کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

جمهوری اسلامی ،جوانان، بیکاری و آسیبهای اجتماعی

13990722000554 Test PhotoN

 جامعه ایران بطور نسبی بیشترین جمعیت جوان دنیا را داراست و باز به همین نسبت بیشترین محرومیت ها و بیشترین آسیب های اجتماعی نصیب این بخش از جامعه ایران می شود. یکی از اساسی ترین معضل جوانان ایران بیکاری است.

یکی از ویژگی های بیکاری در ایران وجود خیل عظیم بیکاران تحصیل کرده دانشگاهی و دبیرستانی است. جوانان عمدتاً بین سن ١٥ تا ٣٠ سال یک سوم جمعیت و رقمی معادل ٢٥ تا ٣٠ میلیون نفر را شامل می شوند. مطابق آمارهای انتشار یافته از جانب رژیم اکنون حدود 12 میلیون از جمعیت ایران یا تحصیلات دانشگاهی دارند و یا در حال تحصیل هستند. بیکاری جوانان تحصیل کرده در ایران به بیش از 50 در صد رسیده است. اگر تا دیروز خانواده ها تصور می کردند که فرزندانشان را به دانشگاه می فرستند تا در آینده به شغل مناسبی دسترسی پیدا کنند، امروز می بینند نه تنها این هدفشان برآورده نشده است بلکه تحصیلات دانشگاهی به مشکلی برای پیدا کردن کار برای جوانانشان تبدیل شده است.

اما بیکاری و گسترش آسیب های اجتماعی و از جمله اعتیاد به مواد مخدر کاملاً به همدیگر مربوط هستند. جوانی که با هزار امید و آرزو  بعد از پشت سر گذاشتن دهها مشکل و سد و مانع که رژیم و یا فقر شدید مادی بر سر راهش قرار داده، سرانجام به کسب مدرک تحصیلی از دبیرستان، هنرستان و یا دانشگاه نائل می شود و بعد از اخذ مدرک و اتلاف دو سال از زندگی خود در دوره سربازی برای رژیم، باز هم امیدی به پیدا کردن شغلی متناسب با مدرک خود ندارد، تمام آرزوهای خود را بر باد رفته می بیند. حال و روز جوانی که به همین دلیلِ بیکاری و نداشتن منبع مالی مستقل خود را سربار خانواده می داند و حتی قادر به تامین مخارج ازدواج و تشکیل خانواده نیست، چه گونه باید باشد؟ در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی جوانان نه از نشاط و شور و شوق جوانی بهره ای می برند و نه این فرصت را می یابند تا توان و استعداد خود را ارتقا دهند. در چنین شرایطی است که می بینیم ، بیش از یک میلیون نفر از معتادان به مواد مخدر زیر 19 سال سن دارند و سن متوسط اعتیاد در ایران به 13 سال رسیده است. میزان روان پریشی، اضطراب و افسردگی، در میان جوانان به طور چشمگیری افزایش یافته است.

اما تصویر زندگی جوانان در ایران بدون تاکید بر یک واقعیت امید بخش، کامل نمی شود رژیم اسلامی پروژه های متعددی را برای تسلط بر جسم و روح جوانان به مورد اجرا گذاشت، اما همه این پروژه ها در مقابل موج حرکت رو به پیشِ جامعه چون حبابی ترکیدند. در واقع تمام سرمایه گذاری رژیم اسلامی طی ٤٣سال گذشته در این زمینه بر باد رفته است. از اینرو این رژیم مدام در تدارک انتقام جویی از جوانانی است که در دوران مدرسه و دبیرستان نتوانسته است آنان را مطابق الگوی خود، خشک مغز و توسری خور و ضعیف النفس بار بیاورد.

جوانان ایران اگر بیکارند و اگر از ابتدایی ترین فرصت ها برای بهره مند شدن از مزایای طبیعی دوره جوانی خود محرومند، اما در مقابل، تسلیم وضع موجود نشده اند و راه مبارزه با این رژیم را در پیش گرفته اند. این واقعیت وقتی آشکار می گردد که این جوانان تا فرصتی به دست می آورند کل ارکان جمهوری استبدادی اسلامی را زیر ضرب می گیرند.

در اینجا باید بر این واقعیت هم تاکید کرد که گرچه جوانان ایران به دلیل حاکمیت یک رژیم ارتجاعی و ضد آزادی، دارای مسایل مشترکی هستند، اما به دلیل تعلق شان به طبقات مختلف، رنج ها و مصائب آنان یکسان نیست. روشن است که مسائل جوانان متعلق به طبقه کارگر با جوانانی که چتر حفاظتی یک خانواده مرفه را بر سر دارند متفاوت است، اما گسترش مبارزات طبقه کارگر اعم از زن و مرد و میانسال و پیر و جوان و رهایی این طبقه از شر رژیم اسلامی و از مناسبات استثمارگرانه موجود، بدون شک به رهایی جوانان ایران از شرایط غیرانسانی که این رژیم بر آنان تحمیل کرده، منجر خواهد شد. جوانی که استعدادهایش توسط یک رژیم ارتجاعی به بند کشیده شده است، جوانی که بهترین سال های عمرش در مدرسه و دبیرستان و دانشگاه تحت فشار آموزش های ضد علمی و ارتجاعی صرف شده، جوانی که حتی آزادی انتخاب پوشش از وی دریغ شده است، دختران جوانی که برای کسب حق تماشای مسابقات ورزشی باید قربانی بدهند، جوانی که به خاطر کوچکترین اعتراض به مصائب و مسائل سیاسی و اجتماعی به زندان می رود و شکنجه می شود، جوانی که از حق اولیه معاشرت انسانی با جنس مخالف خود محروم می گردد، همه این جوانان با جوانان طبقه کارگر و زحمتکش درد مشترک دارند و رهایی شان از این شرایط غیر انسانی از طریق همبستگی با مبارزات طبقه کارگر ممکن می گردد.