کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
اطلاعیه و بیانیه های حزبی

جنون سرکوبگرانه رژیم، نشانۀ ترس از سرنگونی

FB IMG 1736526284003

اعلامیه مشترک

کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

جنون سرکوبگرانه رژیم، نشانۀ ترس از سرنگونی

رژیم جمهوری اسلامی دورتازه‌ایی از بگیرو ببندهای گسترده و صدور احکام اعدام در سراسر ایران را به راه انداخته است. کردستان، خوزستان و بلوچستان، مثلث خونین، در مرکز این سیاست سرکوب قرار دارند. رژیم، شهروندان این مناطق را هدف قرار داده تا به خیال خود، به عنوان یک سیاست پیشگیرانه خطر بر پایی خیزش‌های مردمی را دفع کرده باشد. مانورنیروهای بسیج که روز جمعه در تهران به اجرا درآمد در ادامه همین اقدامات است و ترس و درماندگی رژیم را از خیزش انقلابی توده های مردم نشان می دهد.

طی دو هفته گذشته ده ها شهروند عرب را در خوزستان دستگیرکرده و به مکان های نامعلومی انتقال داده اند. اغلب این بازداشت ‌شدگان کنشگران فرهنگی، مدنی، محیطزیست، رسانه‌ای و شاعر هستند. نیروهای سرکوبگر علاوه بر توهین، بی احترامی و ضرب و شتم، وسایل شخصی از جمله تلفن همراه و کامپیوتر شماری از آنها را توقیف کرده اند. تا عصر چهارشنبه۱۹دیماه بیش از ۱۰۰ نفر توسط قرارگاه‌های اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات بازداشت و تحت بازجویی و تهدید قرار گرفته اند. در همین روز ۱۵شهروند دیگر را تنها در شهر اهواز و محله‌های اطراف آن بدون هیچ توضیحی بازداشت و به زندان انداخته اند.

تشدید فضای سرکوب در کردستان نیز همچنان در جریان است. طی یک ماه گذشته ۷۰ نفر از فعالان مدنی و چهره‌های مبارز در کردستان را دستگیر کرده اند. بازداشت شدگان اکثراً از فعالان کارگری، زنان، محیط زیست و یا خانواده دادخواهان هستند. بازداشت ها و احضارها همچنان ادامه دارد و احتمالاً آمار دستگیرشدگان افزایش خواهد یافت. دستگیری‌ها در کرمانشاه، ایلام و سرپل ذهاب با شکستن درب و پنجره، خشونت و غارت اموال شخصی توام بوده است. اکثر دستگیرشدگان با اتهامات واهی و پرونده سازی های جعلی روبرو بوده اند. برخی از آنها از شکنجه شدن در حین بازجوئی و محرومیت از مراقبتهای پزشکی و دارویی خبر داده اند.

بلوچستان هم از این موج  سرکوب مستثنی نبوده است. بامداد روز سه‌شنبه۱۸ دی‌ ماه، در پی یورش و محاصره مناطقی از شهر نصرت‌آباد شهرستان زاهدان توسط نیروهای نظامی با ده‌ها خودرونظامی و پلاک شخصی، دستکم ۳۸ تن از اهالی این شهر از جمله چند زن بازداشت و به زاهدان منتقل شده‌اند. دستگیری‌ها با خشونت‌های وحشیانه و هیاهو همراه بوده که برای ساکنان آن مناطق تولید وحشت کرده است.

موج دستگیری ها و فشار بر فعالان صنفی و مدنی تنها به مثلث خونین کردستان، بلوچستان و خوزستان محدود نمانده است. احضارها و اخراجهای فعالان صنفی معلمان روز به روز گسترش می یابد. احکام فوقالعاده سنگین برای فعالان صنفی معلمان خوزستان، قطع رتبه ۱۰۱ هزار معلم، پابند زدن به فعالان صنفی معلمان، همه نشاندهنده موج سرکوبی است که به شکلی مستمر و سازمانیافته از سوی وزارت آموزش و پرورش و نهادهای سرکوب علیه فعالان صنفی معلمان به جریان افتاده است.

همزمان با این سرکوب های گسترده، بیدادگاه‌های حاکمیت اسلامی حکم‌های ضدبشری اعدام را برای شماری از زندانیان سیاسی تایید کرده اند. تاکنون دست کم ۵۴ زندانی سیاسی و عقیدتی به اعدام محکوم شده اند. وکیل پخشان عزیزی از تایید حکم اعدام او در دیوانعالی خبر داد و اعتراض خود به این حکم غیرانسانی  را اعلام کرد. در همین حال حکم اعدام دو زندانی سیاسی بهروزاحسانی و مهدی حسنی نیز در دیوانعالی تایید شده است.

بنا به گزارش کمیسر حقوق بشر سازمان ملل، رژیم اسلامی ایران در سال میلادی۲۰۲۴، جان ۹۰۱ نفر را با اجرای احکام ضد انسانی اعدام گرفته است. در اعتراض به همین گسترش اعدام های جنایتکارانه، زندانیان ۲۵ زندان کشور پنجاهمین هفته از کارزار «سه شنبه های نه به اعدام»  را سازمان داده اند که از حمایت ایرانیان آزاده در بسیاری از شهرهای اروپایی برخوردار شده است.

در شرایطی که جمهوری اسلامی از هر سو در بن بست سیاسی قرار گرفته است، این اقداماتِ تشدید شده، بخشی از برنامه سرکوب وسیعتری است که برای مهار اعتراضات اجتماعی برنامه ریزی شده است. حاکمیتی که در بین اکثریت مردم جامعه مشروعیتی ندارد، حاکمیتی که زندگی را برای کارگران و زحمتکشان به جهنم تبدیل کرده است و ده‌ها میلیون نفر را به زندگی در چندین مرتبه زیر خط فقر گرفتار کرده است، حاکمیتی که برای آینده میلیون‌ها جوان بیکارِ تحصیل کرده دانشگاهی برنامه ای ندارد، حاکمیتی که علیه نصف جامعه یعنی زنان یک سیستم آپارتاید جنسیتی ضد انسانی اعمال کرده و روزانه با قوانین ارتجاعی، آنها را مورد آزار و اذیت و بی حرمتی قرار می دهد، حاکمیتی که یک سیستم استثمار حاشیه توسط مرکز برقرار کرده و ملیت های تحت ستم را نه تنها از لحاظ فرهنگی و زبانی مورد تبعیض و بی حقوقی قرار می دهد، بلکه کارگرانِ کولبر و سوختبرِ این مناطق تحت ستم را که در پی یافتن لقمه نانی برای سفره‌های خالی‌شان هستند به صورت مستمر و روزانه کشتار می کند، حاکمیتی که با نظامی سازی، کوتاه بینی، رانت‌خواری و فساد، محیط زیست را ویران کرده است، حاکمیتی که حتی از تامین گاز و برق مصرفی شهروندان نیزناتوان است، حاکمیتی که ده ها ملیارد دلار از ثروت این کشور و حاصل رنج و استثمار این مردم را در تعقیب اهداف ارتجاعی منطقه ای به باد داده است، تا عمق استراتژیک برای بقای خود فراهم کند، چنین حاکمیتی به دست خود ملزومات نابودی خود را فراهم آورده است. سران خود رژیم از احتمال فوران خشم و عصیان اجتماعی صحبت می کنند و تشدید سرکوب برای مهار کردن این خشم عمومی است. اما امروز مردم مبارز ایران از سیاست ارعاب رژیم گذشته اند و بیهوده بودن این تلاش‌ها را در حضور جسورانه زنان آزادپوش در خیابان ها، در مبارزات بدون وقفه کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، خانواده‌های دادخواه و حق‌طلب ملت های تحت ستم بوضوح مشاهده می کنیم.

تداوم موج گسترده سرکوب، چه از طریق صدور و اجرای احکام ضد انسانی اعدام و چه از طریق بازداشت های گسترده، اخراجها، احضارها و چه با برگزاری مانور نیروهای بسیج، نشان میدهد که نه تنها سیاست سرکوب رژیم در مردم هراسی ایجاد نکرده بلکه حاکمیت از خیزش های انقلابی مردم به وحشت افتاده است. هدف رژیم از این اقدامات، بی سر کردن جنبش های اجتماعی و جلوگیری از سازمانیابی و رشد همگراییها میان تشکلهای صنفی و توده‌ایی اقشار گوناگون مردم است. برای خنثی کردن این موج خشن و بیرحمانه سرکوب، راهی جز سازمانیابی گسترده تر، برنامه ریزی دقیقتر برای حفظ فعالان صنفی از طریق سازماندهی جمعی تر، تاکید بیشتر بر نافرمانی های مدنی گستردهتر و بسیج هرچه بیشتر نیرو برای شرکت در مقاومت مدنی وجود ندارد.

ما این اقدامات سرکوبگرانه حاکمیت اسلامی ایران را به شدت محکوم می کنیم و از همه احزاب، سازمان ها و گروه های سیاسی مترقی و پیشرو می خواهیم که در برابر صدور احکام ارتجاعی اعدام برای فعالان سیاسی و از جمله پخشان عزیزی، وریشه مرادی، بهروزاحسانی، مهدی حسنی، مجاهد کورکور، عباس دریس، مهراب عبدالله زاده  و سایر محکومان  به اعدام سکوت نکنند و به هر شکلی که می توانند در برابر حاکمیت اسلامی و اجرایی شدن این عمل ضدبشری دست به مقاومت بزنند. همچنین آزادی کلیه بازداشت‌شدگان اخیر و کلیه زندانیان سیاسی را، به خواستی عمومی تبدیل کنند. از جمهوری اسلامی فقط دستگاه سرکوب‌اش باقیمانده است که آن هم با مقاومت جمعی و سازمانیافته خنثی خواهد شد.

ما همچنین همه احزاب، سازمان ها، تشکلها، نهادها، شخصیتها و نیروهای مترقی را فرا می خوانیم که از هر طریق ممکن برای لغو مجازات غیر انسانی اعدام، آزادی همۀ زندانیان سیاسی، توقف دستگیری های گسترده و پیگرد و فشار بر فعالان و خانوادههایشان  تلاش کنند. برای نجات زندگی پخشان عزیزی وریشه مرادی، بهروزاحسانی، مهدی حسنی، مجاهد کورکور و سایر زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، برگزاری کارزارهای سراسری در کشورهای جهان ضرورتی عاجل و  تام دارد. بویژه تشکل‌ها و نهادهائی که سالیان متمادی علیه مجازات اعدام و آزادی زندانیان سیاسی فعالیت کرده اند اکنون می توانند در هماهنگی و همکاری با یکدیگر برای سازماندهی جنبش سراسری علیه مجازات اعدام، مانع از آن شوند که رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی فعالانی را که جان در راه برقراری آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم نهاده اند، به چوبه های دار بیاویزد.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

زنده باد انقلاب مردم ایران

زنده باد آزادی؛ دمکراسی و سوسیالیسم

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران

جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ برابر با  ۱۰ ژانويه ۲۰۲۵