حکومت اسلامی یکی از فاسدترین و نا کارامد ترین سیستم های سیاسی و حکومتی در جهان است که نه تنها قادر به تامین خدمات ضروری و اولیه برای مردم نیست ، حتی مردن و کفن و دفن را برای بخش وسیعی از مردم به یک معضل بزرگ مالی و روحی تبدیل کرده است.
بنا به گزارش وب سایت “میدان” شهرداری تهران در لایحه بودجه 1401 پیشنهاد داده است که قیمت قبرهای واقع در قطعات یک تا ۱۱۲ بهشت زهرا برای دفن هر میت یا افزایش هر طبقه قبر در قبرهای خالی ۳۰ ساله و بالاتر به میزان ۱۰ درصد افزایش پیدا کند. به همین نسبت در قطعات دیگر قیمت قبر تا ۲۵ درصد نیز افزایش یابد. همچنین سایر خدمات قابل عرضه در بهشت زهرا نیز در صورت موافقت شورای شهر و تایید فرمانداری به میزان ۲۵ درصد در مقایسه با سال ۱۴۰۰ افزایش پیدا خواهد کرد.
ماه گذشته سعید غضنفری، مدیرعامل سازمان بهشت خبر فروش مقبرههای خانوادگی را درون این سازمان تایید کرده و گفته بود «مقبره خانوادگی با ۳۰ قبر به قیمت ۷۵۰ میلیون تومان و مقبرهای با داشتن ۴۰ تا ۵۰ قبر به قیمت یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان به فروش میرسد.
افزایش هزینه قبر در حالی است که بر اساس رقمهایی که شورای شهر تهران در سال ۱۳۹۷ درباره بهای خدمات قابل عرضه در سازمان بهشت زهرا تصویب کرده است، کفن و دفن حدود پنج میلیون تومان برای مردم هزینه دارد که این مبلغ در این سالها بیشتر شده است.
گرانی و کمبود کالاهای مورد نیاز مردم بویژه دارو در شرایطی که بیماری کرونا در ایران هنوز یک خطر جدی علیه سلامتی مردم است، ملیونها نفر از مردم محروم و زحمتکش را با فشاری کمرشکن روبرو کرده است. هنگامی که تخم مرغ و سیب زمینی به کالای لوکس و گران قیمت تبدیل می شوند و ماهی، گوشت، مرغ، میوه و سبزی های تازه در سفره مردم ناپدید شده و یا کم و کم تر میکردند، در چنین شرایطی هزینه کفن و دفن و مردن هم به مشکلی جدی برای بسیاری از خانواده ها تبدیل شده است. گرانی دارو، هزینه هنگفت پزشکی و معالجه بیماران و در نهایت گرانی قیمت مرگ و میر در حکومت اسلامی ایران یک رسوایی تمام عیار حاکمان مرتجع جمهوری اسلامی است.
شکاف طبقاتی در ایران به دره آنچنان عمیقی تبدیل شده است که حتی مرده ها را هم در موقعیت طبقاتی متفاوتی قرار می دهد. وب سایت اقتصاد آن لاین نوشته است: هزینه مرگ یک نفر در شمال تهران معادل نصف زندگی یک خانواده جنوب شهری است. دیگر نمیتوان ادعا کرد لحظه مرگ و تولد برای همه انسانها یکسان است. این روزها هفت میلیون تومان خوشبینانهترین هزینه ای است که میتوان برای برگزاری یک شب مراسم خاکسپاری بسیار ساده در نظر گرفت و در مقابل حداقل هزینههای یک مراسم شیک در شمال شهر، با یک حساب سرانگشتی بدون انواع گلآرایی و چند مدل شام ۶۰ میلیون تومان میشود.
در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی این روزها نه تنها زندگی کردن سخت شده است، بلکه مردن هم کار راحتی نیست. آخوندهای حکومتی، فرماندهان سپاه در صورت مرگ و یا کشته شدن، صاحب آرامگاه های لوکس و میلیاردی می شوند و حلقه نزدیک به حکومت و رانت خواران آرامگاه های چند میلیاردی حتی در نقاط خوش آب و هوا و با کلیه امکانات برای مراجعین می سازند و مردم تهیدست از هزینه کمرشکن کفن و دفن می نالند. کسانی که در دنیا مرفه زیستهاند، مرگ اشرافیتری هم دارند، اما آنها که از سختی زندگی به آرامش مرگ پناه بردهاند، از غم هزینههای مرگ باید به کجا روند؟
این شرایط بیش از این قابل تحمل نیست و این واقعیت را سران رژیم هم دریافته اند. آنها که در ظاهر قدر قدرتی میکند، در خفا و در دالانهای قدرت از بی پایه بودن حکومت، از نا رضایتی گسترده و از انفجارهای قریب الوقوع سیاسی و اجتماعی سخن می گویند و کابوس سرنگونی حکومت اسلامی توسط مردم را می بینند. در سند «خیلی محرمانهای» که اخیرا از یک جلسه سران رژیم به بیرون درز کرده گفته شده است که «جامعه در حالت انفجار زیر پوستی قرار دارد». در این گزارش که مربوط به دو ماه پیش است همچنین گفته شده است : در سال ۱۴۰۰ تجمعات اعتراضی نسبت به سال ۹۹ تقریبا دو برابر شده و تعداد تجمع کنندگان هم ۹۸ درصد افزایش داشته است.
نارضایتی و نفرت بحق مردم از رژیم اسلامی و فساد و استبداد این حکومت بخشهای هرچه گسترده تر جامعه را به رویاروئی مستقیم با رژیم کشانده است. هیچ درجه از خشونت و بربریت رژیم اسلامی قادر به مقابله با موج توده های ملیونی مردم تشنه آزادی و خواهان رهائی از فقر و ستم و استثمار هستند، نخواهد بود. این موج دیر یا زود به حرکت درخواهد آمد.