به گزارش کولبر نیوز سه کولبر، زانکو احمدی 22 ساله، زانست حسنزاده ٢۵ ساله و سروش ملکاری توسط نیروهای رژیم در پاسگاه کانیخاتون–سردشت، به قتل رسیدهاند.
گزارش ها حاکی از آن است که، در راه بازگشت از مرز، اسبهای این سه کاسبکار توسط نیروهای رژیم اسلامی مستقر در پاسگاه کانیخاتون-سردشت مصادره میشود. وقتی که صبح چهارشنبه خانوادههایشان برای خبر از وضعیت فرزندانشان به پاسگاه کانیخاتون مراجعه میکنند، جنازههای آنها تحویل خانوادههایشان داده میشود.
طبق مشاهدات خانوادههایشان آثار شکنجه و ضربات قنداق تفنگ روی سر و صورت آنها دیده میشود و در نهایت هر کدام از آنها با شلیک ۳ تیر به قتل رسیدهاند.
همچنین یک کاسبکار مرزی اهل روستای زیوه پیرانشهر به نام جلال خضری در حین انتقال احشام به اقلیم کردستان هدف شلیک نیروهای مرزبانی قرار گرفته و کشته شده است. جلال خضری، 40 ساله و پدر 3 فرزند است.
بر اساس آماری که کولبرنیوز ثبت و منتشر کرده است، در 6 ماه نخست سال 2020 در مجموع 115 کولبر و کاسبکار در مناطق مرزی کردستان بر اثر عواملی همچون شلیک مستقیم نیروهای نظامی حکومت اسلامی، ریزش بهمن و سرمازدگی، انفجار مین و سقوط از ارتفاعات کشته و یا زخمی شده اند.
امرار معاش از طریق کار طاقت فرسای کولبری نتیجه یکی از سیاست های تبعیض آمیز حکومت اسلامی ایران در قبال مردم کردستان است. در جغرافیایی که در آن اشتغال به آرزوی دست نیافتنی تبدیل شده است، در آن صنعت و کسب و کار به نسبت جمعیت بسیار ناچیز است، بیمه بیکاری و چترهای حمایتی دولتی افسانه است، گرانی هر روز نسبت به روز قبل افزایش پیدا می کند، اکثریت جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند، حمل بار 40 تا 50 کیلویی به مدت 5 تا 8 ساعت، وضعیتی ست که به مردم کردستان تحمیل شده است. برای زنده ماندن و تامین نیازهای اولیه زندگی انتخاب دیگری وجود ندارد. شاید بتوان به این کار اسم مقاومت نهاد. مقاومت در برابر وضعیت تبعیض آمیزی که حکومت اسلامی تحمیل کرده است. در این جغرافیای رنج، زندگی و مقاومت، مردم این مناطق نیستند که کولبری را انتخاب کرده اند، بلکه این کولبری ست که توده های تحت ستم کردستان، زنان، جوانان و کودکان را برای بازتولید این رنج انتخاب کرده است. در این جغرافیا نه تنها برای آزادی، برابری و عدالت اجتماعی، بلکه برای نان هم روزانه کولبران را تیرباران می کنند. زندگی های که روزانه توسط سربازان تاریکی و ارتجاع گرفته می شود، نشانی ست بر اوج تبعیض، تحقیر، ناعدالتی، ستم و جنایات رژیم اسلامی و نیروهای نظامی اش در کردستان. جدال نان و آزادی با حکومت جلادان و جنایت پیشگان، جنگی ست که بیش از چهل سال است در کردستان آغاز شده است. جنگی که مانند همه جنگ ها فراز و فرودهای فراوانی داشته است. اما مردم در آن هیچ گاه نه مغلوب و نه مرعوب شده اند، بلکه در آن آبدیده تر و باتجربه تر شده اند.
جنایتی که نیروهای نظامی رژیم اسلامی چهارشنبه مرتکب شده اند، و در آن چهار کولبر را به قتل رسانده اند، جنایتی آشکار و اوج درماندگی حکومتی ست که در تامین ابتدایی ترین نیازهای مردم نیز ناتوان است.
اگر فعالین و پیشروان اجتماعی تحت عناوین بی پایه و اساس ” اقدام علیه امنیت ملی” در زندان های حکومت اسلامی با بدترین و وحشیانه ترین سرکوب ها روبرو می شوند، اگر کولبران با شلیک مستقیم هدف قرار می گیرند و به قتل می رسند، اگر بیکاری و فقر همچون سایه ای تاریک بر فراز جامعه قرار گرفته است، گریزی از اتحاد و به هم پیوستگی این جویبارهای مقاومت آزادی و نان وجود ندارد. جنایت پیشگان اسلامی، آزادی را در زندان محبوس کرده اند و هر روزه زحمتکشان را در مرزها در راه تامین نان تیرباران می کنند. این جهنمی که حکومت اسلامی به وجود آورده است، سرنوشت ناگزیر ما نیست. ما تاکنون درس ها، تجربیات و دستاوردهای مفیدی در راه مبارزه و مقاومت به دست آورده ایم. این تجربیات به ما ثابت کرده است که نان و آزادی با هم است که معنای واقعی خود را خواهد یافت و لزوم به هم پیوستگی و اتحاد را بیش از پیش در مقابل ما قرار داده است. آزادی بدون برابری ناقض، و برابری بدونه آزادی ناممکن. هر جنایتی که بی جواب بماند و یا بدون مقاومت جمعی از سر گذرانده شود، به معنای سنگری ست که اکثریت تحت ستم این جامعه از دست داده است و راه را برای کشتار، ستم، تبعیض، استثمار و بی عدالتی بیشتر از طرف حکومت اسلامی ایران هموار خواهد کرد. ما همبستگی و شور مبارزاتی این جامعه را در مقابل کشتن شوانه سید قادری، اعدام فرزاد کمانگر و همراهانش، شریف باجور و همراهانش، زانیار و لقمان مرادی و رامین حسین پناهی دیده ایم. ما اراده جمعی را در جریان جمع آوری کمک برای مردم شنگال و کرمانشاه دیده ایم. هر کجا اراده جمعی و مبارزه در مقابل هر تعرض حکومت اسلامی شکل گرفته است، رژیم را به عقب نشینی وادار کرده است و برگی بوده است از پیروزی و پیشروی جنبش انقلابی کردستان.
در مقابل این جنایات تازه رژیم فعالین اجتماعی مسئولیتی بزرگ بر عهده دارند، و آن هم به فعل در آوردن و هدایت خشم و نارضایتی است که سرتا پای جامعه را فرا گرفته است. خانواده های قربانیان این جنایت می توانند شجاعانه صدای خود را به گوش جهان برسانند و خانواده های دیگر کولبران که بالغ بر هزاران خانواده هستند و در سال های اخیر فرزندانشان توسط نیروهای رژیم کشته و یا زخمی شده اند، مقدمات کانونی را برای دادخواهی، دستگیری عاملان کشتار فرزندانشان و جلوگیری از تکرار چنین جنایتی فراهم کنند. چنین اقداماتی با تلاش و پشتکار فعالین و پیشروان میتواند به جنبشی اجتماعی توده ای عظیمی تبدیل شود.