیم پهلوی ، شرایط نوینی در مبارزه با رژیم تازه به قدرت رسیده مذهبی ایجاد شده بود که هم آرایش و نیروی جدید و هم سازمان و امکانات وسیع تر و گستردەتری را در همه عرصه ها، بویژه فعالیت علنی و رودررو می طلبید. رژیم اسلامی تازه به قدرت رسیده همه جا بر طبل جنگ می کوبید. بر دست آوردهای قیام یورش می برد و این دست آوردها را یکی پس از دیگری ، در ابعاد سراسری را بازپس میگرفت . از همان روزهای اول نضج بستن نطفه حکومت اسلامی ،کومەله از محدود جریاناتی بود که به آن توهم نداشت و در برابر متوهمین و “لبیک گویان” به خمینی بعنوان “رهبر کبیرانقلاب” قد علم کرد و چنین توهمی را بعنوان سم قاتل در خون تازە به جریان افتادە تودهای به پا خواستە افشا کرد و به رژیم اسلامی “نه” بزرگی گفت و دست رد انقلابی بر سینە آن زد.

در جواب به شرایط جدید ایجاد شده،در دفاع از دست آوردهای مبارزات مردم زحمتکش در جریان قیام بهمن ٥٧ از جملە آزادی و حاکمیت برسرنوشت خود کە از خواست و مطالبات اصلی قیام کنندگان بود، در بی توهمی به رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی و آمادگی برای دفاع مسلحانه در برابر آن، در تقابل با سازشکاری و تسلیم طلبی جریان لیبرال _ناسیونالیست در کردستان،در ضرورت نبرد با جریان اسلامی سنی واپس گرا از “مکتب قرآن و مفتی زاده” تا شیوخ مزدور و وابسته به بعث عراق متشکل در “سپاه رزگاری” کە قصد داشتند “داعش” سالهای اخیر در عراق و سوریە را ، در کردستان ایران، ٤٠ سال قبل ایجاد کنند، سازماندهی و ایجاد نیروی مسلح کمونیست ، رزمندە و انقلابی ،حیاتی و جزو ضروریات روز و زمانه خود بود . به دلایل فوق، رهبری وقت کومەله به درست نیروی پیشمرگ کومەله را از همان روزهای آغاز به فعالیت علنی این تشکیلات، ابتدا در “جمعیت ها و اتحادیەهای دهقانی” و سپس در نیروی مسلح کومەلە سازمان داد و روز ٣١ خرداد را روز پیشمرگ کومەله در جنبش انقلابی کردستان و ایران نام گذاری کرد .

از آن زمان تا کنون ٤١ سال میگذرد. در طول ٤ دهە گذشته، نیروی پیشمرگ کومەله، بازوی مسلح کارگران و زحمتکشان ، نە نیروی بالا سر آنان بودە است. این نیرو مدافع پیگیر دفاع از آزادی ، دمکراسی و حقوق پایه مردم زحمتکش ، برابری زن و مرد ، آزادی اندیشە و قلم ، سازمان و تشکل ، جدایی دین از دولت ، حق تعیین سرنوشت مردم کردستان بطور آزادانه تا تشکیل دولت مستقل و رفع هرگونه تبعیض و نابرابری به بهانه ستم ملی در ایران بوده است . این نیرو در سطح منطقە نیز از جنبش و مبارزات حق طلبانه و انقلابی حمایت نمودە و مدافع پیگیر آنان از زاویە انترناسیونالیستی بودە است کە نمونە برجستە آن مبارزە حق طلبانە در “روژآوا” می باشد . اگر جنبش انقلابی کردستان توانست استقامت نماید و تسلیم نشود، اگر کردستان به درست “سنگر انقلاب ایران” نام گرفت ، اگر کمونیسم وچپ در این منطقە شناختە شد و اعتبار اجتماعی کسب نمود ، اگر اسم کارگر طبق فرهنگ بورژوازی و ضدانسانی، نه مایە تحقیر ، بلکە مورد احترام و ستایش قرار گرفت و بردەگان زنجیر بردەگی را گسستند ، اگر در دل شدیدترین تعرضات ضدانقلاب اسلامی، بزرگترین حزب انقلابی و کمونیست تاریخ معاصر در کردستان انقلابی تشکیل شد ، اگر رهبران کمونیست جزو محبوبترین رهبران جنبش انقلابی در ایران و منطقە بودە و هستند و سالها بعد از پایین کشیدن “تابلوهای کمونیسم” بعد از فروپاشی “دیوار برلین” و هزیمت “خودیها” کە امروز هم و خم شان تخریب سنگری است کە چند سال افتخار حضور در آنرا داشتند و دەها اگر و نمونە دیگر ، همە آنها و تاریخ ٤٠ سالە اخیر، مدیون تلاش، فداکاری ، رزمندگی و استقامت کارگران و ستمکشان در کردستان و در رآس آنان جریان رهبر و سازماندە این حرکت “کومەلە _سازمان کردستان حزب کمونیست ایران” است. اما در جهان مجازی و در دنیای کوچک و محصور به فرد ، عدەای قلیل و کینە بە دل از این گذشتە و تاریخ ، بە بهانە واهی ضدیت با “ناسیونالیسم” و در عمل خدمت بە آن ، “دنکشیوت” وار با شمشیر جوبین ، با دروغ و افترا ، انشاء های پا خوردە خود و امثال خود را مجددآ پاک نویس و بە قول خود به خورد “نسل جدید” می دهند . اما در واقع کومەلە کمونیست را مانع پیشروی نگرش ، محفل یا گروە خود می دانند” و کل خصومت آنان از حقیقت سرخوردگی و ناامیدی درونی شان و از حضور کومەلە رادیکال و رزمندە در صحنە سیاسی و تآثیر در رویدادهای اجتماعی نشآت می گیرد . تاریخ ٤ دهە اخیر محصول مقاومتی سرافرازانە، رزم بی آمان ، ایستادگی حماسە آفرین و حضور کومەلە کمونیست و نیروی رزمندە پیشمرگ آن با افق روشن سوسیالیستی در صحنە سیاسی ، اجتماعی و مبارزاتی کردستان و منطقە بودە و هست . بدون حضور کومەلە کمونیست ، بدون وجود نیروی رزمندە مسلح آن کە جزو نیازهای ضروری مبارزە علیە نظامهای دیکتاتوری در این منطقە است ، نه چپ و سوسیالیست در کردستان اجتماعی می شد و نه توازن موجود با وجود و حضور ضدانقلاب درندە اسلامی و احزاب لیبرال و ناسیونالیست تسلیم طلب و پیادە نظام حال و ایندە امپریالیست ها در کردستان امروز به دست می آمد.

در طول ٤٠ سال گذشتە، در صفوف نیروی پیشمرگ کومەلە، هزاران انسان کمونیست و برجسته فعالیت نموده ، رزمیدە و متآسفانه بخش چشمگیری از آنان جانباختەاند. در میان آنان چهرەهای شاخص جنبش کارگری و کمونیستی ایران از جمله “فواد مصطفی سلطانی،جعفر شفیعی،صدیق کمانگر،خسرو رشیدیان، شوان ، ایوب نبوی و دهها زن و دختر” رزمندە و برابری طلب ،جان باختەاند و درسهای گرانبهای برای نسل های آینده کارگران، جوانان و زنان برجای گذاشتەاند . تاریخ رزم و مبارزه نیروی پیشمرگ کومەله ،تاریخ مبارزه و مقاومت قهرمانانه و سرفرازانه مردم کردستان در طول ٤ دهە گذشتە است . اگر چه نیروی پیشمرگ کومەله در طول حیات سیاسی و مبارزاتی خود فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر نهاده و لطمات سنگینی از جمله جانباختن رفقای گردان شوان و گردان ٢٢ ارومیه را در تاریخ خود دارد، و اگر چه از جانب “چپ” حاشیەای و عافیت طلب و “راست ناسیونالیست” پرو آمریکایی لطمات سنگینی را متحمل شده است ،اما به دلیل محبوبیت و نفوذ اجتماعی در جامعه کردستان و به دلیل تغییراتی که در زندگی اجتماعی آنان ایجاد کرده و ریشه عمیقی کە در قلب تودەهای کارگر و ستمکش جامعه دارد ،زخمهای ایجاد شدە بر تنش را التیام بخشیده و ققنوس آسا از خاکستر خود برخواسته است.نیروی پیشمرگ کومەله تنها نیروی مسلح جنگ جو نبوده و دستش تنها به سلاح نظامی مسلح نیست ، بلکه این نیرو، ابتدا و بدوآ ، فکرش به آرمان و اهداف کمونیسم بعنوان علم رهایی طبقه کارگر و کل بشریت مسلح بودە و اگاه و مدافع پیگیر دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان می باشد . این ویژەگی وجە برجستە نیروی پیشمرگ کومەلە و در همان حال تفاوت آن با دیگر نیروهای مسلح در جنبش طبقاتی کردستان و منطقە و کسانی است که به ناحق، نام سرخ نیروی پیشمرگ کومەله را بر رنگ زرد پرچم، آرمان و اهداف غیر کمونیستی خود نهاده و در بازار معاملات سیاسی ، در کنفرانسهای خارج کشور با لیبرالهای ایرانی و ورشکستگان سیاسی و جریانات ارتجاعی “سبز و اصلاح طلب ” و فدرال خواه ، در پادویی و دریوزگی در کریدور پارلمان ارتجاعی این دولت و آن قدرت امپریالیستی از آن سوء استفاده نمودە و برای خود تاریخ و شناسنامه جعلی می سازند.

امروز در شرایط متحول و پر تحرک ایران و منطقە ، بویژە بعد از خیزش مردم ایران در دیماه سال ١٣٩٦ و سیرسعودی اعتراضات و مبارزات جاری کارگری و تودەای در ایران، در شرایط نشان دادن چماق و هویج قدرت های امپریالیستی و در رآس آنان “ترامپ” به جمهوری اسلامی، در شرایط وجود و گسترش جنگ های نیابتی میان کشورهای منطقە ، ظهور و گسترش جریانات ارتجاعی و ضدانسانی مذهبی بعد از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در بهمن ماه ١٣٥٧ و “صدورانقلاب اسلامی” به منطقە و جهان، در شرایطی کە در منطقە استبداد زدە خاورمیانه با حاکمان دیکتاتور مادام العمر، سرکوبگر و ضد مردمی با حمایت قدرتهای امپریالیستی، از سلطنت تا رئیس جمهور، از سلطان و شیخ تا ولی فقیە ، همگی نمایندە تام الاختیار خدا بر “عوام الناس” ، با اتکا به دلارهای نفتی و حمایت ارتش و میلیشای مسلح حرفەای انسان کش هستند، نیروی سیاسی و رزمندە کمونیست بدون حمایت و داشتن بازوی مسلح سرخ ، بسیار سخت و با پرداخت هزینە سنگین قادر به حضور و ادامه کاری خواهد بود. نیروی مسلح پیشمرگ کومەلە بعنوان بخشی از یک حزب سراسری(حزب کمونیست ایران) کە در جریان یک برآمد تودەای و انقلابی به سرعت میتواند گسترش یابد و قدرتمند گردد ، با تجربە ٤ دهە فعالیت سیاسی و نظامی ، تجربە جنگ شهری و پارتیزانی ، با حضور در ادارە جامعە و حمایت بی دریغ از شوراهای شهر و روستا ، با وضع و اجرای قوانین دمکراتیک و انقلابی، با حضور گستردە زنان در صفوف آن، با وجود هزاران رزمندە آموزش دیدە در صفوف آن کە هم اکنون در شهرها و روستاهای کردستان به زندگی طبیعی خود ادامه میدهند و صدها کادر و فرماندە سیاسی و نظامی در کشورهای مختلف اروپایی ، آمریکا ، کانادا ، استرالیا و هزاران رزمندە انترناسیونال در منطقە و در سطح جهان کە در تغییر و تحولات مثبت در ایران و در دوران فروپاشی جمهوری اسلامی به کمک و همیاریش می شتابند، باید و ضروی است کە گسترش یابد، آبدیدەتر گردد و صفوف خود را برای آنجام وظایف و رسالت تاریخی خود به هم فشردەتر نماید. نیروی پیشمرگ کومەلە مدافع و تقویت کنندە انقلاب آیندە در کردستان و ایران و حامی سرسخت دست آوردهای آن خواهد بود و خواهد ماند. این نیرو همگام با گسترش سازمان و تشکیلات حزبی در محیط کار و زندگی کارگران و زحمتکشان و بعنوان بازوی مسلح آن، بعنوان نیروی مدافع شوراها و حاکمیت تودەای در کردستان، باید حفظ ، گسترش ، تقویت و از هر زمان دیگری بیشتر بە اندیشە مارکسیستی ، به عمل و پراتیک نظامی و انقلابی مجهز و آمادە رزم و اقدام انقلابی باشد.

در شرایطی کە سایە شوم جنگ بر فراز منطقە در گشت و گذار است و چندین کشوراز جملە (افغانستان ، عراق، سوریە و یمن ) چندین سال است درگیر جنگ نیابتی یا داخلی هستند و جمهوری اسلامی حاکم برایران مستقیم و غیر مستقیم پای ثابت این جنگ ها است ، در شرایطی کە صدای کوبیدن بر طبل جنگ، توسط جنگ طلبان در واشنگتن و تهران و مافیای قدرت و ثروت در این کشورها و کارتل های عظیم اسلحە سازی و صدور و فروش آن بە گوش می رسد، یکی از مسیرهای دفاع از دست آوردهای مبارزات کارگری، کمونیستی و مردمی ، در کردستان ، ایران و منطقە ، حفظ ، تقویت ، گسترش و نیرومند کردن نیروی مسلح و رزمندە کمونیستی و از جملە نیروی پیشمرگ کومەلە بعنوان ضمانت چنین دست آوردهای در حال و آیندە است. در ٣١ خراد، سالروز جانباختن سعید معینی(خانه)، در برابر تمام جانباختگان راه آزادی و سوسیالیزم سر تعظیم فرود آورده و بر همه کسانی که در شکل دان به این تاریخ و اهداف انسانی و کمونیستی جریان ما فداکاری نموده و اعضا بدنشان را از دست داده و همچنین خانواده بزرگوار همه جانباختگان و معلولین راه انقلاب کارگری درود میفرستم . ٣١ خراد نه تنها بعنوان روز یک نیروی معیین(پیشمرگ کومەلە)، بلکه بعنوان روزی که در تقویت و شکل گیری یک حرکت عظیم اجتماعی خلاف جریان ،تاریخ ساز شد ، نام آن بر صفحات درخشان تاریخ مبارزات مردم کردستان و ایران خواهد ماند. گسترش و تقویت این نیرو ،لازم است از اولویت های کومە لە باشد.

یاد همه عزیزان جانباختە در این روز برای همیشه در قلب هایمان زنده خواهد ماند.

حسن رحمان پناه

٢٦ خرداد ١٣٩٨_ ١٦/٦/٢٠١٩